اهرم‌های بازدارندگی و مقاومت اسلامی در غرب آسیا چگونه شکل گرفتند؟
اهرم‌های بازدارندگی و مقاومت اسلامی در غرب آسیا چگونه شکل گرفتند؟

گروه‌های مقاومت در سال‌های اخیر از جریان‌سازترین بازیگران منطقه بوده‌اند تا جایی که بسیاری از توطئه دشمنان را چه در صحنه نبرد با داعش و چه در مناسبات آنان خنثی کردند.

گروه‌های مقاومت در منطقه یکی از پایگاه‌های اصلی مبارزه با دشمنان و در صدر آنان اسرائیل و آمریکا هستند. این گروه‌ها در پی سال‌ها تجاوز نیر‌وهای پدید آمده به دست اسرائیل و آمریکا و یا حضور مستقیم آنان در منطقه شکل گرفتند و تا امروز توانسته‌اند منطقه تحت نظر خود را امنیت ببخشند. با شکل‌گیری داعش و گروه‌های تکفیری در سوریه و عراق، گروه‌های مقاومت توانستند با بازپس‌گیری برخی از مناطق اشغال شده از پیشروی بیشتر دشمنان جلوگیری کنند.

در طول سال‌ها جنگ با تقویت جبهه مقاومت نیرو‌های این جبهه موفق به بیرون راندن گروهک‌های تروریستی تکفیری از منطقه شدند و امروز به یکی از اهرم‌های بازدارنده در مقابل حملات دشمنان تبدیل شده است. چنانچه عقب نشینی رژیم صهیونیستی در جنگ با فلسطینیان و نوار غزه نشان داد قدرت گرفتن اگروه‌های مقاومت فلسطینی عاملی برای عقب نشینی این رژیم و عدم تجاوز دوباره به فلسطینیان است.

تقویت گروه‌های مقاومت در این سال‌ها باعث شد تا گزینه جنگ کلاسیک عملا از روی میز سیاستمداران غربی و اسرائیل کنار گذاشته شود و به دنبال گزینه‌های دیگر برای نفوذ در خاورمیانه باشند.

در بحران‌های اخیر خاورمیانه گروه‌های مقاومت در کشور‌های مختلف با تشکیل حلقه اتحاد به حمایت از یکدیگر برخاستند و در ابعاد مختلف اقتصادی و نظامی به کمک یکدیگر آمدند. نمونه آن را می‌توان کمک گرفتن حزب الله از ایران در بحران بنزین کشور لبنان بود، و یا شکل گیری حشدالشعبی در عراق که با تلاش‌های شهید ابومهدی المهندس و حمایت حاج قاسم سلیمانی در این کشور صورت گرفت.

آنطور که پیداست گروه‌های مقاومت منطقه در سال‌های اخیر بازیگران اصلی جریان مقاومت و مقابله با دشمنان بودند و در آینده نیز سرنوشت منطقه را رقم خواهند زد.

در این گزارش به شکل‌گیری و راهبرد تعدادی از گروه‌های مقاومت منطقه می‌پردازیم.

حزب الله

اندیشه مقاومت در میان شیعیان لبنان پیش از پیروزی انقلاب اسلامی با اقدامات و فعالیت‌های چهره هایی چون امام موسی صدر و شهید مصطفی چمران پایه‌ریزی شده بود. نتیجه بیرونی فعالیت آنها، تشکیل جنبش امل بود. اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی و خصوصا حضور قوای محمد (ص) به فرماندهی حاج احمد متوسلیان در پادگان زبدانی سوریه، اندیشه مقاومت در لبنان جان دوباره‌ای گرفت. در این زمان سپاه سعی کرد هسته‌های مقاومت را در میان جوانان شیعه لبنانی رواج دهد. در همین راستا، آن طور که شیخ علی کورانی موسس حزب الدعوه در لبنان می‌گوید، او این حزب را منحل کرد تا روی مقاومت اسلامی در لبنان تمرکز شود.

چهره هایی چون «شیخ راغب حرب» از ارکان مقاومت در جنوب لبنان بودند. شیخ در زمستان سال ۱۳۶۲ توسط اسرائیل به شهادت رسید و عمرش به تشکیل رسمی حزب الله در سال ۱۳۶۴ نرسید. همچنین نام هایی چون سید عباس موسوی و سید حسن نصرالله که توسط حزب بعث عراق از حوزه علمیه نجف اخراج شده بودند، پس از بازگشت به لبنان جذب مقاومت اسلامی شدند و نهایتا حزب الله لبنان در سال ۱۳۶۴ رسما اعلام موجودیت کرد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی الهام بخش تشکیل حزب الله و بزرگترین الگوی این گروه بود.

چهار سال بعد «صبحی طفیلی» به عنوان اولین دبیرکل این حزب انتخاب شد اما به خاطر اختلاف نظری که با دیگر اعضای آن داشت، شورای رهبری حزب الله در سال ۱۳۷۰ «سید عباس موسوی» را به عنوان دبیرکل انتخاب کرد. موسوی تنها یک سال بعد توسط بالگرد‌های اسرائیل به شهادت رسید و از آن زمان تا کنون سید حسن نصرالله دبیرکلی حزب الله را برعهده دارد. علامه شیخ محمدحسین فضل الله نیز رهبری معنوی حزب الله بود که در سال ۱۳۸۹ درگذشت.

انصارالله یمن

امامان زیدی بیش از هزار سال در یمن حضور داشتند و حکومت‌های شان فراز و فرود بسیاری داشت. آخرین امام زیدیه سال ۱۹۶۲ طی یک کودتا برکنار شد و از یمن رفت. تقریبا از همان زمان شیعیان این کشور سعی کردند تا حقوق خود را از حکومت جدید که جمهوری عربی یمن نام داشت اخذ کنند.

در سال ۱۹۸۶ میلادی (۶۵) سید حسین بدرالدین حوثی سازمان «شباب المومنین» را تشکیل داد. او که از مریدان امام خمینی (ره) بود، برای آشنایی بیشتر با اندیشه‌های ایشان در دهه شصت شمسی به ایران سفر کرد. سازمان شباب المومنین در ابتدا به آموزه‌های دینی و کادرسازی می‌پرداخت. سپس از سال ۱۹۹۰ که یمن شمالی و جنوبی بهم ملحق شدند، سازمان شباب المومنین نیز به عنوان یک جبنش سیاسی و مسلح ابراز وجود کرد.

اندکی بعد، نام این جنبش به انصارالله تغییر یافت و از سال ۱۹۹۴ فعالیت‌های سیاسی آشکار انجام داد و نهایتا در سال ۲۰۰۴ اقدام به مبارزه مسلحانه با حکومت علی عبدالله صالح کرد. آن‌ها چندین مرحله با حکومت مرکزی و حتی عربستان به مبارزه پرداختند. در آخرین مرحله سال ۲۰۱۱ انصارالله موفق شد بسیاری از مردم یمن را بسیج کند و به حکومت ۲۲ ساله در سال ۲۰۱۲ پایان بخشد.

انصارالله همواره نگاهی فرامرزی به مساله مقاومت دارد و علاوه بر موضوع جنگ در داخل یمن و تجاوز عربستان و متحدانش به این کشور، آن‌ها در موضوعاتی، چون فلسطین و حکومت‌های مرتجع منطقه از جبهه مقاومت حمایت کرده و هم در گفتار و هم در عمل خود را به عنوان یکی از ارکان جبهه مقاومت اسلامی معرفی می‌کنند. شعار مرگ بر امریکا و مرگ بر اسرائیل از شعار‌های اصلی این جنبش است.

زینبیون

ریشه‌های زینبیون را باید در مناطق شیعیه نشین پاکستان و خصوصا نواحی، چون پاراچنار جستجو کرد. آنجا که از سال‌ها پیش محل هجوم و عملیات تروریستی گروه‌های سلفی و متعصب به اقلیت شیعه است و به این ترتیب، مردم این نواحی جهاد را از پیشتر آغاز کرده و با آن خو گرفته اند. از سوی دیگر عشق به حضرت امام و نهضت اسلامی ایشان در مناطقی، چون کشمیر (بخشی از این منطقه به نام کشمیر آزاد در پاکستان است) باعث شده تا به آنجا «ایران کوچک» گفته شود. شیعیان این مناطق مدت هاست که در قالب دانشجو یا طلبه با ایران ارتباط دارند و اولین رزمندگان لشکر زینبیون را هم همین طلبه‌های ساکن ایران از اوایل سال ۱۳۹۳ به سوریه اعزام کردند.

در یک نگاه ریزبینانه تر، اواخر سال ۱۳۹۲ تجمعی از سوی طلاب پاکستانی در تهران صورت گرفت تا تلاش برای اعزام به سوریه را با جدیت دنبال کنند. سپس در اوایل سال ۱۳۹۳، اولین گروه رزمندگان پاکستانی که ۲۴ نفر بودند به سوریه رفتند و همین گروه کوچک، سنگ بنای تیپ زینبیون را بنا نهادند.

فاطمیون

در زندگی نامه شهید علیرضا توسلی از بنیانگذاران و اولین فرمانده تیپ فاطمیون می‌خوانیم که او پیشتر عضو گروهی به نام سپاه محمد (ص) بود. این گروه که از مجاهدان عموما شیعه مذهب افغانستانی تشکیل شده بود، ابتدا با اشغالگری شوروی و سپس تندروی‌های طالبان می‌جنگیدند. جالب است بدانیم که بسیاری از اعضای این سپاه، در جنگ تحمیلی نیز دوشادوش رزمندگان ایرانی جنگیده و شهید داده بودند. با اشغال افغانستان توسط امریکا و از بین رفتن مقطعی طالبان، سپاه محمد (ص) منحل می‌شود. اما اعضای آن به عنوان همرزمان قدیمی، ارتباط با یکدیگر را حفظ می‌کنند. وقتی جنگ در سوریه شدت می‌گیرد، حدود ۲۰ نفر از اعضای سپاه محمد (ص) با فرماندهی شهید علیرضا توسلی ملقب به «ابوحامد» در ۲۲ اردیبهشت ماه ۱۳۹۲ به دمشق اعزام می‌شوند. آنجا نیز تعدادی از افغانستانی‌های ساکن در محله زینبیه دمشق به این گروه می‌پیوندند و رفته رفته با آمدن دیگر افغانستانی‌ها از نقاط مختلف، تیپ فاطمیون تشکیل شد و بعد‌ها تا حد لشکر ارتقا یافت.

حسینیون

اواخر سال ۲۰۱۳ (زمستان سال ۱۳۹۲) برای اولین بار گروهی از جوانان جمهوری آذربایجان به جبهه سوریه اعزام شدند. حضور آن‌ها در سوریه تحت عنوان خاصی نبود و صرفا یک حضور خودجوش و اوایل با تعداد نفرات کم صورت می‌گرفت. رفته رفته که تعداد مجاهدان آذربایجانی بیشتر شد، از سال ۲۰۱۶ تصمیم گرفتند برای گروه خود نام و پرچمی را طراحی کنند. به دلیل ارادتی که مردم آذربایجان به امام حسین (ع) داشته و دارند، آن‌ها نام گروه خود را حسینیون می‌گذارند. سپس در دیداری که سال ۲۰۱۷ با حاج قاسم داشتند، ایشان نیز بر موجودیت گروه تاکید می‌کند و با دستور‌هایی که در همین خصوص صادر می‌کند، به گروه حسینیون رسمیت داده می‌شود. موسس گروه حسینیون ابراهیم بیلی با نام مستعار شیخ توحید ابراهیمی است که از سال ۱۳۸۱ وارد حوزه علمیه مشهد شد و هم اکنون نیز ساکن ایران است.

انتهای پیام/ ۱۴۱