در این نوشتار ، ضمن تبیین اجمالی وضعیت زن در ایران و کشورهای غربی ، لغو عضویت ایران از کمیسیون زن سازمان ملل و پیامدهای آن مورد واکاوی قرار گرفته است .
دکتر سید جواد هاشمی فشارکی
چکیده خبر : “اعضای کمیسیون مقام زن سازمان ملل با ۲۹ رأی موافق، ۸ مخالف و ۱۶ ممتنع، قطعنامه حذف ایران از این نهاد حقوقبشری را در ۲۳ آذر ۱۴۰۱ تصویب کردند. پیشنهاد اخراج ایران از این کمیسیون توسط امریکا ارائه شد. سفیر آمریکا در سازمان ملل درباره دلیل این تصمیم گفته بود : زمان آن فرارسیده است تا کشوری که زنان و مردانش را میکشد ! از این نهاد بیرون رانده شود. کشورهای مسخ شده امریکاییها مانند آرژانتین، اتریش، بلژیک، کانادا، شیلی، کلمبیا، کرواسی، دانمارک، فتلاند، فرانسه، یونان، ایتالیا، ژاپن، لیبی، نیوزیلند، پرو، پرتغال، کرهجنوبی، بریتانیا و آمریکا نیز علیه ایران رای دادند. کشورهای مستقلی چون روسیه ؛ چین ، نیکاراگوئه ، بولیوی ، قزاقستان ، نیجریه، عمان، و زیمبابوه به این قطعنامه رای منفی دادند.”
وضعیت کشورهای رای برضد ایران : در این کشورها کشتار وحشیانه زنان توسط پلیس در خیابان ، فروش زنان در قفس ، کرایه زنان در ویترین ، برده جنسی بودن زنان ، زندگی با دوست پسر بدون اداب ازدواج ، قانونی بودن ازدواج زن با زن ، زنان با فرزندان مجهول الوالد بودن ، زنان خیابانی و سرگردان ، زنانی که بصورت سگ در خیابان چرخانده میشوند ، زنان نیمه عریان ، زنان تغییر هویت داده ، زنان بی هدف و بحران شخصیت …. می باشد . زن در این کشورها از بدترین وضعیت زندگی برخوردار بوده و مورد سواستفاده جنسی و تبعیض نژادی و با متلاشی شدن کانون خانواده و مشاغل سخت و زندگی حیوانی ولی بسیار شیک ومدرن می باشد .
وضعیت زن در ایران اسلامی : زن دارای کرامت انسانی ، همسر و کانون گرم خانواده و مادر پرمهر ومحبت و پرورش دهنده نسل ، مسولیت پذیر اجتماعی ، مبارز و مجاهد عرصه های جامعه اسلامی ، با الگو گیری از زندگانی حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س) ، محترم ودارای حرمت بوده و از تعرض به وی صیانت میشود .
ادعاهای شیطان بزرگ : خارج شدن از محفلی که اغلب این کشورها از انسانیت بدور شده اند را باید بفال نیک گرفت و البته خلا حضور زنان مومنه ایرانی در این محافل نیز برای ایفای رسالت اسلامی وانقلابی جای افسوس دارد و باید دوباره بدان بازگشته و از این فرصتها برای زمینه سازی ظهور در گام دوم انقلاب بهره جست .
این جمله لیندا توماس گرینفیلد سفیر و نماینده آمریکا در سازمان ملل که گفت: ” این قطعنامه خواسته جامعه مدنی در ایران را منعکس می کند. ” نشان میدهد که لیدر های حوادث پائیز ۱۴۰۱ با کشته سازی های تصنعی و آشوبهای اخیر بعنوان ستون پنجم دشمن عمل کردند تا دشمن به همین بهانه بتواند ، علیه ایران اقدام کند !
سفیر و نماینده آمریکا در سازمان ملل در تداوم اتهامات واهی مدعی شد که :” مهسا امینی بخاطر زن بودن کشته شد اما این امر غیر عادی در ایران نیست. دولت ایران می پنداشت مهسا امینی تنها یک مورد دیگر در سابقه طولانی خشونت آن در مقابل زنان است.”
یکی از تناقضهای گفتار و رفتار امریکاییها ، که خود خشن ترین پلیس علیه زنان امریکاست ، تحریمهای گوناگون امریکا بوده ، که سبب مشکلات اقتصادی و بهداشتی بسیاری از زنان ایران شده اند .
درخصوص این رفتار دوگانه :
لغو عضویت ایران در «کمیسیون مقام زن» آخرین تلاش امریکا و غرب برای اعمال فشار و به انزوا کشاندن نظام مقتدرجمهوری اسلامی تلقی میشود .
این حرکت بار دیگر نشان از سیاسی بودن نهاد سازمان ملل را اشکار کرد واینکه سازمان ملل یک نهاد مستقل نیست و ابزار برخی از کشورهای زورگو می باشد .
اگر این سازمان آزاد می بود ، باید وضعیت زنان را در همه کشورها مورد بررسی براساس انسانیت و فطرت زن مورد بررسی قرار میداد و بسیاری از ظلمهای جنسی و خشونتهای وارده بر زنان را ممنوع کرده و برکشورهای متخلف برخورد میکرد
بزرگترین متجاوزان و تبعیض گران جهان مدعی دفاع از زن شده اند . و حضور این کشورهای متجاوز در کمیسیون زن سازمان ملل ، لکه ننگی برای سازمان ملل می باشد و نشان از مرگ انسانیت در جهان غرب و سبک زندگی غرب دارد .
بعنوان مثال آلمان بعنوان کشور حمایت گر این اقدام ، خود از متهمان تسلیح صدام به سلاحهای شیمیایی برای بمباران شیمیایی سردشت و حلبچه و به شهادت رسیدن هزاران تن از زنان ایرانی و عراقی میباشد .
با این مصوبه ظالمانه و بدور از واقعیت که رای دهندگان خود از متهمان ردیف اول ضد زن هستند ، نشان داد که سازمان ملل یک پله دیگر سقوط کرد و به سمت دیکتاتوری جهانی رفت .
از تیتر رسانه های بی بی سی و اینترنشنال ، رادیو فردا و …. و خشنودی اصلاح طلبان و معاندین نیز موید دیگر رضایتمندی آنان می باشد .
تحلیل احتمالات : با این تلاش کشورهای غربی ضد انسانی بر علیه ایران دو گزینه مطرح می باشد :
یا براساس برنامه ریزیها وتلاش گسترده دشمنان خارجی در آتش اغتشاشات ، این فشارجزیی از سنایوی آنان بوده است .
یا نبوده و از فرصت پیش آمده اغتشاشات بهره گیری کرده و مصوبه دیگری را علیه نظام جمهوری اسلامی بوجود آوردند .
در هر صورت منهای ریشه آن ، اثبات میکند که این اغتشاشات بسود دشمن خارجی شده و برگ سیاه دیگری در پرونده ضلالت افراد حاضر درمیدان اغتشاشات و اصلاح طلبان حامی پشت پرده آنان رقم خورده است .
سخن پایانی : انچه از انتهای اغتشاشات پائیز ۱۴۰۱ بیرون آمد اخراج ایران از کمیسیون زن سازمان ملل بود ، که نشان از زمینه ساز تهدیدات دشمنان گردیده و دستاورد دیگر اغتشاشگران و حامیان پشت صحنه داخلی آنان می باشد ، که بایستی در هزینه های تحمیلی خسارات وارده آنان منظور شده و محکوم شوند . و همچنین رفتارهای ضد انسانی غربیها علیه زنان روشنگری صورت گرفته و در کنفرانس اسلامی محکوم گردند .
( Commission on the Status of Women)