دراین نوشتار شمه ای درخصوص زندگی شهید محمد رضا بشیری پرداخته شده
و نیز تدبری در موضوعات وصیت نامه شهیدعزیز ؛ نمایه است .
۲۴ ابان ۱۳۹۹
- زندگی نامه شهید محمد رضا بشیری :
محمدرضا اول شهریور ۱۳۴۴، در تهران چشم به جهان گشود.
پدرش اقای علی اکبر بشیری و مادرش، خانم سیده کلثوم بودند.
وی تراشکار بود.
شیپور جنگ که نواخته شد؛ کار و مدرسه را رها کرد و به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت.
وی به قاصدان اسمان در مخابرات لشکر ۲۷ محمد رسول الله ملحق شد.
وی مسوول بخش تدارکات واحد مخابرات لشکر بود .
شهید عزیز از نظر جسمانی بسیار قدرتمند بود. بسیار صبور و با گذشت بود. کم حرف بود.
در سختی ها و مشکلات ، هرچقدر هم برایش مشکل پیش میآمد، لبخند از لب هایش دور نمیشد
همرزم شهید محمد کریمی و سید مهدی سلطانی مهر شهید مدافع حرم اصغر فلاح پیشه و … بود،
در چندین عملیات شرکت داشت ؛ در عملیات کربلای ۵، بی سیم چی بود.
این شیعه مجاهد در بیست و سوم دی ۱۳۶۵، در ۲۱ سـالگی در منطقه شلمچه بر اثر اصابت ترکش شهید شد.
و در قـطعـه : ۵۳ ؛ردیـف :۱۲؛ شـماره :۱۱ گلزار شهدای تهران واقع در بهشت زهرا سلام الله علیها سکنی گزید و جاودانه شد
- وصیت نامه شهید محمد رضا بشیری
شهید والامقام محمد رضا بشیری در وصیت نامه اش ، چنین وصیت کرده است :
( مطالب به ترتیب نگارش شهید بوده و تبتر گذاری شده است )
- تمسک به ایه شریفه برای توفیق شهادتش:
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون [۱]
گمان مبرید آنان که در راه خدا کشته اند مرده اند بلکه زنده اند و نزد پروردگار خویش روزی می خورند.
- شکر هدایت الهی :
سپاس خدای را که هدایت کرد ما را به این دین که اگر هدایت نمی کرد از هدایت شدگان نبودیم ,
- دوره ازمون :
مرحله ای رسیده است که خودمان را امتحان کنیم
- محتوای عبارت :
که این عبارت ها و صحبت ها محتوایی هم دارد یا نه ,
- ویژگی های دانشگاه جنگ :
جنگ دانشگاهی است که مدرک آن پاک بودن , خلوص نیت , صبر و تحمل است .
- ازمون جنگ :
جنگ بهترین فرصت برای آزمایش کردن ملت اسلامی در به ثمر رساندن انقلاب اسلامی است .
- زمان خود سازی :
زمان خود سازی و آزمایش و امتحان واقعی در این جنگ است .
- پیام به مادر :
مادر ؛ من راه خود را یافته بودم باید در این راه فدا می شدم . - خلوص نیت رمز سعادت :
چندین بار فکر کردم که شاید خلوص نیت ندارم که هنوز زنده ام ولی بالاخره این سعادت نصیبم شد .
- عظمت اسلام :
خواهشمندم بر جنازه من گریه نکنید تا دشمنان بر عظمت اسلام پی ببرند
به کوری چشم منافقین :
و بدانند که شما ناراحت نیستید از این که فرزندتان در راه اسلام فدا شده است تا کور شود چشم منافقین .
- پاک شدن بدنم :
آنقدر گناه کرده ام که دوست داشتم جنازه ام بدست دشمن بیفتد
و آنقدر برمن لگد بزنند تا گناهانم در درگاه خداوند پاک گردد,
دوست داشتم که در موقع مرگ آنقدر زجر بکشم که تا خداوند مرا پاک ازاین دنیا ببرد.
- شعری برای مادر :
مادر پسرت کو
مادر آسوده بیارای و نکن فکر پسر را که دگر پنجه بر حلقه آن خانه نساید
مادر بگو به برادر که میهمان حسینم تا بستر من را لب ایوان نگشاید
مادر پیراهن من را بر لب ایوان بیاویز تا مردم آن شهر نگویند پسرش نیست
دانم که هر زن از آن شهر بر تو رسد تسلیتی گوید و پرسد پسرت کو
و تو با چشمی گریان و قلبی پردرد گویی که پسرم نیست
مادر گر پدرم پرسد و گیرد خبر از من
بر گو که کنار سنگر بیفتاده
مادر گر پرسند خبری از تو رفقا برگو پسرم رفته به سوی کربلا
مادر منشین چشم بره در گذر امشب که فرزند دلبند تو به خانه نیاید
[۱] سوره مبارکه آل عمران – ایه ۱۶۹
سیدجواد هاشمی فشارکی و ( شهید ) محمد رضا بشیری
درحال پخنن غذا بر روی اجاق سنگی ؛ در اردوگاه صحرایی جبهه
دکترسیدجواد هاشمیفشارکی پژوهشگر و مولف کتاب گنجینه معارف شهدا
داود آقاجری
تاریخ : 25 - آبان - 1399
بنام صاحب خون شهیدان
شهید بشیری رو شنیدم توی مینی بوس که فکر میکنم موقع آموزش تخصصی بود مسیری رو باید طی میشد دوست دیگری که روی صندلی نشسته بود و بخاطر خستگی چرت میزد و هی سرش میخورد به شیشه کنارش.
شهید شبیری وایستاد روی رکاب مینی بوس و کف دستش رو گذاشت حائل بین سر برادر خواب آلود و شیشه و تمام راه نگذاشت سر این بنده خدا بخوره به شیشه و دستش عین بالش تمام مسیر زیر سر دوستامون بود.
شاید کاری کوچک بنظر بیاد ولی چه کسی این کار کوچک رو برای دیگری انجام میده بجز یک قلی مثل بشیری که نگاهش هم با ما آدمهای معمولی فرق داشت.اون جاش خیلی خوبه
خدا به داد ما برسه
با شهید
تاریخ : 19 - بهمن - 1399
سلام علیکم
رحمت خدا برشهدای انقلاب اسلامی
ودرود برشما
ان شالله