۲۴ ابان ۱۳۹۹
- مسجد جامع جعفریه
مسجدجامع جعفریه تهران نو یکی از مساجد قدیمی شرق تهرانف واقع در خیابان ، خیابان شهید داودقدیمی ، شماره ۳۵ بوده ،
که به لحاظ مشکلات فضایی تخریب ،توسعه ونوسازی گردیده وبنای مسجد درچهارطبقه روی سطح زمین و یک طبقه زیرزمین
وشامل فضاهای شبستان مسجد در همکف و شبستان اول وپایگاه مقاومت بسیج برادران وپایگاه مقاومت بسیج خواهران؛
فضاهای فرهنگی، درمانی و خدماتی وغیره می باشد .
مساحت زمین فعلی مسجد به مساحت ۴۸۰ مترمربع و زیر بنای فضاهای مسجد ۲۰۰۰مترمربع بوده
و درسال ۱۳۹۴ افتتاح گردیده است.
و زمین توسعه مسجد درشرق مسجد نیز ۴۸۰ مترمربع می باشد؛که در برنامه توسعه پنج سال آتی قرار دارد.
- امار شهدای کشور ازکلان تا خرد
کل شهدا : در جنگ تحمیلی تعداد ۱۹۶۸۳۷ تن از هوطنان ما شهید شدند
شهدای استان تهران : از این تعداد، ۲۰۱۳۵ شهیداز استان تهران بوده اند.
شهدای شهر تهران : تعداد شهدای شهر تهران ۲۰۳۱۵ نفر می باشد.
شهدای منطقه ۱۳ تهران : حدود ۱۷۰۰ شهيد نیز مربوط به منطقه ۱۳ می باشد.
شهدای مسجد جعفریه تهران نو : ۲۷ شهید می باشد.
∏ امار شهدای کشور ازکلان تا خرد
- شهدای مسجد جامع جعفریه به ترتیب تصاویرپوستر :
- جانباز شهید امیر مرادی
نـام پـدر :غلام عباس
تـاریخ تـولـد :۱۳۴۱/۰۲/۳۰
مـحل تـولـد :تهران
سـن :۴۸ سـال
تـاریخ شـهادت :۱۳۸۹/۰۷/۰۴
کـشور شـهادت :ایران
مـحل شـهادت :تهران
نـحوه شـهادت :حوادث ناشی ا زجراحت
- شهیدعلی اکبر گشاده دل
تاریخ ولادت: ۲۴ اسفند ۱۳۳۶
تاریخ شهادت: ۱۶ ارديبهشت ۱۳۶۱
محل شهادت: خرمشهر
نوع شهادت: حوادث مربوط به جنگ تحمیلی
عملیات شهادت: بیت المقدس
- شهیدحبیب اله غلامی
دوم فروردین ۱۳۳۷، در گرگان چشم به جهان گشود. پدرش غلامحسین، بازنشسته بود و مادرش،رقیه نام داشت. تاپایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. سرباز ارتش و کشاورز بود. به عنوان ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و نهم اسفند ۱۳۶۰، در ۲۳ سالگی در میمک بر اثر اصابت گلوله به سر توسط نیروهای عراقی شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است.
- شهیدعباس جعفری
“شهيد عباس جعفری باهر” در سال ۱۳۳۹ در تهران در يك خانواده متوسط و مؤمن و مذهبي ديده به جهان گشود. وي در سن ۵ سالگي به همراه خانواده به اروميه عزيمت نموده و بعد از اين كه به سن ۷ سالگي رسيد، وارد مدرسه شد و دوران ابتدايي و راهنمايي و دبيرستان را در همان محل سكونت خود اروميه با موفقيت كامل پشت سر نهاد و موفق به اخذ مدرك ديپلم گرديد و سپس وارد دانشكده افسري گرديد و سه سال در دانشكده تحصيل نمود و سپس با اخذ درجه ستواني فارغ التحصيل گرديد.
در ارتش به عنوان افسر مشغول به كار گرديد و بعد از چند سال كار و تلاش جدي سرانجام به سنت پيامبر گرامي عمل كرده و با يكي از دختران مؤمن شهر اروميه ازدواج نمود. در رشته زبان انگلیسی هم در حال تحصیل بود که به جبهه رفت.
تا اين كه سرانجام با شروع جنگ تحميلي عازم جبهه گرديد و بالاخره در تاريخ بیستم تیر ماه ۱۳۶۵ در عمليات مهران بر اثر اصابت تركش مزدوران بعثي عراق به درجه رفيع شهادت نائل گرديده است.
فرازی از وصیت نامه شهید
بسم الله الرحمن الرحیم
“و قاتلوهم حتی لاتکون فتنه و یکون الدین کله لله فان انتهوا فان الله بما یعلمون بصیر”
“و با کافران بجنگید تا فتنه اى برجاى نماند و دین ( حاکمیّت ) یکسره از آنِ خدا باشد. پس اگر از جنگ باز ایستادند و تن به سازش دادند، خدا حکم خود را درباره آنان اعلام خواهد کرد، چرا که او به آنچه مى کنند بینا است.”
این نامه در حکم وصیت نامه من است که در لشگر نوشته شده است.
بنام خدایی که این امانت را چند روزی پیش ما نهاد و روزی پس می گیرد و بقول معروف:
(این امانت چند روزی پیش ماست وگرنه مالک اصلی خداست)
و چه نیکوست که این امانت را به طرز شایسته ای پس بدهیم که همانا این پس دادن همان شهادت در راه خداست. هرکس که نداند حسن جان تو خوب می دانی که من در این راه داوطلبانه آمدم و هیچ اجبار و زوری بر سر من نبوده که حتما بیایم، پس این راه را آگاهانه انتخاب کردم و امید دارم که آنرا کامل بپایان برسانم. اگر از این راه برنگشتم (فبه المراد) به آرزوی دل رسیده ام و اگر بازگشتم که فرمان امام را لبیک گفته ام.
برادر جان! اگر خبر شهادت من به شما رسید، بدون کمترین ناراحتی مراسم را خیلی خیلی ساده برگزار کنید و نگذارید که مادرم زیاد ناراحت شود و ایشان را دلداری بدهید و در ضمن به بقیه خانواده(حسین و محمد و بانو و مصطفی و پدرم) سلام گرم مرا برسانید.
همچنین از تمام فامیل حلالیت بطلبید و آن خرده ریزی که دارم، بفروشید و برای کمک به جبهه ها اهدا کنید و مرا در جوار قبر حضرت رضا (بهشت رضا) دفن کنید، به امید پیروزی حق بر باطل و شکست کامل امپریالیسم و کمونیسم در دنیا (ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم) .
- شهیدجاوید الاثر داود قدیمی
بیست و نهم دی ۱۳۳۷، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش عوض، کارگر بود و مادرش،گل خانم نام داشت. تا سوم متوسطه در رشته علوم تجربی درس خواند. بیکار بود. به عنوان نیروهای مردمی در جبهه حضور یافت. نهم آذر ۱۳۵۹، در ۲۲ سالگی در جاده آبادان – ماهشهر شهید شد. تاکنون اثری از پیکرش بدست نبامده است.
- شهیدجعفرکلهر
- شهیدحمید رضا جلالی
نـام پـدر :اسداله
تـاریخ تـولـد :۱۳۳۹/۰۶/۰۱
مـحل تـولـد :تهران
سـن :۲۲ سـال
تـاریخ شـهادت :۱۳۶۱/۰۶/۰۷
کـشور شـهادت :ایران
مـحل شـهادت :سردشت ودیواندره
نـحوه شـهادت :توسط ضد انقلاب
- شهیداکبر اسکندرزاده
اکبر اسکندرزاده فرزند قلعه میرزا سال ۱۳۲۷ در شهر اردبیل متولد شد. تا کلاس اول نظری درس خواند. به دلیل مشکلات گوناگون ترک تحصیل کرد و به بازار کار روی آورد و در کارگاه خیاطی به عنوان کارگر مشغول به کار گردید. در صحنههای انقلاب حضور داشت. روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ هنگام بستن راه به روی نیروهای گارد حکومت پهلوی در محله تهراننو هدف تیر مأموران حکومت قرار گرفت و به شهادت رسید.
- شهید حسن اسماعیلی
بیست و پنجم فروردین ۱۳۴۳، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش اصغر، مس فروش بود و مادرش، فاطمه نام داشت. تا سوم متوسطه در رشته تجربی درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. یکم فروردین ۱۳۶۱، در سومار به شهادت رسید. هویت پیکر شهید دوران دفاع مقدس «حسن اسماعیلی» پس از ۳۶ سال شناسایی شد. پیکر مطهر این شهید بزرگوار در تفحصهای اخیر کمیته جستجوی مفقودین پیدا و هویت وی از طریق پلاک شناسایی شد.
شهید حسن اسماعیلی ۱۸ ساله بود که طی عملیات مسلم ابن عقیل در سومار به شهادت رسید و نامش در لیست شهدای مفقودالاثر قرار گرفت. پدر و مادر شهید اسماعیلی در دوران چشم انتظاری درگذشتند.
برادر و خواهر شهید روز دوشنبه ۱۶ مهر ماه بعد از نماز مغرب و عشاء با حضور در معراج شهدا با پیکر عزیز خود وداع خواهند کرد.پیکر شهید اسماعیلی روز سه شنبه ۱۷ مهر ماه ساعت ۹:۳۰ از مسجد علی ابن موسی الرضا واقع در میدان شهدا، خیابان ۱۷ شهریور، خیابان شهید قادری تشییع شد.
- شهید رحیم نعیمی
شانزدهم تیر ۱۳۲۶، در خوانسار چشم به جهان گشود. پدرش محمدعلی و مادرش،زهرا نام داشت. تاپایان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. کارگر قنادی بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و پنجم مهر ۱۳۵۹، در سرپل ذهاب بر اثر اصابت گلوله توسط نیروهای عراقی شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است.
- شهید علی اکبر رجبی نیا
شهید علی اکبر (رامین) رجبی نیا فرزند اسماعیل در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۶ در یک خانوادهی مذهبی و مومن در میگون متولّد شد. از همان آغاز طفولیّت همراه با پدرش در مسجد حضور پیدا میکرد و با فطرت پاک و هوش سرشاری که داشت گام به گام روحش را با معنویات مذهبی قرآن و عترت صیقل میداد.
دوران تحصیلات ابتدایی را در دبستان پیش آهنگ با موفّقیّت به پایان رساند. در سنین نوجوانی در قسمت امداد و نجات هلال احمر شرکت کرد و در حدّ توان در خدمت همکلاسیهایش بود. پس از پایان دورهی ابتدایی برای ادامهی تحصیلات در دبیرستان های حمزه، البرز و طالقانی تهران مشغول تحصیل شد.
در کنار تحصیلات و کسب علم و دانش به فعّالیتهای سیاسی و مذهبی هم میپرداخت. در دوران انقلاب بدون استثناء در تمامی راهپیماییها شرکت میکرد. در نشر عقاید اسلامی و خط ولایت فقیه و همچنین نصب پوستر و پلاکار نقش مثمر ثمری داشت. در سال ۱۳۵۶ به عضویّت گروه تبلیغات انجمن اسلامی میگون در آمد و یکی از شاخص ترین نوجوانان انجمن مزکور محسوب میشد. شهید والامقام از اعضای فعّال انجمن اسلامی دبیرستان حمزه بود و با امور تربیتی دبیرستان هم همکاری میکرد. در گروه تبلیغات و نشر و پخش کتب و نوارهای مذهبی، سیاسی و همچنین در گروه سرود فعّالیّت چشمگیری داشت. وی به دلیل کوشش و مساعی بی دریغ خود در دههی فجر سال ۱۳۶۱ از سوی مسوولان وقت دبیرستان، موفّق به دریافت جوایز ارزندهای شد. در همان سال از طرف جهاد سازندگی (حوزهی تبلیغات اسلامی) یک بار به جبهه اعزام شد و با فداکاریها و رشادتهایی که از خود نشان داد پیروزمندانه برگشت.
شهید علی اکبر از اعضای بسیار فعّال بسیج پایگاه مسجد جعفریه و از مدّاحان کوچک ابا عبدالله الحسین (ع) محسوب میشد. آخرین سمت وی مسوول پذیرش پایگاه نامبرده بود. ایشان در خرداد ماه سال ۱۳۶۳ به طور داوطلبانه به منطقهی جنگی کردستان اعزام شد. شهید والامقام پس از چهار ماه مبارزهی بی امان با خود فروختگان و ضد انقلاب در سحر گاه روز تاسوعای حسینی در اثر انفجار مین در سقّز، پایگاه باشماق به درجهی رفیع شهادت نائل آمد.
فرازی از وصیّت نامه شهید علی اکبر (رامین) رجبی نیا: مادرم، امیدوارم قرآن را آنچنان بخوانی و آنقدر تمرین کنی تا کاملاً موفّق بشوی. مبادا از خواندن خسته شوی، شما قرآن را به خاطر رضای خدا بخوان و یاد بگیر، آنوقت کار برای خدا خستگی نخواهد داشت.
- شهید علی رضا چهره ساز
- شهید مهدی ارزومندی
نوزدهم بهمن ۱۳۴۱، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش غلامعلی، کادر ارتش بود و مادرش، بتول نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و دیپلم گرفت. سال ۱۳۶۲ ازدواج کرد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. نوزدهم مرداد ۱۳۶۲، با سمت آر پی جی زن در پیرانشهر بر اثر اصابت ترکش نارنجک توسط نیروهای عراقی شهید شد. مزار او در بهشت زهرای زادگاهش واقع است.
- شهید حسین ابراهیمی
- شهید سیدمجتبی برهانی
طلبه شهید سید مجتبی برهانی، فرزند سید یحیی درتاریخ بیست وهفتم خرداد ماه سال ۱۳۴۴ درشهرستان فیروزکوه در خانواده ای مذهبی ومتدین دیده به جهان گشود.پدرش با کسب روزی حلالوزحمت فراوان می کوشید تا محیطی آرام ومناسبی را برای خانواده فراهم سازد تا همسر مومنه اش بتواند فرزندانشانرا دراه اسلام وقرآن تربیت نماید. قلم در دست گرفتیم تا زندگی شهیدی دیگر از حسینیانرا بنگاریم؛ رادمردی از تبار نیکان و پاکان. خداوند این فرزند را به همراه خیلی ازبرکات وحسنات به این خانواده عطا کرد . سر نوشت این کودک چنان بود که در نهایت می بایستبا بهترین درجه معنوی و توفیق شهادت بسوی معبودش برود و هر کس که ذره ای از کودکی این شهید بزرگوار را به یاد دارد می داند که آن عزیز بزرگوار با چهرهمعصوم وبزرگوارش گواه تمام پاکی های درونی اش را می داد.
پدرش از این که خداوند متعال پسری خوش سیما و سالم به او عطاکرده است خوشحال و شکرگذار و سپاس الهی را به جای آورد سالهای شیرین کودکی را همراههمسالانش درحال و هوای شهرش به سر آورد و اودوران کودکی اش را در روستا همراه با بازیهای کودکانه همراه با دیگر هم سن وسالانش آغاز نمود.
در حیاط منزلشان پر بود از بچه های هم سن و سال و کوچک تر ازخودش که همبازی یان او بودند در آن دوران . بازی هایش اما جالب بود، سرگرمی های آندوران دوچرخه سواری بود آن هم با دوچرخه یکی از بچه های همسایه ، در محله آنها تنهایک نفر دوچرخه داشت که برای سوار شدن بر آن همه باید نوبت میگرفتن تا بتونن یک دوردوچرخه سواری کنند
تفاوت های بسیاری با دیگر بچه ها داشت از وقت بازی هایش کم میکردوبه پدر کمک می کردعلاقه زیادی به قرآن پیدا نموده بود به بزرگتر ها احترام می گذاشتوهر وقت سالمندی ویا ناتوانی را می دید که احتیاج به کمک دارد به سمت او می دوید وبهاو کمک می کرد.هیچ وقت به دوستانش بی احترامی نمی کرد دردهانش الفاظ زشت جایی نداشتهرکس که ظاهر اورا می دید تعریف او را می کرد و او از باطنی پاک که با قران شکل گرفته بود رشد یافته است.
پس از گذراندن دوران کودکی اش راهی مدرسه شدودر سن هفت سالگیدوران ابتدایی تحصیلات خودرادر مدرسه ابتدایی آغازنمودوتا پایان دوره ابتدایی با موفقیتوبا کسب نمرات عالی درس خواند.او در درس هایشبسیار کوشا وتوانا بود علاقه بسیار زیادی به مطالعه وتحقیق داشت وهیچ گاه در مورد مطلبیکه نمی دانست بدون تحقیق وعلم سخن نمی گفت.او همچنین به کتاب های مذهبی هم علاقه پیداکرده بود واین علاقه ذاتی اش راه اورا مشخص کرد.
هوش واستعداد بالای او باعث شده بود تا مورد توجه معلمین ومسئولینمدرسه قرار گیردواخلاق خوب اوورفتارر مهربانش جای اورا در دل هم کلاسی هایش باز کردهبود.دوستانش در مدرسه همیشه از او راضی بودندچه در زنگ های ورزش وچه در ساعات امتحانودرس به دوستان خود کمک می کرد.معلمین ومسئولین مدرسه او چنین می گویند که هوش واستعدادشمثال زدنی بود او هر گاه به مشکلی بر می خورد با تلاوت قرآن بر زیر لب هایش مشکلاتشرفع وحل می شد.او همیشه درزندگی اش در تمامی صحنه های حساس زندگی به خدا وقرآن پنامی برد ودر انتخاب دوست بسیار کوشا وبا دقت بود. دوران تحصیلاتاو مصادف بود با اوج تظاهرات وقیام مردم بر علیه رژیم ظالم شاهنشاهی .تا حدتوانش برایانقلاب فعالیت کرد او عاشق مکتب حضرت امام خمینی(ره)شده بود ودر همان زمان بود که تمامیسخنرانی ها وشعارها را با دیگر دوستان خود در خانه ها پخش می نمودن وشعارها را بردرودیوار می نوشتن وهمراه با پدرش وبزرگترها به تظاهرات می پرداخت ودر جلسات ومراسماتدر مسجد حضور می یافت.
او با رشد فکری وجسمی که پیدا کرده بود وهر روزی که از عمر بابرکتش می گذشت علاقه اش به قرآن وعلوم حوزوی بیشتر می شدوهمین علاقه ذاتی او باعث شدهبوددر مراسمات عذاداری ودعا ها در مسجد شرکت نماید.حضورش در مراسم های دعا وعذاداریسالار شهیدان به دوران کودکی اش برمی گردد که او از همان دوران به دلیل تربیت درستخانواده عاشق مکتب حسین ابن علی (ع)شد.همیشه در مراسمات دعا نفر اول بودو دوستان وهمسن وسالان خودرا به نماز ودعا دعوت می کرد.
پس از گذراندن دوران ابتدایی وارد مدرسه راهنمایی شد ودر آنمدرسه ثبت نام نمود. پس از مدتی او تحصیلات خودرا در دوره راهنمایی تا مقطع سیکل ادامه داد وتصمیم گرفت که ادامه راهتحصیلات را به خاطر شور وعلاقه اش در دبیرستان تحصیل نماید وی از دوران نوجوانی در برابر مسائل ایران و اسلام احساس مسئولیتمی کرد. در دوران تحصیل در انجمن اسلامی دانش آموزان و امور فرهنگی مسجد فعال بود.اوبه خاطر استعداد وعلاقه اش به تحصیل توانست در سال ۱۳۶۲ با موفقیت مدرک دیپلم ریاضی فیزیک را کسب نمایدوهمزمان در ورودیدانشگاه قبول شد. در آزمون دانشگاهها در دانشکده الهیات نیز پذیرفته گردید .
پس از شناخت او از انقلاب وامام خمینی (ره) علاقه به دروسحوزوی زیاد شد ویکی از برکات انقلاب اسلامی این بود که جوانان زیادی همچون اوراجذب خود کرد وسید مجتبی در حوزه علمیه ثبت نام نمود پس از آن در جامعه الصادق (ع)برایفراگیری دروس حوزوی مشغول گردید.او پس از پیروزی انقلاب به غیر از حوزه علمیه فعالیتهای خودرا در بسیج آغاز نمود وبا تبلیغات وپاسداریاز اهداف امام وآرمانهای انقلاب انجام وظیفه می نمود.شب ها در سنگرهای مردمی نگهبانیمیداد تا ضد انقلابیون نتوانند ضربه ای به نظام انقلاب اسلامی بزنند.
با دست درازی دولت بعثی عراق و فرمان حضرت امام خمینی(ره)دستاز تحصیلات بر نداشت وبا کتاب ها ونوارهای درسی خود راهی جبهه ها شد وبا عضویت بسیجاولین حضورش را در جبهه تجربه نمود.قبل از اعزام به منطقه تقریبا یک دوره آموزشی درپادگان آموزشی شهید بهشتی از طریق بسیج دید وبا مهارت های به دست آمده از فنون نظامیورزم وتک تیر اندازی پا در عرصه خون وجهادنهاد. در شهریور ۱۳۶۱، از طرف تیپ امام جعفرصادق(ع) و به¬عنوان مبلغ و رزمنده به منطقهگیلان¬غرب اعزام شد و در عرصه تبلیغ و نشر فرهنگ دینی اهتمام جدّی نمود. در دیماه ۱۳۶۲ ، از طرف پایگاه شهید بهشتی تهران به جبهه جنوبرفت و در عملیات خیبر به عنوان تک تیرانداز شرکت نمود.
حضوراودر جبهه ها بسیار چشم نواز بود واو با مسئولیت که بر دوششبود در دوجبهه مبارزه می کرد یکی با لباس رزم ودیگری با مسئولیت طلبگی وعهدی که باخدای خودش بسته بود. او با بر پایی نماز جماعت وبرگزاری دعا جای خودش را در دل رزمندگانباز کرده بود وهمه مجذوب سخنان پر بار ش بودند.هروقت که مراسم دعا ویا سینه زنی ونمازجماعت برگزار بود اورا در صف اول بود در زمان کاروهمکاری یا نیازی به کمک بود او همیشهنفر اول بودبه همه کمک می کردهمه اورا دوست داشتند. شب های تنهایی اش درمنطقه هنوزدر یاد هم رزمانش که به یادگار مانده اند هست وصدای ناله های شبانه او در نماز های شب هایش گواه پاکی اورا می داد.کمتر میخوابیدبیشتر به نماز شب اهمیت می داد تا خواب واستراحت.سرانجام او با عضویت بسیج ومسئولیتتک تیر انداز در عملیات خیبر به تاریخ هفتم اسفند ماه سال ۱۳۶۲ در منطقه هورالهویزهبهمقام بالای مفقودیت دست یافت وپس از گذشت یازده سال درتاریخ چهارم آبان ماه سال ۱۳۷۳مفقودیت با تلاشهای گروه تفحص کشف ودر تهران ودر بهشت الزهرا(س)در گلزار شهدا قطعه ۲۹ ردیف ۱۰شماره ۱۱ به خاک سپرده شد.
- شهید جواد قدرتی
نهم آبان ۱۳۴۱، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش علی، نقاش ساختمان بود و مادرش،محترم نام داشت. تا اول متوسطه درس خواند. به عنوان سرباز ژاندارمری در جبهه حضور یافت. ششم دی ۱۳۶۱، در بوکان بر اثر اصابت گلوله توسط نیروهای عراقی شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است.
- شهید احمد چراغی
نهم بهمن ۱۳۴۴، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش عبدالله، راننده بود و مادرش،خدیجه نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. سرباز سپاه بود. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. دهم تیر ۱۳۶۵، در مهران بر اثر اصابت ترکش توسط نیروهای عراقی شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است.
- شهید منصور علیزاده
شهید منصور علیزاده ، در تاریخ ۱۳۳۹ شهر میانه متولد شد. پدرش حسن نام داشت . نامبرده متاهل بود. وی تا مقطع سوم نظری تحصیل کرد و قبل از شهادت به عنوان سپاهی اشتغال داشت . این شهید با عضویت سپاهی به جبهه اعزام شد و در تاریخ سی ام بهمن ۱۳۶۴ بر اثر اصابت ترکش به ناحیه سر در منطقه عملیاتی آبادان به شهادت رسید. مزار این شهید در امامزاده عقیل (ع) واقع می باشد. شهید بزرگوار در حین تحصیل والدینش را در امر کشاورزی یاری می نمود. وی در سن ۱۲ سالگی به همراه پدر و مادر به تهران مهاجرت کرد. در اوایل انقلاب به خدمت سپاه پاسداران درآمد. سپس به منطقه عملیاتی اعزام گردید. ایشان به مدت ۱۴ روز در جبهه در تیپ سیدالشهداء مشغول انجام وظیفه بود که در سال ۶۴ در هنگام انتقال نیرو به خط مقدم جبهه در اثر اصابت ترکش به ناحیه سر به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
- شهید مهدی قیومی
نام شهید : مهدی
نام خانوادگی شهید : قیومی
نام پدر : حسین
تاریخ تولد : ۱۳۴۳/۴/۱
محل تولد : قم
تاریخ شهادت : ۱۳۶۶/۱۰/۲۷
محل شهادت : ماووت
میزان تحصیلات : سيکل
وضعیت تاهل : مجرد
نام گلزار : بهشت زهرا
- شهید علی نصیری پور
- شهید سعید مسجدی
- شهید سعید رحمانی
- شهید سید عباس افضلی
بیست و هفتم اردیبهشت ۱۳۴۶، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش سیدابوالقاسم، سنگ تراش بود و مادرش، خدیجه نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. کارگر سنگ بری بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. سیزدهم مرداد ۱۳۶۲، در حاج عمران عراق بر اثر اصابت ترکش شهید شد. مزار او در بهشت زهرای زادگاهش واقع است.
- سیدمحسن ربیعی هاشمی
سی ام خرداد ۱۳۴۵، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش علی اکبر، فروشنده بود و مادرش،خدیجه نام داشت. تا پایان متوسطه در رشته ریاضی درس خواند و دیپلم گرفت. از سوی سپاه پاسداران در جبهه حضور یافت. پانزدهم مرداد ۱۳۶۶، در خلیج فارس بر اثر غرق شدن در آب حوادث غیرمترقبه شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است.
- شهید حبیب سلیمانی
بیستم مرداد ۱۳۴۶، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش حسین، کارمند بود و مادرش،ربابه نام داشت. تاپایان سوم راهنمایی درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و نهم آبان ۱۳۶۲، در پنجوین عراق بر اثر اصابت گلوله به گلو، ران و دست شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است.
- شهید محمدحسن کریمی
- شهید سعید فتحی
دهم خرداد ۱۳۴۴، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش غلامرضا، کرکره ساز بود و مادرش،زهرا نام داشت. تا چهارم متوسطه در رشته علوم اقتصادی درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. یکم فروردین ۱۳۶۳، در طلاییه بر اثر اصابت گلوله به شکم شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است.
- ∏ شهدای مسجد جامع جعفریه به ترتیب الفبا :
- ابراهیمی، شهید حسین
- ارزومندی، شهید مهدی
- اسکندرزاده، شهیداکبر
- اسماعیلی، شهید حسن
- افضلی شهید سید عباس
- برهانی، شهید سیدمجتبی
- جعفری، شهیدعباس
- جلالی، شهیدحمید رضا
- چراغی، شهید احمد
- چهره ساز، شهید علی رضا
- ربیعی هاشمی ، سیدمحسن
- رجبی نیا، شهید علی اکبر
- رحمانی، شهید سعید
- سلیمانی، شهید حبیب
- علیزاده ، شهید منصور
- غلامی ، شهیدحبیب
- فتحی، شهید سعید
- قدرتی، شهید جواد
- قدیمی، شهیدجاوید الاثر داود
- قیومی، شهید مهدی
- کریمی، شهید محمدحسن
- کلهر،شهیدجعفر
- گشاده دل ،شهیدعلی اکبر
- مرادی ،جانباز شهید امیر
- مسجدی، شهید سعید
- نصیری پور، شهید علی
- نعیمی، شهید رحیم
- دکترسیدجواد هاشمیفشارکی پژوهشگر و مولف کتاب گنجینه معارف شهدا