انسان در طول تاریخ با توجه به کنجکاویها، تحقیقات و پژوهشهایی که داشته است توانسته است جهت تامین انواع نیازمندیهای خود به انرژیهای گوناگونی دست یابد. این انرژیها به انواع و اقسان متعددی مانند انرژی مکانیکی، شیمیایی، گرمایی و… قابل طبقه بندی است. یکی از انرژیهایی که در سدهی اخیر انسان توانایی دستیابی به آن را پیدا کرده است انرژی هستهای است.
نخستین جرقههای تاسیس نیروگاه هستهای در ایران به سال ۱۳۵۴ بازمیگردد. بهره برداری از این نیروگاه در بوشهر تا سال ۱۳۹۰ امکان پذیر نبود. این نیروگاه صرفا جهت فعالیتهای صلح آمیز طراحی و به مرحلهی بهره برداری رسیده است و هم اینک توان تولید برق با توان ۷۰۰ مگاوات را دارد.
انرژی هستهای مانند هر نوع انرژی و تکنولوژی دیگری قابلیت توامان سازندگی یا تخریب را دارد. به دیگر کلام، استفاده از انرژی هستهای هم به شکل صلح آمیز و هم به اشکال تولید جنگ افزارهای کشتار جمعی امکان پذیر است. اندیشمندان هستهای کشورمان همواره ضمن اهتمام به کسب علوم نوین جهان، بر صلح آمیز بودن فعالیتهای هستهای کشورمان تاکید داشته اند.
دانش استفاده از انرژی هستهای دانشی به روز و تا حدودی سری به شمار میرود. تنها کشورهای انگشت شماری در جهان هستند که توانایی تاسیس نیروگاههای هستهای را داشته و دارند و به قولی باشگاه کشورهای هستهای جهان را بنیان نهادند. در این میان کشور ما علیرغم دارا بودن انرژی هستهای هرگز از این فنآوری به عنوان سلاح استفاده نکرده است.
آنچه که بیش از هر چیز در استفادهی کشورمان از سلاح هستهای جلوه گری میکند، نقش حیاتی دانشمندان علوم هستهای است. دانشمندانی که دانش و فعالیتهایشان هیچ دست کمی از جهاد نداشته است. نمونهی بارز این ادعا شهادت چند تن از دانشمندان ایرانی در این حوزه است. داریوش رضایی نژاد، مصطفی احمدی روشن، محسن فخری زاده مهابادی، اردشیر حسین پور و مجید شهریاری از دانشمندانی بودند که در این راه پر فراز و نشیب به فیض شهادت نائل آمدند.
استفاده از علوم به روز جهان در هر کشوری به رایگان و بی هزینه نبوده و هزینههای بسیاری باید صرف شود. شهدای هستهای کشورمان نمونهی بارزی از هزینههای گزافی هستند که مام میهنمان جهت اعتلای علمی کشور صرف کرده است. قطعا سیرهی زندگی این شهدا باید الگو و نمونهای برای همهی اقشار بالاخص نسل جوان باشد.
انتهای پیام/
علی عبدالصمدی