معارف هشداری سوره الرحمن از خداوند بخشاینده ای که با یاداوری نعمتها و قدرتش، با ۳۱ بار هشدار قدرت الهی ، بدنبال هدایت بشربا تدبر در این مصادیق می باشد.
دکتر سید جواد هاشمی فشارکی
مقصود سوره الرحمن برای پی بردن به قدرتها و نعمتهای خداوند، تدبر و توجه و معطوف شدن به هدف خلقت و سر به استانش نهادن وعدم نافرمانی و انحراف و به ضلالت نیافتن است.
این سوره حاوی بیان نعمتهاي بزرگ افرینش جهان و انسان و جنیان، تعليم و تربيت، حساب و ميزان ، تامین وسايل رفاه انسان و وجود غذاهاي روحي و جسمي او، نشانه های خداوند در زمين و آسمان و دریا ، نعمتهاي سرای جاودان بهشت اخروی از قبیل : باغها، چشمه ها،نوشیدنیها، ميوه ها، همسران زيباو….همچنین سرنوشت مجرمان و مجازاتهاي سخت آنهاست.
خداوند متعال ۳۱ بار با « فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ » به انسان هشدارداده و با یاداوری بر عدم امکان انکار نعمتهای الهی و قدرت مطلق خداوند تاکید نموده است. وما هم مستحبا ۳۱ بار نه تنها میگوییم: «لا بِشَی ءٍ مِن آلائِکَ رَبِّ اُکَذِّبُ» ، بلکه حتی قدرت تکذیب انرا نیز نداریم. واگر کسانی نیز تکذیب میکنند اولا از جهت جهالتشان می باشد و ثانیا خداوند بدانان فرصت هشیار شدن و اتمام حجت را میدهد.
۳۱ بخش صورت گرفته براساس ایه هشدار :
- به نام خدا که رحمتش بیاندازه است و مهربانیاش همیشگی خداوند رحمان (١) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴿١﴾
- قرآن را آموزش داد (٢) انسان را آفرید (٣) به او بیان آموخت (٤) خورشید و ماه براساس حسابی [دقیق] در جریانند (٥) گیاه و درخت همواره [به پیشگاه حق] سجده میکنند (٦) آسمان را [بالای زمین] برافراشت، و [برای همۀ امور مادّی و معنوی] میزانِ سنجش قرار داد (٧) برای اینکه در ترازو [از حد لازم] تجاوز نکنید (٨) [در سنجیدن اشیاء] عدالت را رعایت کنید و [در دادوستد] از میزان نکاهید (٩) و زمین را برای [بهرهمندی] مردمان نهاد (١٠) که در آن انواع میوهها و نخلها با خوشههای غلافدار است (١١) و نیز در آن دانههای سبوسدار و گیاهان [رنگارنگِ] خوشبوست (١٢) پس [ای جنّ و انس] کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (١٣) عَلَّمَ الْقُرْآنَ ﴿٢﴾ خَلَقَ الْإِنْسَانَ ﴿٣﴾ عَلَّمَهُ الْبَيَانَ ﴿٤﴾ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ ﴿٥﴾ وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ يَسْجُدَانِ ﴿٦﴾ وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ ﴿٧﴾ أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ ﴿٨﴾ وَأَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ ﴿٩﴾ وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ﴿١٠﴾ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ ﴿١١﴾ وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّيْحَانُ ﴿١٢﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿١٣﴾
- انسان را از گِلی خشکیده چون سفال آفرید (١٤) و جنّ را از شعلههای صاف و بدون دود آتش به وجود آورد (١٥)پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (١٦) خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ كَالْفَخَّارِ ﴿١٤﴾ وَخَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مَارِجٍ مِنْ نَارٍ ﴿١٥﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿١٦﴾
- دو مشرق و پروردگار دو مغرب است (١٧) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (١٨) رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ ﴿١٧﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿١٨﴾
- دو دریا [ی شیرین و شور] را به هم درآمیخت، درحالیکه همواره به هم پیوسته و تلاقی دارند (١٩) [ولی] میان آن دو حایلی است که [به هم] تجاوز نمیکنند [در نتیجه باهم مخلوط نمیشوند]! (٢٠) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٢١) مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ ﴿١٩﴾ بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا يَبْغِيَانِ ﴿٢٠﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٢١﴾
- از آن دو [دریا] لؤلؤ و مرجان بیرون میآید (٢٢) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٢٣) يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ ﴿٢٢﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٢٣﴾ و٢٨﴾
- کشتیهای کوهآسای بادبانبرافراشته که در دریاهاست، در سیطرۀ اراده و مالکیت اوست (٢٤) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٢٥) وَلَهُ الْجَوَارِ الْمُنْشَآتُ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلَامِ ﴿٢٤﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٢٥﴾
- همۀ زمینیان فانیشدنیاند (٢٦) و فقط ذات باشکوه و ارجمند پروردگارت باقی است (٢٧) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٢٨) كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ ﴿٢٦﴾ وَيَبْقَىٰ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ ﴿٢٧﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٢٨﴾
- هرکه در آسمانهاو زمین است [وسائل تأمینکننده نیازهایش را] از او درخواست میکند، و او هر روز در کاری است (٢٩) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٣٠) يَسْأَلُهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ ﴿٢٩﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٣٠﴾
- ای انس و جنّ! یقیناً به [حساب] شما خواهیم پرداخت (٣١) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٣٢) سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَ الثَّقَلَانِ ﴿٣١﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٣٢﴾
- ای گروه جنّ و انس! اگر میتوانید از کرانههای آسمان و زمین بیرون روید پس بیرون روید، ولی جز با قدرتی ویژه نمیتوانید بیرون روید (٣٣) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٣٤) يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا ۚ لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ ﴿٣٣﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٣٤﴾
- [در قیامت] بر شما شعلههایی بیدود از آتش، و دودِ آتشآلود فرستاده میشود، و نمیتوانید یکدیگر را [برای دفع آن] یاری دهید (٣٥) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٣٦) يُرْسَلُ عَلَيْكُمَا شُوَاظٌ مِنْ نَارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنْتَصِرَانِ ﴿٣٥﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٣٦﴾
- در آن هنگام آسمان بشکافد، و همانند چرمی گلگون گردد (٣٧) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٣٨) فَإِذَا انْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَكَانَتْ وَرْدَةً كَالدِّهَانِ ﴿٣٧﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٣٨﴾
- در آن روز از گناه هیچ انس و جنّی [به سبب روشنبودنِ اوضاع و احوالش] پرسیده نمیشود (٣٩) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٤٠) فَيَوْمَئِذٍ لَا يُسْأَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلَا جَانٌّ ﴿٣٩﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٤٠﴾
- گناهپیشگان را از نشانههایشان میشناسند، پس موهای جلوی سر و پاهایشان را میگیرند [و به دوزخشان میاندازند] (٤١) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٤٢) يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي وَالْأَقْدَامِ ﴿٤١﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٤٢﴾
- این دوزخی است که گناهپیشگان منکر آن بودند (٤٣) میان آتش و آبی بسیار داغ و سوزنده رفتوآمد میکنند! (٤٤) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٤٥) هَٰذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿٤٣﴾ يَطُوفُونَ بَيْنَهَا وَبَيْنَ حَمِيمٍ آنٍ ﴿٤٤﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٤٥﴾
- برای کسی که از ایستادن در پیشگاه پروردگارش [برای حسابرسی] بترسد دو بهشت است (٤٦) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٤٧) وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ ﴿٤٦﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٤٧﴾
- [دو بهشتی] که دارای درختانی پر شاخ و برگ و باطراوتند (٤٨) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٤٩) ذَوَاتَا أَفْنَانٍ ﴿٤٨﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٤٩﴾
- در آن دو [بهشت] همواره دو چشمۀ پُرآب جاری است (٥٠) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٥١) فِيهِمَا عَيْنَانِ تَجْرِيَانِ ﴿٥٠﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٥١﴾
- در آن [دو بهشت] از هر میوهای دو گونۀ متفاوت وجود دارد (٥٢) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٥٣) فِيهِمَا مِنْ كُلِّ فَاكِهَةٍ زَوْجَانِ ﴿٥٢﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٥٣﴾
- [بهشتیان] بر بسترهایی که آستری آنها از حریر ستبر است تکیه میزنند، و میوههای رسیدۀ آن دو بهشت [به آسانی] در دسترس است (٥٤) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٥٥) مُتَّكِئِينَ عَلَىٰ فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ ۚ وَجَنَى الْجَنَّتَيْنِ دَانٍ ﴿٥٤﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٥٥﴾
- در آنها زنانی هستند که فقط به شوهرانشان عشق میورزند که پیش از آن شوهران، دست هیچ انس و جنّی به آنان نرسیده است (٥٦) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٥٧) فِيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿٥٦﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٥٧﴾
- آن زنان [در زیبایی و جذابیت] گویی یاقوت و مرجانند (٥٨) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٥٩) كَأَنَّهُنَّ الْيَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ ﴿٥٨﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٥٩﴾
- آیا پاداش نیکی جز نیکی است؟ (٦٠) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٦١) هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ ﴿٦٠﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٦١﴾
- بهجز آن [دو بهشت]، دو بهشتِ [دیگر نیز برای آنان فراهم] است (٦٢) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٦٣) وَمِنْ دُونِهِمَا جَنَّتَانِ ﴿٦٢﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٦٣﴾
- سرسبزی آن دو [بهشتِ دیگر و طراوت درختانش] به اوج زیبایی رسیده است (٦٤) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٦٥) مُدْهَامَّتَانِ ﴿٦٤﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٦٥﴾ ف
- در آن دو [بهشت دیگر همواره] دو چشمۀ جوشان [و در حال فوران] است (٦٦) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٦٧) فِيهِمَا عَيْنَانِ نَضَّاخَتَانِ ﴿٦٦﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٦٧﴾
- در آن دو بهشت [انواع] میوهها و درخت خرما و انار است (٦٨) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٦٩) فِيهِمَا فَاكِهَةٌ وَنَخْلٌ وَرُمَّانٌ ﴿٦٨﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٦٩﴾
- در آنها زنانی نیکوسیرت و زیباصورتند (٧٠) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٧١) فِيهِنَّ خَيْرَاتٌ حِسَانٌ ﴿٧٠﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٧١﴾
- حوریانی پردهنشین که در خیمههایند (٧٢) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٧٣) مَقْصُورَاتٌ فِي الْخِيَامِ ﴿٧٢﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٧٣﴾
- پیش از شوهرانِ بهشتی خود، دست هیچ انس و جنّی به آنان نرسیده است (٧٤) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٧٥) فِيهِمَا فَاكِهَةٌ وَنَخْلٌ وَرُمَّانٌ ﴿٦٨﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٦٩﴾ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿٧٤﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٧٥﴾
- [بهشتیان] بر بالشهای سبز و فرشهای زیبا و فاخر تکیه میزنند (٧٦) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٧٧) مُتَّكِئِينَ عَلَىٰ رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَعَبْقَرِيٍّ حِسَانٍ ﴿٧٦﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٧٧﴾
- نام پروردگارِ پُرشکوه و ارجمندت [همیشه] خجسته و پُرخیر است (٧٨) تَبَارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ ﴿٧٨﴾
متن سوره بصورت متولی
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴿١﴾ عَلَّمَ الْقُرْآنَ ﴿٢﴾ خَلَقَ الْإِنْسَانَ ﴿٣﴾ عَلَّمَهُ الْبَيَانَ ﴿٤﴾ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ ﴿٥﴾ وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ يَسْجُدَانِ ﴿٦﴾ وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ ﴿٧﴾ أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ ﴿٨﴾ وَأَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ ﴿٩﴾ وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ﴿١٠﴾ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ ﴿١١﴾ وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّيْحَانُ ﴿١٢﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿١٣﴾ خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ كَالْفَخَّارِ ﴿١٤﴾ وَخَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مَارِجٍ مِنْ نَارٍ ﴿١٥﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿١٦﴾ رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ ﴿١٧﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿١٨﴾ مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ ﴿١٩﴾ بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا يَبْغِيَانِ ﴿٢٠﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٢١﴾ يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ ﴿٢٢﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٢٣﴾ وَلَهُ الْجَوَارِ الْمُنْشَآتُ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلَامِ ﴿٢٤﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٢٥﴾ كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ ﴿٢٦﴾ وَيَبْقَىٰ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ ﴿٢٧﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٢٨﴾ يَسْأَلُهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ ﴿٢٩﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٣٠﴾ سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَ الثَّقَلَانِ ﴿٣١﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٣٢﴾ يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا ۚ لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ ﴿٣٣﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٣٤﴾ يُرْسَلُ عَلَيْكُمَا شُوَاظٌ مِنْ نَارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنْتَصِرَانِ ﴿٣٥﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٣٦﴾ فَإِذَا انْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَكَانَتْ وَرْدَةً كَالدِّهَانِ ﴿٣٧﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٣٨﴾ فَيَوْمَئِذٍ لَا يُسْأَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلَا جَانٌّ ﴿٣٩﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٤٠﴾ يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي وَالْأَقْدَامِ ﴿٤١﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٤٢﴾ هَٰذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿٤٣﴾ يَطُوفُونَ بَيْنَهَا وَبَيْنَ حَمِيمٍ آنٍ ﴿٤٤﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٤٥﴾ وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ ﴿٤٦﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٤٧﴾ ذَوَاتَا أَفْنَانٍ ﴿٤٨﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٤٩﴾ فِيهِمَا عَيْنَانِ تَجْرِيَانِ ﴿٥٠﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٥١﴾ فِيهِمَا مِنْ كُلِّ فَاكِهَةٍ زَوْجَانِ ﴿٥٢﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٥٣﴾ مُتَّكِئِينَ عَلَىٰ فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ ۚ وَجَنَى الْجَنَّتَيْنِ دَانٍ ﴿٥٤﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٥٥﴾ فِيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿٥٦﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٥٧﴾ كَأَنَّهُنَّ الْيَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ ﴿٥٨﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٥٩﴾ هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ ﴿٦٠﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٦١﴾ وَمِنْ دُونِهِمَا جَنَّتَانِ ﴿٦٢﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٦٣﴾ مُدْهَامَّتَانِ ﴿٦٤﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٦٥﴾ فِيهِمَا عَيْنَانِ نَضَّاخَتَانِ ﴿٦٦﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٦٧﴾ فِيهِمَا فَاكِهَةٌ وَنَخْلٌ وَرُمَّانٌ ﴿٦٨﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٦٩﴾ فِيهِنَّ خَيْرَاتٌ حِسَانٌ ﴿٧٠﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٧١﴾ حُورٌ مَقْصُورَاتٌ فِي الْخِيَامِ ﴿٧٢﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٧٣﴾ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿٧٤﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٧٥﴾ مُتَّكِئِينَ عَلَىٰ رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَعَبْقَرِيٍّ حِسَانٍ ﴿٧٦﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٧٧﴾ تَبَارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ ﴿٧٨﴾
ترجمه ایات منقول از شیخ حسین انصاریان
به نام خدا که رحمتش بیاندازه است و مهربانیاش همیشگی خداوند رحمان (١) قرآن را آموزش داد (٢) انسان را آفرید (٣) به او بیان آموخت (٤) خورشید و ماه براساس حسابی [دقیق] در جریانند (٥) گیاه و درخت همواره [به پیشگاه حق] سجده میکنند (٦) آسمان را [بالای زمین] برافراشت، و [برای همۀ امور مادّی و معنوی] میزانِ سنجش قرار داد (٧) برای اینکه در ترازو [از حد لازم] تجاوز نکنید (٨) [در سنجیدن اشیاء] عدالت را رعایت کنید و [در دادوستد] از میزان نکاهید (٩) و زمین را برای [بهرهمندی] مردمان نهاد (١٠) که در آن انواع میوهها و نخلها با خوشههای غلافدار است (١١) و نیز در آن دانههای سبوسدار و گیاهان [رنگارنگِ] خوشبوست (١٢) پس [ای جنّ و انس] کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (١٣) انسان را از گِلی خشکیده چون سفال آفرید (١٤) و جنّ را از شعلههای صاف و بدون دود آتش به وجود آورد (١٥) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (١٦) پروردگار دو مشرق و پروردگار دو مغرب است (١٧) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (١٨) دو دریا [ی شیرین و شور] را به هم درآمیخت، درحالیکه همواره به هم پیوسته و تلاقی دارند (١٩) [ولی] میان آن دو حایلی است که [به هم] تجاوز نمیکنند [در نتیجه باهم مخلوط نمیشوند]! (٢٠) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٢١) از آن دو [دریا] لؤلؤ و مرجان بیرون میآید (٢٢) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٢٣) کشتیهای کوهآسای بادبانبرافراشته که در دریاهاست، در سیطرۀ اراده و مالکیت اوست (٢٤) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٢٥) همۀ زمینیان فانیشدنیاند (٢٦) و فقط ذات باشکوه و ارجمند پروردگارت باقی است (٢٧) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٢٨) هرکه در آسمانهاو زمین است [وسائل تأمینکننده نیازهایش را] از او درخواست میکند، و او هر روز در کاری است (٢٩) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٣٠) ای انس و جنّ! یقیناً به [حساب] شما خواهیم پرداخت (٣١) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٣٢) ای گروه جنّ و انس! اگر میتوانید از کرانههای آسمان و زمین بیرون روید پس بیرون روید، ولی جز با قدرتی ویژه نمیتوانید بیرون روید (٣٣) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٣٤) [در قیامت] بر شما شعلههایی بیدود از آتش، و دودِ آتشآلود فرستاده میشود، و نمیتوانید یکدیگر را [برای دفع آن] یاری دهید (٣٥) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٣٦) در آن هنگام آسمان بشکافد، و همانند چرمی گلگون گردد (٣٧) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٣٨) در آن روز از گناه هیچ انس و جنّی [به سبب روشنبودنِ اوضاع و احوالش] پرسیده نمیشود (٣٩) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٤٠) گناهپیشگان را از نشانههایشان میشناسند، پس موهای جلوی سر و پاهایشان را میگیرند [و به دوزخشان میاندازند] (٤١) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٤٢) این دوزخی است که گناهپیشگان منکر آن بودند (٤٣) میان آتش و آبی بسیار داغ و سوزنده رفتوآمد میکنند! (٤٤) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٤٥) برای کسی که از ایستادن در پیشگاه پروردگارش [برای حسابرسی] بترسد دو بهشت است (٤٦) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٤٧) [دو بهشتی] که دارای درختانی پر شاخ و برگ و باطراوتند (٤٨) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٤٩) در آن دو [بهشت] همواره دو چشمۀ پُرآب جاری است (٥٠) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٥١) در آن [دو بهشت] از هر میوهای دو گونۀ متفاوت وجود دارد (٥٢) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٥٣) [بهشتیان] بر بسترهایی که آستری آنها از حریر ستبر است تکیه میزنند، و میوههای رسیدۀ آن دو بهشت [به آسانی] در دسترس است (٥٤) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٥٥) در آنها زنانی هستند که فقط به شوهرانشان عشق میورزند که پیش از آن شوهران، دست هیچ انس و جنّی به آنان نرسیده است (٥٦) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٥٧) آن زنان [در زیبایی و جذابیت] گویی یاقوت و مرجانند (٥٨) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٥٩) آیا پاداش نیکی جز نیکی است؟ (٦٠) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٦١) بهجز آن [دو بهشت]، دو بهشتِ [دیگر نیز برای آنان فراهم] است (٦٢) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٦٣) سرسبزی آن دو [بهشتِ دیگر و طراوت درختانش] به اوج زیبایی رسیده است (٦٤) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٦٥) در آن دو [بهشت دیگر همواره] دو چشمۀ جوشان [و در حال فوران] است (٦٦) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٦٧) در آن دو بهشت [انواع] میوهها و درخت خرما و انار است (٦٨) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٦٩) در آنها زنانی نیکوسیرت و زیباصورتند (٧٠) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٧١) حوریانی پردهنشین که در خیمههایند (٧٢) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٧٣) پیش از شوهرانِ بهشتی خود، دست هیچ انس و جنّی به آنان نرسیده است (٧٤) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٧٥) [بهشتیان] بر بالشهای سبز و فرشهای زیبا و فاخر تکیه میزنند (٧٦) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ (٧٧) نام پروردگارِ پُرشکوه و ارجمندت [همیشه] خجسته و پُرخیر است (٧٨)