در این نوشتار ؛ دعای ۲۱ صحیفه سجادیه بصورت موضوعی با یک روش ابداعی منحصر بفرد جهت تدبر بهتر و سهل تر تدوین شده است . و در انتها متن اصلی ارایه شده است .
دکتر سید جواد هاشمی فشارکی
دعای ۲۱ صحیفه سجادیه ، دعای امام چهارم حضرت سجاد (ع) است در هنگامی که حادثهای او را اندوهگین و خطاها وی را بیتاب میکرد ، خوانده اند و جهت شرایط هر عصری خواندن آن بسیار راهگشاست .
***** ۱ *****
﴿۱﴾ خدایا! اللّهُمّ
- ای بینیاز کننده فرد ناتوان! يا كافِي الْفرْدِ الضّعِيفِ ،
- و ای حافظ بندگان از حادثه ترسناک! وَ وَاقِيَ الْأَمْرِ الْمخُوفِ ،
- خطاها مرا دچار تنهایی کرده؛ أفْردتْنِي الْخطايا
- پس همنشینی [که وزر و وبال و عذاب خطاها را از من برطرف کند] برایم نیست فلا صاحِب معِي ،
- و از تحمّل خشمت ناتوان شدهام و ضعُفْتُ عنْ غضبِك
- و نیرو دهندهای برایم نمیباشد فلا مُؤيِّد لِي ،
- و بر ترس دیدارت، به وقت مرگ و قیامت، [آنهم دیداری نامناسب و هولناک] نزدیکم …. و أشْرفْتُ على خوْفِ لِقائِك
- و آرام بخشی برای ترسم وجود ندارد. فلا مُسكِّن لِروْعتِي
***** ۲ *****
- ﴿۲﴾ اگر مرا بترسانی، چه کسی در برابر تو امانم میدهد؟ و منْ يُؤْمِنُنِي مِنْك و أنْت أخفْتنِي ،
- و اگر تنهایم بگذاری، چه کسی مرا یاری میدهد؟ و منْ يُساعِدُنِي و أنْت أفْردْتنِي ،
- و اگر ناتوانم سازی، چه کسی مرا توانمند میکند؟ و منْ يُقوِّينِي و أنْت أضْعفْتنِي
***** ۳ *****
﴿۳﴾ ای خدای من! يا إِلهِي
- پرورده را جز پروردگار پناه نمیدهد ، لا يُجِيرُ إِلّا ربٌّ على مرْبُوبٍ ،
- و شکستخورده را جز پیروز امان نمیبخشد و لا يُؤْمِنُ إِلّا غالِبٌ على مغْلُوبٍ ،
- و خواستهشده را جز خواستار کمک نمیکند. و لا يُعِينُ إِلّا طالِبٌ على مطْلُوبٍ .
***** ۴ *****
﴿۴﴾ ای خدای من! يا إِلهِي .
- تمام آن وسایل و اسباب به دست ارادۀ توست و بِيدِك جمِيعُ ذلِك السّببِ ،
- و گریزگاه و پناهگاه فقط به سوی توست، و إِليْك الْمفرُّ و الْمهْربُ ،
- پس بر محمّد و آلش درود فرست، فصلِّ على مُحمّدٍ و آلِهِ ،
- گریزم را پناه ده و أجِرْ هربِي ،.
- و خواستهام را روا کن. و أنْجِحْ مطْلبِي
***** ۵ *****
﴿۵﴾ خدایا! اللّهُمّ
- اگر روی کریمت را از من بگردانی، إِنّك إِنْ صرفْت عنِّي وجْهك الْكرِيم
- یا مرا از احسان بزرگت محروم کنی، أوْ منعْتنِي فضْلك الْجسِيم
- یا روزیات را از من دریغ ورزی، أوْ حظرْت عليّ رِزْقك
- یا رشتۀ پیوندت را از من بگسلی، أوْ قطعْت عنِّي سببك
- راهی برای دستیابی به هیچ یک از آرزوهایم جز تو نیابم؛ لمْ أجِدِ السّبِيل إِلى شيْءٍ مِنْ أملِي غيْرك ،
- و بر آنچه پیش توست، جز به یاری تو دسترسی پیدا نکنم؛ … و لمْ أقْدِرْ على ما عِنْدك بِمعُونةِ سِواك ،
- چرا که من بندۀ تو و در قبضۀ اراده توام؛ اختیارم به دست توست. … فاِنِّي عبْدُك و فِي قبْضتِك ، ناصِيتِي بِيدِك .
***** ۶ *****
- ﴿۶﴾ با فرمان تو، فرمانی برای من نیست؛ لا أمْر لِي مع أمْرِك ،
- حکم تو در تمام شئون زندگی من جاری است ماضٍ فِيّ حُكْمُك ،
- و سرنوشت و تقدیرت دربارۀ من عین عدالت است؛ عدْلٌ فِيّ قضاؤُك ،
- مرا نیروی بیرون رفتن از قلمرو سلطنت تو نیست و لا قُوّة لِي على الْخُرُوجِ مِنْ سُلْطانِك ،
- و توانمندی تجاوز از حیطۀ قدرتت برایم وجود ندارد و لا أسْتطِيعُ مُجاوزة قُدْرتِك ،
- و امکان جلب دوستیات را ندارم و لا أسْتمِيلُ هواك ،
- و به خشنودیات نمیرسم؛ و لا أبْلُغُ رِضاك ،
- و به آنچه نزد توست جز به طاعتت و فضل رحمتت، دست نمییابم. . و لا أنالُ ما عِنْدك إِلّا بِطاعتِك و بِفضْلِ رحْمتِك .
***** ۷ *****
﴿۷﴾ خدایا! إِلهِي
- صبح و شب کردم درحالیکه بندۀ خوار و بیمقدار توام؛ أصْبحْتُ و أمْسيْتُ عبْداً داخِراً لك ،
- برای خود جز با کمک حضرتت بر جلب سودی و دفع زیانی، قدرت ندارم؛ لا أمْلِكُ لِنفْسِي نفْعاً و لا ضرّاً إِلّا بِك ،
- به آنچه دربارۀ خود گفتم، گواهی میدهم؛ أشْهدُ بِذلِك على نفْسِي ،
- به ناتوانی نیرویم و کمی تدبیرم، اعتراف میکنم؛ و أعْترِفُ بِضعْفِ قُوّتِي و قِلّةِ حِيلتِي ،
- پس آنچه را به من وعده دادی، وفا کن؛ فأنْجِزْ لِي ما وعدْتنِي ،
- و آنچه را که به این بندهات عطا فرمودهای، کامل ساز؛ و تمِّمْ لِي ما آتيْتنِي ،
- زیرا که من بندۀ بینوا، ذلیل، ناتوان، دردمند، کوچک، بیمقدار، تهیدست، ترسان و پناهنده به توام. فإِنِّي عبْدُك الْمِسْكِينُ الْمُسْتكِينُ الضّعِيفُ الضّرِيرُ الْحقِيرُ الْمهِينُ الْفقِيرُ الْخائِفُ الْمُسْتجِيرُ .
***** ۸ *****
﴿۸﴾ خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست اللّهُمّ صلِّ على مُحمّدٍ و آلِهِ ،
- و مرا نسبت به یاد خود در آنچه به من عطا کردی، فراموشکار مکن؛ … و لا تجْعلْنِي ناسِياً لِذِكْرِك فِيما أوْليْتنِي ،
- و به احسانت در آنچه به من بخشیدهای، غافل و بیخبر مساز … و لا غافِلًا لِإِحْسانِك فِيما أبْليْتنِي ،
- و از اجابت دعایم گرچه تأخیر افتد، ناامید مکن؛ … و لا آيِساً مِنْ إِجابتِك لِي و إِنْ أبْطأتْ عنِّي ،
- در خوشی باشم یا ناخوشی، … فِي سرّاء كُنْتُ أوْ ضرّاء ،
- در سختی باشم یا رفاه، أوْ شِدّةٍ أوْ رخاءٍ ،
- در سلامت و تندرستی باشم یا بلا، أوْ عافِيةٍ أوْ بلاءٍ ،
- در تنگدستی و بیچارگی باشم یا نعمت، أوْ بُؤْسٍ أوْ نعْماء ،
- در دارایی باشم یا محنت، أوْ جِدةٍ أوْ لأْواء ،
- در تهیدستی باشم یا توانگری. أوْ فقْرٍ أوْ غِنًى .
***** ۹ *****
﴿۹﴾ خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست اللّهُمّ صلِّ على مُحمّدٍ و آلِهِ ،
- و ثنایم را برای خودت و اجْعلْ ثنائِي عليْك ،
- و ستودنم را دربارۀ حضرتت و مدْحِي إِيّاك ،
- و سپاسم را در تمام حالاتم به خاطر وجود مبارکت، قرار ده؛ و حمْدِي لك فِي كُلِّ حالاتِي
- تا به آنچه از دنیایم عطایم میکنی، خوشحال نشوم؛ حتّى لا أفْرح بِما آتيْتنِي مِن الدُّنْيا ،
- و بر آنچه در دنیا محرومم میکنی، اندوهگین نگردم؛ و لا أحْزن على ما منعْتنِي فِيها ،
- و تقوایت را به قلبم بچسبان؛ و أشْعِرْ قلْبِي تقْواك ،
- و بدنم را در اعمالی که از من میپذیری، به کار گیر؛ و اسْتعْمِلْ بدنِي فِيما تقْبلُهُ مِنِّي ،
- و وجودم را، برای دور ماندن از هر خلافی که به جانب من میآید، به طاعت و بندگیات مشغول دار؛ و اشْغلْ بِطاعتِك نفْسِي عنْ كُلِّ ما يرِدُ عليّ
- تا ذرهای از خشمت را دوست نداشته باشم حتّى لا اُحِبّ شيْئاً مِنْ سُخْطِك ،
- و نسبت به ذرّهای از خشنودیات خشم نورزم. و لا أسْخط شيْئاً مِنْ رِضاك .
***** ۱۰ *****
﴿۱۰﴾ خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست اللّهُمّ صلِّ على مُحمّدٍ و آلِهِ ،
- و دلم را برای دوستیات خالی کن و فرِّغْ قلْبِي لِمحبّتِك ،
- و به یاد خود مشغول ساز و اشْغلْهُ بِذِكْرِك ،
- و به بیم و هراس از خود نشاطش ده و انْعشْهُ بِخوْفِك و بِالْوجلِ مِنْك ،
- و به شوق و رغبت به سویت نیرومندش کن و قوِّهِ بِالرّغْبةِ إِليْك ،
- و به جانب طاعتت میلش ده و أمِلْهُ إِلى طاعتِك ،
- و در محبوبترین راههای به سویت روانش ساز و أجْرِ بِهِ فِي أحبِّ السُّبُلِ إِليْك ،
- و در تمام دورۀ زندگیام او را به رغبت داشتن نسبت به آنچه نزد توست، رام گردان. … و ذلِّلْهُ بِالرّغْبةِ فِيما عِنْدك أيّام حياتِي كُلِّها .
***** ۱۱ *****
- ﴿۱۱﴾ از دنیا، تقوایت را توشهام و اجْعلْ تقْواك مِن الدُّنْيا زادِي ،
- و سفرم را به سوی رحمتت و إِلى رحْمتِك رِحْلتِي ،
- و ورودم را در خشنودیات و فِي مرْضاتِك مدْخلِي ،
- و جایم را در بهشتت، قرار ده؛ و اجْعلْ فِي جنّتِك مثْواي
- و مرا قدرتی بخش که همۀ بار خشنودیات را به دوش جان، حمل کنم؛ ، … و هبْ لِي قُوّةً أحْتمِلُ بِها جمِيع مرْضاتِك ،
- گریزم را به سویت و میلم را در آنچه نزد توست، قرار ده؛ … و اجْعلْ فِرارِي إِليْك ،و رغْبتِي فِيما عِنْدك ،
- و لباس وحشت از بندگان بدت را بر دلم بپوشان … و ألْبِسْ قلْبِي الْوحْشة مِنْ شِرارِ خلْقِك ،
- و انس گرفتن به خودت و عاشقانت و اهل طاعتت را به من ارزانی دار. … و هبْ لِي الْأُنْس بِك و بِأوْلِيائِك و أهْلِ طاعتِك .
***** ۱۲ *****
﴿۱۲﴾ و به سود هیچ بدکار و کافری بر من رافت و نعمت قرار مده … و لا تجْعلْ لِفاجِرٍ و لا كافِرٍ عليّ مِنّةً ،
- و روی نیازم را به سوی آنان مکن؛ و لا لهُ عِنْدِي يداً ،
- بلکه آرامش دل و انس جان و بینیازیام و انجام گرفتن کارم را برعهدۀ خودت و برگزیدگان از بندگانت قرار ده. و لا بِي إِليْهِمْ حاجةً ، بلِ اجْعلْ سُكُون قلْبِي و أُنْس نفْسِي و اسْتِغْنائِي و كِفايتِي بِك و بِخِيارِ خلْقِك .
***** ۱۳ *****
﴿۱۳﴾ خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست اللّهُمّ صلِّ على مُحمّدٍ و آلِهِ ،
- و مرا همنشین و یار ایشان قرار ده؛ و اجْعلْنِي لهُمْ قرِيناً ، و اجْعلْنِي لهُمْ نصِيراً ،
- و به شوق ورزیدن به سویت و به عمل برایت، و امْنُنْ عليّ بِشوْقٍ إِليْك ،
- چنانکه دوست داری و میپسندی، بر من منّت گذار؛ و بِالْعملِ لك بِما تُحِبُّ و ترْضى ،
- همانا تو بر هر کاری توانایی إِنّك على كُلِّ شيْءٍ قدِيرٌ ،
- و تحقّق آن همه که گفتم بر تو آسان است و ذلِك عليْك يسِيرٌ .. …
*********** پیوست : ************
دعای ۲۱ صحیفه سجادیه
( منبع ترجمه از حجت الاسلام شیخ حسین انصاریان ؛ پایگاه اطلاع رسانی عرفان)
*********
دعای آن حضرت است هنگامی که حادثهای او را اندوهگین و خطاها وی را بیتاب میکرد
﴿۱﴾ اللّهُمّ يا كافِي الْفرْدِ الضّعِيفِ ، و واقِي الْأمْرِ الْمخُوفِ ، أفْردتْنِي الْخطايا فلا صاحِب معِي ، و ضعُفْتُ عنْ غضبِك فلا مُؤيِّد لِي ، و أشْرفْتُ على خوْفِ لِقائِك فلا مُسكِّن لِروْعتِي
(۱) خدایا! ای بینیاز کننده فرد ناتوان! و ای حافظ بندگان از حادثه ترسناک! خطاها مرا دچار تنهایی کرده؛ پس همنشینی [که وزر و وبال و عذاب خطاها را از من برطرف کند] برایم نیست و از تحمّل خشمت ناتوان شدهام و نیرو دهندهای برایم نمیباشد و بر ترس دیدارت، به وقت مرگ و قیامت، [آنهم دیداری نامناسب و هولناک] نزدیکم و آرام بخشی برای ترسم وجود ندارد.
﴿۲﴾ و منْ يُؤْمِنُنِي مِنْك و أنْت أخفْتنِي ، و منْ يُساعِدُنِي و أنْت أفْردْتنِي ، و منْ يُقوِّينِي و أنْت أضْعفْتنِي
(۲) اگر مرا بترسانی، چه کسی در برابر تو امانم میدهد؟ و اگر تنهایم بگذاری، چه کسی مرا یاری میدهد؟ و اگر ناتوانم سازی، چه کسی مرا توانمند میکند؟
﴿۳﴾ لا يُجِيرُ ، يا إِلهِي ، إِلّا ربٌّ على مرْبُوبٍ ، و لا يُؤْمِنُ إِلّا غالِبٌ على مغْلُوبٍ ، و لا يُعِينُ إِلّا طالِبٌ على مطْلُوبٍ .
(۳) ای خدای من! پرورده را جز پروردگار پناه نمیدهد و شکستخورده را جز پیروز امان نمیبخشد و خواستهشده را جز خواستار کمک نمیکند.
﴿۴﴾ و بِيدِك ، يا إِلهِي . جمِيعُ ذلِك السّببِ ، و إِليْك الْمفرُّ و الْمهْربُ ، فصلِّ على مُحمّدٍ و آلِهِ ، و أجِرْ هربِي ، و أنْجِحْ مطْلبِي .
(۴) ای خدای من! تمام آن وسایل و اسباب به دست ارادۀ توست و گریزگاه و پناهگاه فقط به سوی توست، پس بر محمّد و آلش درود فرست، گریزم را پناه ده و خواستهام را روا کن.
﴿۵﴾ اللّهُمّ إِنّك إِنْ صرفْت عنِّي وجْهك الْكرِيم أوْ منعْتنِي فضْلك الْجسِيم أوْ حظرْت عليّ رِزْقك أوْ قطعْت عنِّي سببك لمْ أجِدِ السّبِيل إِلى شيْءٍ مِنْ أملِي غيْرك ، و لمْ أقْدِرْ على ما عِنْدك بِمعُونةِ سِواك ، فاِنِّي عبْدُك و فِي قبْضتِك ، ناصِيتِي بِيدِك .
(۵) خدایا! اگر روی کریمت را از من بگردانی، یا مرا از احسان بزرگت محروم کنی، یا روزیات را از من دریغ ورزی، یا رشتۀ پیوندت را از من بگسلی، راهی برای دستیابی به هیچ یک از آرزوهایم جز تو نیابم؛ و بر آنچه پیش توست، جز به یاری تو دسترسی پیدا نکنم؛ چرا که من بندۀ تو و در قبضۀ اراده توام؛ اختیارم به دست توست.
﴿۶﴾ لا أمْر لِي مع أمْرِك ، ماضٍ فِيّ حُكْمُك ، عدْلٌ فِيّ قضاؤُك ، و لا قُوّة لِي على الْخُرُوجِ مِنْ سُلْطانِك ، و لا أسْتطِيعُ مُجاوزة قُدْرتِك ، و لا أسْتمِيلُ هواك ، و لا أبْلُغُ رِضاك ، و لا أنالُ ما عِنْدك إِلّا بِطاعتِك و بِفضْلِ رحْمتِك .
(۶) با فرمان تو، فرمانی برای من نیست؛ حکم تو در تمام شئون زندگی من جاری است و سرنوشت و تقدیرت دربارۀ من عین عدالت است؛ مرا نیروی بیرون رفتن از قلمرو سلطنت تو نیست و توانمندی تجاوز از حیطۀ قدرتت برایم وجود ندارد و امکان جلب دوستیات را ندارم و به خشنودیات نمیرسم؛ و به آنچه نزد توست جز به طاعتت و فضل رحمتت، دست نمییابم.
﴿۷﴾ إِلهِي أصْبحْتُ و أمْسيْتُ عبْداً داخِراً لك ، لا أمْلِكُ لِنفْسِي نفْعاً و لا ضرّاً إِلّا بِك ، أشْهدُ بِذلِك على نفْسِي ، و أعْترِفُ بِضعْفِ قُوّتِي و قِلّةِ حِيلتِي ، فأنْجِزْ لِي ما وعدْتنِي ، و تمِّمْ لِي ما آتيْتنِي ، فإِنِّي عبْدُك الْمِسْكِينُ الْمُسْتكِينُ الضّعِيفُ الضّرِيرُ الْحقِيرُ الْمهِينُ الْفقِيرُ الْخائِفُ الْمُسْتجِيرُ .
(۷) خدایا! صبح و شب کردم درحالیکه بندۀ خوار و بیمقدار توام؛ برای خود جز با کمک حضرتت بر جلب سودی و دفع زیانی، قدرت ندارم؛ به آنچه دربارۀ خود گفتم، گواهی میدهم؛ به ناتوانی نیرویم و کمی تدبیرم، اعتراف میکنم؛ پس آنچه را به من وعده دادی، وفا کن؛ و آنچه را که به این بندهات عطا فرمودهای، کامل ساز؛ زیرا که من بندۀ بینوا، ذلیل، ناتوان، دردمند، کوچک، بیمقدار، تهیدست، ترسان و پناهنده به توام.
﴿۸﴾ اللّهُمّ صلِّ على مُحمّدٍ و آلِهِ ، و لا تجْعلْنِي ناسِياً لِذِكْرِك فِيما أوْليْتنِي ، و لا غافِلًا لِإِحْسانِك فِيما أبْليْتنِي ، و لا آيِساً مِنْ إِجابتِك لِي و إِنْ أبْطأتْ عنِّي ، فِي سرّاء كُنْتُ أوْ ضرّاء ، أوْ شِدّةٍ أوْ رخاءٍ ، أوْ عافِيةٍ أوْ بلاءٍ ، أوْ بُؤْسٍ أوْ نعْماء ، أوْ جِدةٍ أوْ لأْواء ، أوْ فقْرٍ أوْ غِنًى .
(۸) خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و مرا نسبت به یاد خود در آنچه به من عطا کردی، فراموشکار مکن؛ و به احسانت در آنچه به من بخشیدهای، غافل و بیخبر مساز و از اجابت دعایم گرچه تأخیر افتد، ناامید مکن؛ در خوشی باشم یا ناخوشی، در سختی باشم یا رفاه، در سلامت و تندرستی باشم یا بلا، در تنگدستی و بیچارگی باشم یا نعمت، در دارایی باشم یا محنت، در تهیدستی باشم یا توانگری.
﴿۹﴾ اللّهُمّ صلِّ على مُحمّدٍ و آلِهِ ، و اجْعلْ ثنائِي عليْك ، و مدْحِي إِيّاك ، و حمْدِي لك فِي كُلِّ حالاتِي حتّى لا أفْرح بِما آتيْتنِي مِن الدُّنْيا ، و لا أحْزن على ما منعْتنِي فِيها ، و أشْعِرْ قلْبِي تقْواك ، و اسْتعْمِلْ بدنِي فِيما تقْبلُهُ مِنِّي ، و اشْغلْ بِطاعتِك نفْسِي عنْ كُلِّ ما يرِدُ عليّ حتّى لا اُحِبّ شيْئاً مِنْ سُخْطِك ، و لا أسْخط شيْئاً مِنْ رِضاك .
(۹) خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و ثنایم را برای خودت و ستودنم را دربارۀ حضرتت و سپاسم را در تمام حالاتم به خاطر وجود مبارکت، قرار ده؛ تا به آنچه از دنیایم عطایم میکنی، خوشحال نشوم؛ و بر آنچه در دنیا محرومم میکنی، اندوهگین نگردم؛ و تقوایت را به قلبم بچسبان؛ و بدنم را در اعمالی که از من میپذیری، به کار گیر؛ و وجودم را، برای دور ماندن از هر خلافی که به جانب من میآید، به طاعت و بندگیات مشغول دار؛ تا ذرهای از خشمت را دوست نداشته باشم و نسبت به ذرّهای از خشنودیات خشم نورزم.
﴿۱۰﴾ اللّهُمّ صلِّ على مُحمّدٍ و آلِهِ ، و فرِّغْ قلْبِي لِمحبّتِك ، و اشْغلْهُ بِذِكْرِك ، و انْعشْهُ بِخوْفِك و بِالْوجلِ مِنْك ، و قوِّهِ بِالرّغْبةِ إِليْك ، و أمِلْهُ إِلى طاعتِك ، و أجْرِ بِهِ فِي أحبِّ السُّبُلِ إِليْك ، و ذلِّلْهُ بِالرّغْبةِ فِيما عِنْدك أيّام حياتِي كُلِّها .
(۱۰) خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و دلم را برای دوستیات خالی کن و به یاد خود مشغول ساز و به بیم و هراس از خود نشاطش ده و به شوق و رغبت به سویت نیرومندش کن و به جانب طاعتت میلش ده و در محبوبترین راههای به سویت روانش ساز و در تمام دورۀ زندگیام او را به رغبت داشتن نسبت به آنچه نزد توست، رام گردان.
﴿۱۱﴾ و اجْعلْ تقْواك مِن الدُّنْيا زادِي ، و إِلى رحْمتِك رِحْلتِي ، و فِي مرْضاتِك مدْخلِي ، و اجْعلْ فِي جنّتِك مثْواي ، و هبْ لِي قُوّةً أحْتمِلُ بِها جمِيع مرْضاتِك ، و اجْعلْ فِرارِي إِليْك ، و رغْبتِي فِيما عِنْدك ، و ألْبِسْ قلْبِي الْوحْشة مِنْ شِرارِ خلْقِك ، و هبْ لِي الْأُنْس بِك و بِأوْلِيائِك و أهْلِ طاعتِك .
(۱۱) از دنیا، تقوایت را توشهام و سفرم را به سوی رحمتت و ورودم را در خشنودیات و جایم را در بهشتت، قرار ده؛ و مرا قدرتی بخش که همۀ بار خشنودیات را به دوش جان، حمل کنم؛ گریزم را به سویت و میلم را در آنچه نزد توست، قرار ده؛ و لباس وحشت از بندگان بدت را بر دلم بپوشان و انس گرفتن به خودت و عاشقانت و اهل طاعتت را به من ارزانی دار.
﴿۱۲﴾ و لا تجْعلْ لِفاجِرٍ و لا كافِرٍ عليّ مِنّةً ، و لا لهُ عِنْدِي يداً ، و لا بِي إِليْهِمْ حاجةً ، بلِ اجْعلْ سُكُون قلْبِي و أُنْس نفْسِي و اسْتِغْنائِي و كِفايتِي بِك و بِخِيارِ خلْقِك .
(۱۲) و به سود هیچ بدکار و کافری بر من رافت و نعمت قرار مده و روی نیازم را به سوی آنان مکن؛ بلکه آرامش دل و انس جان و بینیازیام و انجام گرفتن کارم را برعهدۀ خودت و برگزیدگان از بندگانت قرار ده.
﴿۱۳﴾ اللّهُمّ صلِّ على مُحمّدٍ و آلِهِ ، و اجْعلْنِي لهُمْ قرِيناً ، و اجْعلْنِي لهُمْ نصِيراً ، و امْنُنْ عليّ بِشوْقٍ إِليْك ، و بِالْعملِ لك بِما تُحِبُّ و ترْضى ، إِنّك على كُلِّ شيْءٍ قدِيرٌ ، و ذلِك عليْك يسِيرٌ .
(۱۳) خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و مرا همنشین و یار ایشان قرار ده؛ و به شوق ورزیدن به سویت و به عمل برایت، چنانکه دوست داری و میپسندی، بر من منّت گذار؛ همانا تو بر هر کاری توانایی و تحقّق آن همه که گفتم بر تو آسان است.
دعای بیست و یک صحیفه سجادیه – دعای بیست و یکم صحیفه سجادیه – دعای ۲۱ صحیفه سجادیه – دعای ۲۱ صحیفه سجادیه – بیست و یکمین دعای صحیفه سجادیه – شرح صحیفه سجادیه – ترجمه صحیفه سجادیه –