مهندسی رزمی از دورانهای اولیه جوامع بشری وجود داشته و همواره نقش موثری در پیشبرد اهداف جنگ ودفاع داشته است. در این مقاله به تاریخچه ی مهندسی رزمی بصورت اجمال پرداخته می شود .
مهندس عبدالامیر ابراهیمی – جهادگر امیر محمد زاده – دکترسید جواد هاشمی فشارکی
جنگ همزاد بشر است ، و جزء اولین پدیده هایی است که درزندگی بشر رخ داده است ، دعوای هابیل و قابیل را اگر ملاحظه کنید می بینید اولین انسان هایی که درروی زمین به وجود می آمدند – چون حضرت آدم که درزمین متولد نشد- با هم منازعه کردند و قابیل هم برای استتار جنایتش برای اولین بار زمین را کند و آن را دفن کرد ، جنگ درتاریخ زندگی بشر منشأ تحولات خیلی زیادی شد ، به رغم این که خرابی ها و جنایات و ویرانی های بسیاری درجنگ به وجود آمده ولی آن چیزی که به عنوان منشأ تمدن فعلی است اغلب ریشه اش از جنگ سرچشمه گرفته است .
ترقی علوم درزمینه های مختلف صنایع و آن وسایلی که الان ما درزندگی روزمره مان استفاده می کنیم برای اولین بار درجنگ مورد استفاده واقع شده و درزندگی بشر وارد گردیده است ، شاید برای همه ما قابل توجه باشد که جاده سازی که امروزه به عنوان یکی از نیازهای اولیه ما محسوب می شود، برای اولین بار به صورت امروزی اش در جنگ پایه ریزی شده است. نیازهایی که درجنگ وجود دارد مستقیماً با حیات وممات جوامع برخورد دارد واین مسائل باعث می شود که یک توجه ویژه ای به آن شود. لذا می بینیم که ریشه اغلب علوم در جنگ ها به وجود آمده است . همین انرژی اتمی را درنظر بگیریم ، اولین بار از نظر جنبه تخریبی به کاربرده شده و هم اکنون نیز سوخت برخی از نفت کش ها یا ناوها ، اتمی است.
هر فعالیت مهندسی که دررابطه با رزم باشد ما این را جزء فعالیت های مهندسی رزمی می دانیم . درجنگ ما، جاده سازی هست ، استحکامات هست ، پل سازی هست ، طرح های فریب و استتار و پیاده کردن این طرح ها هم هست . طرح های پدافندی غیرعامل جزء طرح های مهندسی حساب می شود و حتی اگردامنه مسائل را در رابطه با جنگ بررسی کنیم حفاظت تاسیسات مختلف و حفاظت غیرعاملشان ، مثل کارخانجات مهم ، پالایشگاه ها ، تاسیسات مختلف، این ها از یک سری کارهای مهندسی رزمی باید برخوردار شود تا در مقابل تک هوایی یا موشکی دشمن حفاظت بکند.
ساخت ادوات و تجهیزاتی که دررابطه با جنگ به کار می رود و ابتکاراتی که درجنگ برای مدرن شدن این تجهیزات روز به روز به وجود می آید و همچنین آوردن ابزاری دربرابر سلاح دشمن را هم جزء تشکیلات مهندسی رزمی می گویند .
درزمینه صنعت مطالب خیلی گسترده است ، شما درنظر بگیرید که چرخ چیزی است که تحول در صنعت حمل و نقل به وجود آورده است حتی بعد از اختراع چرخ بود که جاده مفهوم پیدا کرد ، قبل از آن اصلاً چرخی نبود. اولین استفاده ای که از چرخ درزندگی انسان ها شد در ارابه های نظامی بود.
در صنعت کنونی صنایع تسلیحاتی و زرادخانه ها پیشرفته ترین و حساس ترین صنایع مملکت های مختلف را تشکیل می دهند درکشورما هم دراین زمینه خوب سرمایه گذاری زیادی شده و الان هم به دلیل جنگ یک توجه ویژه ای به آن می شود ، درراستای همین مهندسی صنایع ، بخش هایی مثل تحقیقات نیز نیازشان احساس می شود که این ها هم جزئی از مهندسی جنگ هستند ، هم اکنون نیز که برادران ما درمرکز تحقیقات به طورمثال راجع به موشک کار می کنند ، نتیجه کارشان مستقیماً برمی گردد به تاثیرگذاشتن روی جنگ .
تاریخ نشان می دهد که مهندسی رزمی از قدیم الأیام وجود داشته و همواره نقش موثری در پیشبرد اهداف جنگی داشته است. در این بخش، به تاریخچه ی مهندسی رزمی در دو قسمت پرداخته می شود که عبارتند از:
- سوابق تاریخی مهندسی رزمی
- مهندسی رزمی در دفاع مقدس
v سوابق تاریخی مهندسی رزمی
«مهندسی جنگ از قدیمیترین مهندسیها است که بشر از زمانهای دور برای مقابله با دشمن از تنکنیکهایش استفاده میکردهاست. در ابتدا این مهندسی به عهده ی مهندس عمران بود که در سده ۲۰ از این تخصص جدا شد و به صورت یک تخصص با رویکرد نظامی به فعالیت خود ادامه داد که در دانشکدههای نظامی مباحث آن تدریس میگردد.فکر مهندسی رزمی در ارتش های ایران باستان و پادشاهان و فرماندهان نظامی دوره هخامنشی ، اشکانی و ساسانی از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. مهندسی رزمی در زمین بیشتر توسط ایرانیان و با ابتکارات آن ها پی ریزی گردید. در این فصل به طور اجمال نقش مهندسی در جنگ های عهد عتیق، قرون وسطی و اوایل دوران مدرن(رنسانس)، قرن نوزدهم و دوران معاصر (جنگ های جهانی اول و دوم) بیان شده و سپس به این نقش در جنگ های صدر اسلام و ایران اشاره شده.
v مهندسی رزمی در عهد عتیق
تاریخچه مهندسی نظامی به ادوار باستان برمی گردد. در ارتش کشورهای عهد عتیق که در حوزه ی مدیترانه قرار داشتند، گروه های ویژه ای قرار داشتند که برای انجام وظایف مربوط به ساختن استحکامات، محاصره و پل سازی تحت فرماندهی مهندسان نظامی قرار داشتند. شهر فلسطینی اریحا، قدیمی ترین مکان استحکام یافته در تاریخ به شمار می رود؛ دیوارهای آن که در سطح فنی بسیار بالایی ساخته شده است وحدود ۸۰۰۰ سال پیش از میلاد بنا شد. در قرن پنجم پیش از میلاد، یونانیان از منجنیق و دژکوب استفاده می کردند. در سال ۵۱۴ پیش از میلاد، داریوش امپراتور ایران، یک پل شناور به طول ۷۰۰ متر بر روی رودخانه بسفور بنا کرد.
اسکندر در جریان جنگ های خود در هند(سال ۳۲۷ پیش از میلاد) توسط افرادی همراهی می شد که قطعات ساخت پل را حمل می کردند. این اولین مورد از این نوع بود که در تاریخ ثبت شده است.
مهمترین کارهای مهندسی نظامی در ادوار باستان متعلق به رومی ها بود. آنان با در خدمت داشتن علم به تکنولوژی نظامی جنبه ی کاربردی دادند. آنان که سازمان دهندگانی پراستعداد بودند، در ارتش خود یک سپاه مهندسی بسیار پیشرفته به وجود آوردند. در سال ۲۳۰ پیش از میلاد، کلیه ی افسران مهندسی، برای آموزش پیرامون ساخت و به کارگیری ماشین های ویژه ی دفاع و محاصره، راه سازی، پل سازی و ساختن موانع و استحکامات به مدرسه ی فنی فرستاده شدند.
این کارها به وسیله ی واحدهای ویژه به نام ساخت [۱] صورت می گرفت که در سرتاسر امپراتوری رم به ویژه در ایالت گالیا، ژرمینا و بریتانیا در شمال آلپ به کار گرفته شده بودند. وظایف اصلی آنان شامل ساخت اردوگاه های استحکام یافته، ساخت راه و پل و مستحکم ساختن خطوط مرزی می گردید. (پوریرحیم & صادقی, بی تا, ص. ص۴۰-۴۱)
· سد دفاعی ذوالقرنین
یکی از موضوعات مهم تاریخی، احداث سد دفاعی ذوالقرنین است که همزمان با زندگی قوم یأجوج و مأجوج بوده و قرآن کریم در دو سوره مبارکه انبیاء و کهف، از این دو قوم نام برده است. ذوالقرنین سه جنگ و لشکرکشی بزرگ را انجام داده است. در لشکرکشی سوم به تنگه ی کوهستانی رسید که مردم نواحی آن وحشی بودند. چون ذوالقرنین به سرزمین آنها رسید، به او گفتند، ای ذوالقرنین بدان که قومی به نام یأجوج و مأجوج در پشت این کوه فساد و خونریزی و وحشیگری بسیار می کنند. چنانچه ما خرج آن را به عهده بگیریم آیا سدی میان ما و آنها می بندی که ما از شر آنها آسوده شویم؟
گفت: قطعات آهن بیاورید. قوم مقدار بسیاری آهن و چوب و ذغال فراهم آوردند و الواح آهن را در میان دو کوه قرار دادند و چوب و ذغال اطراف آن ریختند و آن گاه آتش افروختند و مس های گداخته را در منافذ آن فرو ریختند تا به صورت سدی نیرومند درآمد که قوم یأجوج و مأجوج قدرت نفوذ در آن را نداشتند. (پوریرحیم & صادقی, بی تا, ص. ص۵۹-۶۰)
· دیوار چین
دیوار چین که هزار و پانصد مایل(۲۴۱۵ کیلومتر) طول دارد و در نقاط مختلف آن دروازه های بزرگی به سبک آشوری تعبیه شده، عظیم ترین ساختمانی است که بشر تاکنون برپا داشته است. ولتر در عظمت آن می گوید: ” اهرام مصر در برابر آن، چیزی جز توده های سست و بی اعتبار نیست. در طی سالیان دراز، مردمان بی شماری در راه ساختن آن جان دادند و چینی ها در این خصوص می گویند این دیوار، مایه ی الهام یک نسل و نجات نسل های بسیار شده است. (پوریرحیم & صادقی, بی تا, ص. ۶۰)
در ساخت این دیوار، سکوهای دیواری یا برج های آتش در فواصل معینی به منظور خبررسانی ساخته شده بود. سکوی دیواری، برای ذخیره سلاح ها و غلات و استراحت سربازان بوده و در جنگ(زمان نبرد)، مخفیگاه بوده است. هنگامی که دشمن دست به حمله می زد، برج های آتش را روشن و سراسر کشور را از حمله آگاه می کردند. (جلالی فراهانی & شمسایی زفرقندی, بی تا, ص. ص۴۶-۴۷)
v مهندسی رزمی در قرون وسطی و اوایل دوران مدرن
«سنت مهندسی رومی به وسیله ی اعراب مسلمانی ادامه یافت که در قرن هفتم شمال آفریقا و اسپانیا را فتح کردند. در سیستم نظامی، قرون وسطی در اروپا که از هرج و مرج قرون وسطی برخاسته بود، جایی برای مهندسی نظامی نبود. ساختن استحکامات شهرها در حوزه ی مسئولیت اصناف و کارگران دست اندرکار تجارت ساختمان قرار داشت.در جریان جنگ ۳۰ ساله (۱۶۴۸-۱۶۱۸) عملیات پل سازی نظامی در جنگ های بزرگ، اهمیت ویژه ای کسب کرد.
در سال ۱۶۳۲ پس از آنکه نیروهای سواره نظام از رودخانه لچ گذشتند و در جریان نبرد لچ بک، پل بوجود آوردند، پادشاه سوئد دستور ساخت یک پل ۱۰۰ متری را بر روی رودخانه در نزدیکی دهکده رین صادر کرد. آن گاه ارتش با آتش پشتیبانی، ۷۲ توپ که بوسیله ی دود پوشش دهنده و بوسیله ی نی های مرطوب سوخته، مخفی سازی شده بودند، از رودخانه عبور کردند.
به دنبال پیشرفت در تکنولوژی، تخصصی شدن هم شدت گرفت. بار دیگر فرانسه سرمشق قرار گرفت. جدا از پیاده نظام و سواره نظام، توپخانه نیز از تشکیلاتی که حول محور اصناف، سازمان داده شده بود، به یک رسته جداگانه تبدیل شد. واحدهای ویژه ای نیز برای مهندسی نظامی تأسیس شدند. واحدهای نقب زنی، مین گذاری و پل سازی. در همان زمان بود که سپاه افسران مهندسی شکل گرفت. «نقب زن» از روی نقب (راه های ورودی به سنگرها) نام گذاری شده است. نقب ها از مواضع نیروهای خودی به سمت مواضع نیروهای دشمن(در جریان عملیات محاصره) حفر می شدند. از این راه های ورود به سنگرها، دو یا سه سنگر موازی با فاصله های نزدیک تر به استحکامات دشمن ساخته می شد که در آن، محل های استقرار ویژه برای توپ ها تعبیه شده بود. آن سنگر موازی که آخر از همه حفر می شد، به عنوان یک سکوی پرش برای نیروهای تهاجمی عمل می کرد.
تجهیزات (نقب زنی) عمدتاً شامل تبر، بیل و کلنگ می شد که از آنها برای ساختن راه ها نیز استفاده می گردید. مأموریت مین گذاران، عبارت از حفر تونل در زیر دیوارهای مکان های استحکام یافته و قرار دادن مین های قدرتمند(با خرج انهدامی) برای ایجاد رخنه و شکاف که امکان نفوذ نیروهای تهاجمی به استحکامات را فراهم می ساخت، بود. به عنوان یک قاعده، نقب زنان و مین گذاران به توپخانه ملحق می شدند؛ چون کار آنها می بایست با آتش توپ ها هماهنگ می شد.
سازندگان پل های شناور، با استفاده از قطعات از پیش ساخته شده(سازه های شناور شبیه به قایق های کوچک) و با الوارهایی که روی آن، قطعات سوار می شد، به ساختن پل مبادرت می کردند تا عملیات عبور، امکان پذیر شود. سوار کردن پل های شناور قایقی به این صورت بود که کار در نزدیکی ساحل، آغاز می شد و در عرض رودخانه ادامه می یافت و قطعات قایقی شکل، یکی پس از دیگری به هم متصل شده و به یک کابل که در بالا قرار می گرفت و حکم تکیه گاه را داشت، وصل می شدند. این کابل در عرض رودخانه امتداد می یافت تا قطعات قایقی شکل را در زاویه ای صحیح نسبت به جریان آب نگه دارد. ظرفیت حمل بار این پل های شناور، به گونه ای محاسبه می شد که اطمینان حاصل شود که حتی بتوانند قطعات سنگین توپخانه را تحمل کنند.
افسران مهندسی از همان مهندسان نظامی ارتش های مزدور برخاستند. در ابتدا آنان غیرنظامیانی بودند که در رشته ساختمان تخصص داشتند، اما بعداً به عنوان افسر، از همان آغاز استخدام شدند. سپس آموزش ویژه در زمینه ی مهندسی نظامی و راه و ساختمان به هزینه ی حاکمان به آنان داده شد. وظایف افسران مهندسی، شامل احداث قلعه ها به عنوان بخشی از سیستم های استحکامات و نیز احداث ساختمان های مهم می گردید.
برجسته ترین آنها«یوهان بالتازنیومان»(۱۷۵۳-۱۶۸۷) یک افسر مهندسی بود که در خدمت شاهزاده اسقف ورزبورگ بود وی نه تنها بازرس قلعه ها بود و در خدمت چند حاکم آلمانی انجام وظیف می کرد، بلکه بوجود آورنده ی اقامتگاه ورزبورگ و کلیسای زیارتی ویرزهنهایلیگن در رودخانه ماین نیز بود.
بطور خلاصه، مهندسی نظامی از سازمان های غیرنظامی ای بوجود آمد که در ارتش ها القاء می گردیدند. هر واحد فنی که در جریان این فرایند شکل گرفت، یا از توپخانه ناشی می شد و یا به این منظور تأسیس شده بود که همراه با توپخانه عمل کند. آنها بعدها به واحدهای جداگانه ای تبدیل شدند و وظایف شان بیش از پیش از یکدیگر متفاوت گردید. تنها ارتش آمریکا این واحدها را در یک رسته تحت یک فرماندهی واحد گرد آورد. در مورد ارزش مهندسی جای هیچ شکی وجود نداشت. با این حال غالباً آن را حرفه ای پست تلقی می کردند. در ارتش های ثابت قرن ۱۸، سنت های شکوهمند هنگ های پیاده نظام و سواره نظام، بسیار قدرتمند بودند.
تنها در ایالت متحده، کشوری جوان بدون هیچ سنت خاص بوده در حوزه ی مسئولیت یک رسته جداگانه قرار گرفت. مدرسه ی مهندسی نیز در همین راستا شکل گرفت. در حالی ک مدارس مهندسی به استانداردهای بالایی دست یافتند و آموزشهایی در زمینه ی معماری، نقشه برداری، مساحی و …. ارائه می دادند، دستاوردهای آنان چنانکه شایسته ی آنها بود، پذیرفته نشد.» (پوریرحیم & صادقی, بی تا, ص. ص۴۱-۴۵)
v مهندسی رزمی در قرن نوزدهم
«انقلاب فرانسه در سال ۱۷۸۹ میلادی پایان بخش عصر ارتش های ثابت بود.
ارتش های مردمی که مبتنی بر خدمت نظام اجباری بودند، جایگزین آنها شدند و بنابراین پرسنل بیشتری در اختیار داشتند. کنوانسیون ملی فرانسه در سال ۱۷۹۰ میلادی سپاه مهندسی را به عنوان رسته ی جداگانه ای از ارتش تشکیل داد.
در سال ۱۷۹۳ میلادی به هر لشکر، یک گروهان مهندسی اختصاص داده شد و در سال ۱۸۰۰ میلادی هنگامی که پست ژنرال مهندسی به وجود آمد، مهندسان فرمان فنی خاص خود را دریافت کردند.
پروس نیز مسیر مشابهی را طی کرد. در سال ۱۸۰۹ میلادی در نتیجه ی برنامه ی سازماندهی مجدد ارتش، در طی یک فرمان سلطنتی شاه، افسران مهندسی، سازندگان پل های شناور قایقی، نقب زنان و مین گذاران در یک رسته قرار گرفتند و آنها را تحت فرماندهی مستقیم ستاد کل قرار داد.
در ایالات متحده، پس از یک دوره ی کوتاه، تشکیل رسته مشترک توپخانه در سال ۱۷۹۴ میلادی، سپاه مهندسی ارتش آمریکا در سال ۱۸۰۲ تأسیس شد. علاوه بر ساختن استحکامات و انجام خدمات مهندسی در میدان نبرد، این سپاه وظایف مهندسی راه و ساختمان از جمله مساحی راه ها و کانال های ملی و طراحی پل ها، فانوس های دریایی و تعداد از ساختمان های نظامی و دولتی (برای مثال آکادمی نظامی آمریکا در وست پوینت و گندب کاچیتول در واشنگتن دی سی) را نیز به عهده گرفت. هنگامی که خدمات توپوگرافی در سال ۱۸۱۳ در سپاه مهندسی ادغام گردید، وظیفه ی تهیه ی نقشه های سرزمین ایالات متحده نیز به مهندسان این سپاه واگذار شد. در سال ۱۸۱۹ سپاه مهندسی در نخستین اردوکشی ها برای کشف غرب شرکت کرد.
بدین ترتیب پس از ورود ۳۰۰ سال تحول تاریخی، مهندسی نظامی به مأموریتی تبدیل شد که به یک رسته ی خاص در کلیه ی ارتش ها واگذار گردید. رسته ای که همچنان با طرح ریزی استحکامات و در جریان جنگ های قرن ۱۹ به تحول خود ادامه داد. از آن زمان به بعد، مهندسی نظامی شامل وظایف زیر گردید:
نخست مهندسان در صحنه ی عملیات، امکانات پشتیبانی را فراهم می ساختند؛ یعنی خدمات مهندسی در میدان نبرد (قرار دادن موانع و انجام تخریب ها) و نیز نقب زنی و مین گذاری در جریان محاصره. (هنگامی که توپخانه موثرتر گردید، از اهمیت مین گذاری کاسته شد.)
دوم، مهندسان در جریان تحرکات نیروها و در مناطق عقبه، امکانات پشتیبانی را فراهم می ساختند؛ یعنی به ساختن پل های شناور و موقتی، احداث و تعمیر جاده ها و خطوط راه آهن و راه اندازی خطوط آهن می پرداختند. گردان های مهندسی و جنگ های مهندسی، شامل گروه های نقب زن، مین گذار و سازنده ی پل های شناور قایقی برای انجام این وظایف ساخته شدند و مأمور خدمت در لشکرها درصورت لزوم می گردیدند. از آنجا که تحرکات بدون مانع در طول مراحل اولیه ی استقرار نیروها و جنگ های بعدی، دارای اهمیت فراوان بود، انبارهای تجهیزات پل سازی بیشتری ایجاد شد. چون نیاز به ساختن پل سازی، پل «بیراگو» (۱۸۴۱) بود که از روی نام مخترع خود نامگذاری شده بود و در کلیه ی ارتش های آلمانی زبان، عرضه گردید و تا جنگ جهانی دوم طراحی کلیه ی تجهیزات پل سازی نظامی از روی آن انجام می گرفت. این سیستم شامل دو نیم قطعه قایقی شکل بود که می توانست با دو کامیون همراه مواد لازم برای روبنای پل و دیگر ملزومات، حمل شده و برای سوار کردن پل هایی با ظرفیت های گوناگون تحمل بار، مورد استفاده قرار گیرد.» (پوریرحیم & صادقی, بی تا, ص. ص۴۵-۴۸)
v جنگ های جهانی اول و دوم
«در جنگ جهانی اول(۱۹۱۸-۱۹۱۴) وظایف و تجهیزات نیروهای مهندسی کلیه ی دولت های متخاصم، به نحو قابل توجهی تغییر کرد. استعداد این نیروها در طی دوره ی بسیج نیروها، به طور متوسط حدود ۴ برابر افزایش یافت( از ۲۰۰۰ به ۸۰۰۰۰ نفر در ارتش امپراتوری آلمان). بنابراین، گروه های شعله افکن و مین پرتاب کن و نیز نیروهایی برای جنگ گاز به وجود آمدند. گروه های مین گذار برای انجام عملیات مین گذاری در زیر زمین فعال شدند. به علاوه تعداد زیادی از گردان های ساختمانی در مناطق عقبه مورد نیاز بودند. همکاری نزدیکی بین واحدهای پیاده نظام و مهندسی در عملیات تدافعی و تهاجمی وجود داشت. این امر، به تشکیل گردان های تهاجمی منجر گردید که قرار بود با انجام حملات ناگهانی با پشتیبانی قدرتمند مین پرتاب کن ها یا گرفتن عوارض کلیدی زمین از دست دشمن، در مواضع دشمن رخنه کنند. عملیات ساخت موانع و احداث مواضع استحکام یافته، اهمیت قابل ملاحظه ای یافت. موانع سیمی وسیع و مین های ضدنفر، برای بهبود بخشیدن دفاع، مورد استفاده قرار می گرفت. اما اینها تحرکات نیروهای خودی را نیز محدود می ساختند. در سال ۱۹۱۸ از مین های ضد تانک علیه تانک های بریتانیایی برای نخستین بار استفاده می شد. این مین ها به وسیله ی مهندسان سلطنتی بریتانیا ساخته شده بودند.
در فرانسه، مهندسی نظامی مبتنی بر مفهومی کاملاً تدافعی بود که منجر به ساختن خط ماژینو شد؛ یعنی استحکاماتی در دهه ی ۱۹۳۰ در طول مرز فرانسه و آلمان ساخته شد که شامل یک سیستم موانع انعطاف ناپذیر و پلکانی از سنگرها و موانع سیمانی تقویت شده و موثر در برابر خودروها بود. در جریان ساختمان این خط دفاعی، از نخبگان مهندسان و هنگ های متعدد فرانسه استفاده شد.
ارتش آلمان مسیر متفاوتی را طی کرد. مقررات ارتش(فرماندهی و کنترل نیروها) که در سال ۱۹۳۳ منتشر شد، برای نخستین بار وظایف رسته های مختلف ارتش را در نبرد مشخص کرد.
سازمان مهندسی آلمان با این مفهوم کلی تطبق داده شد. مهندسان، به مهندسان زرهی، کوهستانی، هوابرد، راه آهن و ساختمانی و نیز نیروهای ساختمان تقسیم می گردیدند. بخش های ستاد مهندسی دیگری در سطوح ارتش و گروه ارتش شکل گرفت. با آغاز جنگ جهانی دوم، در سال ۱۹۳۹، گردان مهندسی فعال گردید. سازمان کارگران غیرنظامی با سرویس ملی کارگران در پشتیبانی از واحدهای مهندسی به کار گرفته شدند. در جریان جنگ، قدرت های متفق (ایالات متحده، بریتانیا و اتحاد شوروی) به طور فزاینده ای مفهوم آلمانی مأموریت و سازمان مهندسی را درک کردند. به علاوه، وظایف جدیدی برای نیروهای مهندسی متفقین بوجود آمد: احداث و اصلاح تاسیسات بندری موقت، پس از عملیات فرود در آفریقا، اقیانوس آرام و اروپا برای تضمین جریان تدارکات از ایالات متحده، نصب سیستم خط لوله، ساخت انبارهای نگهداری تانک ها و فرودگاه های رزمی.
در طی سال های پایانی جنگ، مهندسان آلمانی به طور انحصاری برای عملیات ساخت موانع، میادین مین، تخریب و انهدام جاده ها، پل ها و خطوط راه آهن به کار گرفته شدند.
تکنولوژی نظامی، بیش زا پیش نقش مهمی را در انجام وظایف مهندسی با کلیه ی نیروهای دخیل در جنگ بازی کرد. مهندسان مجهز به نفربرهای زرهی، برای حفاظت از نیروها، وسایل پل زنی زرهی برای حفظ تماس با عناصر پیشرو حمله، تجهیزات پل سازی نظامی، قایق های تهاجمی و ویژه فرود، راه آهن های صحرائی، جرثقیل، بلدوزرهای زنجیردار، مین های ضد تانک و ضد نفر و خرج های دارای شکل خاص و تجهیزات مین یابی و مین روبی گردیدند. به علاوه، انواع بسیار گوناگونی از ماشین آلات ساختمانی برای احداث استحکامات صحرائی و پناهگاه ها برای حفاظت در برابر آتش دشمن وجود داشت.
مهندسی نظامی شوروی شامل موارد زیر بود:
- انجام شناسایی مهندسی نیروهای دشمن و عوارض زمین
- ایجاد شکاف در موانع ساخته شده دست انسان و طبیعت
- بکارگیری تکنیک های مهندسی برای اصلاح عوارض زمین
- آماده سازی، ساخت و نگهداری راه های تردد
- فراهم ساختن موجبات پشتیبانی در جریان عملیات عبور از رودخانه
- ساختن موانع و انجام عملیات تخریب
- فراهم ساختن امکانات استتار
- شرکت در عملیات کنترل خسارت، پس از حمله هسته ای به دشمن
در اصل، فراهم ساختن موجبات پشتیبانی، وظیفه کلیه نیروها می باشد.
نیروهای مهندسی برای انجام وظایف پیچیده به کار گرفته می شوند که نیازمند آموزش ویژه، دانش و تکنیک مهندسی می باشد. این نیروها به تعداد زیاد در کلیه سطوح فرماندهی، از جبهه(گروه ارتش) گرفته تا هنگ را در بر می گیرند.
آنها در واحدهای مهندسی عمومی، شناسایی، احداث راه ها، عملیات فرود/عبور، ساختن پل شناور قایقی، سازه های صحرائی، استتار و تعمیر و نگهداری سازمان می یابند. ویژگی خاص واحدهای مهندسی این است که آنها عموما شامل چندین عنصر هستند. برخلاف ناتو که در آن واحدهای مهندسی صرف، معمولاً در خط مقدم مأمور خدمت می شود، نیروهای WP گروه های مأموریت محور را تشکیل می دادند که شامل عناصری است که باید در خط مقدم به کار گرفته شوند.» (پوریرحیم & صادقی, بی تا, ص. ص۴۸-۵۲)
v سوابق تاریخی مهندسی رزمی در اسلام و ایران
در این قسمت به سوابق تاریخی مهندسی رزمی مربوط به اسلام، شرق و در کشور ما اشاره می گردد.
· برخی اقدامات مهندسی توسط پیامبر(ص)
در رسته تدارکات و پشتیبانی، گروهی وظیفه خاصی را که امروزه به آن مهندسی رزم می گوییم، برعهده داشتند. از وظایف و مأموریت های آنان می توان به حفر خندق در برابر دشمن و در جنگ های دفاعی اشاره کرد که نمونه آن غزوه خندق بود. اعراب در عصر جاهلیت با خندق آشنایی نداشتند و برای نخستین بار توسط رسول خدا(ص) و آن هم به اشاره ی سلمان فارسی چنین کاری انجام شد؛ زیرا جنگ های عصر جاهلیت، مبتنی بر جنگ و گریز و تهاجم بود و آنان با جنگ های دفاعی آشنا نبودند. از دیگر وظایف این رسته، ایجاد موانع بر سر راه دشمن از جمله «حسک الشائک» یا مثلثات بود. حسک الشائک تکه های آهنینی بودند با سرهای برنده و تیز به صورت مثلث که در زمین کاشته می شدند و یک سر آن بیرون بود. بُرندگی آنها باعث می شد تا پاهای سواره نظام و پیاده نظام دچار آسیب شود. پیامبر(ص) در هنگام محاصره طائف از این تله ها استفاده کردند که تا آن هنگام در میان اعراب رواج نداشت. اگر بخواهیم با سلاح های دفاعی امروزین آن را مقایسه کنیم، می توان گفت کاربردی چون مین ضد نفر داشته است.
سایر وظایف این رسته، پر کردن خندق ها، از بین بردن موانع ایذایی دشمن در راه ها و فراهم ساختن امکان عبور سپاه خودی بود. همچنین ایجاد شکاف در حصارها مثل آنچه در غزوه خیبر و طائف انجام شد و نیز برپایی اردوگاه ها و مناطق استقرار و فرود سپاه اسلام، پادگان های مرزی و نظامی در مسیرهای مختلف، ساختن پل ها و راه های مناسب عبور لشکریان و تخریب امکانات طبیعی مورد استفاده دشمن از دیگر وظایف آنان بود. (پوریرحیم & صادقی, بی تا, ص. ص۵۲-۵۳)
· اقدامات مهندسی امام علی (ع)
در سال ۳۷ هجری در جنگ صفین، به مدت ۱۸ ماه بین امام علی (ع) و معاویه جنگ درگرفت. حضرت علی (ع) از کوفه حرکت کردند و وارد مدائن شدند و از راه موصل به کنار فرات و از آنجا به سوریه و جهت جنگ با معاویه به شهر مرزی عراق به نام «رقه» رفتند. رقه شهر بزرگی در کنار فرات بود.
قبل از ورود حضرت به شهر رقه، اغلب مسیحیان عرب و نه صد نفر از تبهکاران کوفه که از حضرت گریخته بودند، در این شهر سکونت داشتند. این عده به معاویه نامه نوشتند که در این سوی فرات ما آماده هستیم.این سپاه نود و پنج هزار نفری حضرت علی(ع) بزرگترین لشکرکشی اسلام بود و یکصد و بیست هزار نفر نیروی دشمن در آن طرف رودخانه بودند. حضرت به اهالی رقه فرمودند ما باید از این فرات عبور کنیم، کشتی ها را بیاورید تا پل بزنیم و عبور کنیم. و پس از مخالفت آنها، حضرت به مالک فرمودند که آنها را تهدید کند و پس از آن قبول کردند و حضرت با استفاده از کشتی ها، پلی به طول حدود ۷۰۰ متر زدند و نود و پنج هزار نفر به همراه تدارکات(تغذیه، علوفه مرکب ها و …) را به آن طرف انتقال دادند.
· برخی اقدامات مهندسی توسط امام حسین(ع)
- الف- آرایش نظامی
داشته های محوطه پیرامون خیمه گاه چندان متنوع نبود؛ ولی هرچه بود به خوبی به کار گرفته شد. خاک، شیب زمین، جهت گیری جغرافیایی، خیمه ها، چوب و خاشاک و تجهیزات کاروان، عمده عناصری بود که می توانست در شرایط محدود و زمان بسیار محدودتر(یک شب تا صبح) طرح پدافند غیرعامل را یاری کند. (پوریرحیم & صادقی, بی تا, ص. ۵۴)
- ب- اختفاء بوسیله ی خیمه ها
اختفاء به معنای خارج شدن از افق دید دشمن و استتار به معنای حضور در میدان دید دشمن در حالی که توان شناسایی به گونه ای کاهش یابد، می باشد. اختفاء و استتار دو موهبت مستقل از مقوله پدافند غیرعامل است.
خیمه هایی که تا روز تاسوعاء با پراکنش باز و کم تراکم نصب شده بودند، برچیده شدند و دوباره با آرایشی جدید و با هدف اجرای تمهیدات اختفایی برپا شدند. شکل جدید همجواری خیمه ها، امکان چشم انداز و دیدرس دشمن به محوطه درونی حلقه خیمه ها را به حداقل ممکن کاهش می داد و در این صورت نشانه روی و تیراندازی به محیط با مشکل مواجه می شد. (پوریرحیم & صادقی, بی تا, ص. ۵۴)
- ج- موانع ریسمان خیمه ها
این شکل از آرایش اختفائی خیمه ها، به تداخل ریسمان های هر خیمه با خیمه مجاور، عبور نیروی انسانی مهاجم را دچار خلل می کرد و در مقیاس محوطه نبرد، یک مانع و عنصر کاهش دهنده حرکت سواره و پیاده دشمن محسوب می شد. (پوریرحیم & صادقی, بی تا, ص. ص۵۴-۵۵)
- د- موانع خندق
پس از مکان یابی جدید خیمه ها، با فاصله کمی گرداگرد خیمه ها، چاله ای شبیه به خندق و در مقیاس کوچکتر حفر شد. به علت سختی اجرای این خندق و خستگی مفرط عوامل اجرا کننده، با همت جمعی و نوبت بندی فعالیت، این تمهید به اندازه ای شکل گرفت تا عبور مهاجمین سواره و یا پیاده را با مشکل روبرو کند. تعریف کنونی موانع نیز براساس ایجاد مزاحمتی در عبور، استوار است و همین مزاحمت موجب توقف و مکثی کوتاه در تهاجم و همچنین به مانند سنگری برای نشانه روی بهتر تیراندازان مدافع می شد. (پوریرحیم & صادقی, بی تا, ص. ۵۵)
- ه – موانع اشتعالی
در همان شب، نفراتی برای جمع آوری چوب و خاشاک و نی از زمین های اطراف مأمور شدند. این خاشاک مواد اولیه و هیزم اشتعالی(شعله ور شونده) را در میان خندق فراهم می ساخت. نی و خاشاک قبل از شعله ور شدن موجب دست و پاگیر شدن مهاجم پس از شعله ور شدن و خطر آتش گرفتگی را برای مهاجم فراهم نمود. (پوریرحیم & صادقی, بی تا, ص. ۵۵)
- و- استحکامات خیمه ها
کارایی دیگری نیز برای پوشش خیمه ها به عنوان عنصر استحکاماتی در مقابل پرتاب تیر قابل طرح است. استحکامات در عرف مهندسی رزمی به معنای امروزی به عواملی که در برابر مخربه دشمن دارای مقاومت نسبی باشد، اطلاق می شود.
ضربات مخربه بر اساس فن آوری امروز، عبارتند از گلوله های تانک و موشک و خمپاره و امثال آن. مصادیق استحکامات نیز با میزان قدرت تخریبی موارد فوق الذکر عبارتند از لایه های ضدگلوله و ضد تانک و ضد خمپاره و ضد توپ که متشکل از مواد و مصالح فلزی بتنی و خاکی می باشد. در جریان نبرد عاشوراء، لایه های پارچه ای خیمه ها را می توان در کاهش خطرات مربوط به نیزه و تیر و شمشیر موثر دانست و بر این اساس مجموعه خیمه ها را نوعی از استحکامات در برابر تیرهای کمان داران محسوب کرد. (پوریرحیم & صادقی, بی تا, ص. ص۵۵-۵۶)
- ز- مسیر دفاعی در میانه خیمه ها
انواع راه های ارتباطی (دسترسی) موجود در محیط بحران از جمله موضوعات طراحی مهندسی پدافند غیرعامل محسوب می شوند. در کربلا، طرح حلقوی خیمه ها به وسیله یک مسیر دسترسی با عرض کم و قابل کنترل، محوطه باز اطراف خیمه ها را از میان حلقه دوم یعنی خندق، عبور می داد و به محوطه میانی خیمه گاه مرتبط می ساخت. این مسیر دستیابی و محدودیت عرضی آن که به وسیله حلقه خندق و خیمه ها شکل می گرفت، در واقع موجب محدودیت جناح یا زاویه درگیری می شد. به این ترتیب مواجهه و رویارویی آنی و امکان غافل گیر کردن دشمن تا حد قابل توجهی سلب می شد.
در این صورت دشمن مجبور می شد عامل طولانی شدن زمان درگیری را تحمل کند و شیوه یورش آنی که با تعداد زیادی مهاجم می توانست کارساز باشد، به شیوه جنگ میدان داری با نظام و زمان بندی قابل کنترل تر تبدیل شود. قابل ذکر است که افزایش عامل زمان در ترکیب با پدیده های دیگری همچون روحیه ی افراد مهاجم و نوع فرهنگ آن ها، از فشارهای عصبی و عذاب وجدان لشکر مهاجم به دست یافته های جدیدی در جهت منافع سپاه حسین(ع) منجر می شد؛ زیرا به هر حال کوفیان می دانستند که خود، دعوت کننده حسین (ع) بوده اند و اکنون با تطمیع و جوزدگی و ارعاب به جنگ با او رفته بودند. (پوریرحیم & صادقی, بی تا, ص. ص۵۶-۵۷)
- ح- اختفاء در فراز و نشیب زمین
در جابجایی خیمه ها و مکان یابی جدید، حداکثر بهره گیری از شرایط توپوگرافی زمین انجام شد. نواری از تل خاکی منحنی شکل در آن حوالی وجود داشت که از شمال و غرب تا جنوب امتداد داشت و تنها یک سمت آن به طرف مشرق باز بود و در واقع همین قسمت روبروی دشمن قرار داشت. امام حسين (ع) در مکان یابی جدید، خیمه ها در میان تل قرار داد. در میانه نوار تل خاکی، زمین نسبت به سطح عمومی دشت کمی پایین تر بود به طوری که از دور به درستی حرکات داخل تل دیده نمی شد و این تمهدیدی دیگر از سوی امام حسين(ع) در کاهش دیدرس دشمن و اختفای نسبی مجموعه اردوگاه بود. بنابراین حرکت آرام لشکر ابن سعد در نقطه ای برای صدور فرمان قطعی فرمانده شروع شد و ستون ها و دسته های لشکر اهل کوفه رو به طرف مغرب و با فاصله ای از ضلع غربی رودخانه فرات ایستادند. (پوریرحیم & صادقی, بی تا, ص. ص۵۷-۵۸)
v برخی از سوابق مهندسی رزمی در ایران
- الف- سد دفاعی خوارزمشاهیان
خوارزمشاهیان هنگام یورش بیگانگان با شکستن سدهایی که بر روی رودخانه جیحون بسته بودند، آب را در زمین رها می کردند و بدی ترتیب زمین های آب گرفته، مانع پیش روی بیگانگان می شد. این ویژگی سبب شد که خوارزمشاهیان برای مدت ها استقلال خود را حفظ نمایند. (پوریرحیم & صادقی, بی تا, ص. ۶۰)
- ب- ایجاد معبر به دستور نادرشاه
یکی از ابتکارات جنگی در زمینه معبر در راه جنگ ایران و هندوستان توسط نادرشاه بود. “ملیسون[۲]” در کتاب “تاریخ افغانستان از ابتدا تا آغاز جنگ ۱۸۷۸[۳]” اشاره کرده است در این لشکرکشی نادرشاه برای عبور از قوای ۲۰۰۰۰ نفری ناصرخان ، حکمران کابل که ماموریت حفاظت از تنگه و دهانه خیبر را داشتند ، تصمیم گرفت از همین گذرگاه صعب العبور، دهانه خیبر را دور بزند و ناگهان از پشت خطوط دفاعی ناصر خان سردرآورد. برای این کار دستور داد یک عده از کارگران یگان های پشتیبانی از قسمت کناره های مسیر به ترمیم آن برای عبور نیروها مشغول شوند تا معبری ایجاد گردد و سپس او توانست قوای خود را از این معبر با تلاش و زحمت زیاد عبور دهد و در سپیده دم خطوط دفاعی ناصر خان را در هم بشکند . به این ترتیب قوای ناصرخان از دو طرف تنگه تحت فشار و تیراندازی قرار گرفتند و سرانجام تنگه خیبر به دست نیرو های نادر شاه افتاد.(ملیسون،۲۰۱۰)
v مهندسی رزمی در دفاع مقدس
در طول تاريخ جنگ ها از يگان هاي مهندس به عنوان يك عنصر حساس و كارآمد ياد شده و نتايج به دست آمده ازعملیات هاي گذشته نشان داده است كه كاربرد اصولي مهندسي تا چه حد در موفقيت رزم و انجام مأموريت موثر بوده است. تجارب حاصله از دوران دفاع مقدس و بررسي جنگ هاي نوين، بار ديگر نقش كارساز يگان هاي مهندسي را تأييد نموده و حتي بعضي از صاحب نظران بر اين باورند كه چنانچه از اين يگان ها به گونه اي صحيح و عملي بهره برداري گردد قادرند چون بازویي توانمند، رزم را پشتيباني نمايند. که در مقاله ای مجزا بدان پرداخته شده است .
v مهندسی رزمی پس از دفاع مقدس
پس پایان جنگ تحمیلی ، با توجه نیازهای مشاهده شده در صحنه نبرد و تجارب حاصله دراقدامات مهندسی در عملیاتهای مختلف ، بااتکا به توان خودی ، اقدامات زیادی دربخشهای وزارت دفاع و نیروهای مسلح صورت گرفته است ، که ضرورت دارد ، متناسب با تهدیدات اتی و محیط های نبرد اینده ، به روز رسانی گردیده و با اموزش و رزمایش ، این توانایی ها ارتقا یافته و از آمادگی لازم برخوردار باشند .
v سخن پایانی
مهندسی رزمی در زمان دفاع مقدس نقش بسیار اساسی در موفقیت دفاع داشته وپس از جنگ نیز به کمک کشور در بازسازی مشارکت داشته است . وسبب افتخارات بی نظیری در خودکفایی در طرح وساخت پروژه های ملی گردیده است.
با توجه وجود مستمر تهدیدات دشمنان و احتمال اسیب رسانی ، ضرورت دارد همانند زمان دفاع ، همکاری بین وزارت خانه ها و بخش های دفاعی صورت گرفته و هماهنگی های لازم وآمادگی های لازم در جهت اقدامات مهندسی رزمی صورت گیرد.
[۱] Fbrcari
[۲] G.B. Malleson
[۳] “History of Afghanistan from the earliest to the outbreak of war of 1878”