برای اینکه یک رزمنده در خط مقدم حضور یافته و به جنگ و رزم بپردازد، حدود هفت تا ۱۰ نفر وی را پشتیبانی میکنند. ماحصل فعالیت تمام واحدها حضور رزمنده در خط و عملیات است، یعنی اگر رزمندهای در خط نباشد که بجنگد فعالیت تمامی واحدهای پشتیبانی عملیات بیثمر بوده و اگر واحدهای پشتیبانی وجود […]
برای اینکه یک رزمنده در خط مقدم حضور یافته و به جنگ و رزم بپردازد، حدود هفت تا ۱۰ نفر وی را پشتیبانی میکنند. ماحصل فعالیت تمام واحدها حضور رزمنده در خط و عملیات است،
یعنی اگر رزمندهای در خط نباشد که بجنگد فعالیت تمامی واحدهای پشتیبانی عملیات بیثمر بوده و اگر واحدهای پشتیبانی وجود نداشته باشند، بالطبع رزمندهای نمیتواند در خط حضور یابد.
دردفاع مقدس همه به سهم وتوان خود نقش داشته اند، بخشهای زیر نقش موثری دردفاع داشتهاند: عملیات رزمندگان – اطلاعات و عملیات – مهندسی رزمی – آتش پشتیبانی (هوایی وتوپخانه) –
ترابری (هوایی وزمینی) – ارتباطات (با سیم و بیسیم) – پشتیبانی (مهمات وآذوغه) و…
درمقطعی توفیق حاصل شد و درخدمت عزیزان رزمندگان مخابرات لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) بودم . برخی چون برادر رزمنده محمد محمد کریمی پرکشیدند واسمانی شدند
و برخی چون برادر علیرضا پرتوسعد ، اخوی اش ( حمید رضا پرنوسعد) به شهادت رسید و خود راست قامت ، میراث دار پیام رسان شهدا گشتند .
متن زیر خاطره برادر رزمنده علیرضا پرتوسعد از همرزم شهید محمد کریمی می باشد :
هوای پادگان دوکوهه درتابستان ها بسیارگرم و سوزان و واقعا طاقت فرسا بود . اتفاقا ماه مبارک رمضان هم در تابستان بود عدهای از برادران رزمنده با کسب تکلیف وضعیت اقامتشان از مسول خود ، قصد ده روزه کرده و روزه گرفتند .گرچه تشنگی و سختی داشت ولی روزه داری در آن هوای گرم خودش حال و هوا و لذتی داشت .
برادر محمد کریمی درکانکس مرکز پیام ( مرکز بیسیم لشکر ۲۷ محمد رسول الله ) خدمت میکرد . بخاطر جلوگیری از خراب شدن دستگاه ها ؛ کانکس به کولر گازی مجهز بود و دستگاه ها را خنک میکرد و البته هرکس که داخل کانکس بود نیز خنک میشد . هر از گاهی من به برادران مخابراتی داخل کانکس سر میزدم . چند باری دیدم کولر خاموش است .
از برادر محمد کریمی علت خاموش بودن گولر را سوال کردم .
گفتم : مگر کولر خراب است ؟
گفت : نه من خاموش کردم !
گفتم : چرا ؟
گفت : الان بچهها درخط مقدم در گرما هستند. و ما اینجا زیر باد سرد باشیم ، این درست نیست ، ما قصی القلب میشویم !
موقع نماز جماعت ظهر تابستان گرم در پادگان دوکوهه یک جیپ بود که برادران مخابرات را به حسینیه حاج همت میبرد و بعد از نماز برمیگرداند. بعضی از برادران مانند برادر محمد کریمی سوار آن جیپ نمی شدند و برای مبارزه با نفس درآن گرمای عرق ریزان پیاده میرفتند !
شهید کریمی خیلی منظم و با دقت و مرتب و اهل خود سازی بود .
در این خصوص از وی سوال کردم .
گفت : پدرم نظامی است و مارا در خانواده با انضباط تربیت کرده است .
وی در زمان حیاتش برای شهدا خیلی ارزش قایل بود و به انها عشق میورزید و غبطه میخورد و آرزو داشت به قله های رفیع آنان دست یابد !
براستی مردان خدا اینگونه بودند ، شهید محمد محمد کریمی نیز چنین فرد خود ساخته ای بود . به خودش راحتی نمیداد ، تا مهیای رفتن باشد.و براحتی در عملیات والفجر هشت در اسفند ۱۳۶۴ منطقه فاو جان به جان افرین تقدیم کرد و جاودانه شد .
روحش شاد و راهش پررهرو ?
سید جواد هاشمی فشارکی