خوش اخلاقی صفت برتر پیغمبران
خوش اخلاقی صفت برتر پیغمبران

چگونه می‌توانیم در هر کاری پیروز واقعی میدان باشیم؟ چه چیزی می‌تواند ما را خوشبخت کند؟ حتی اگر ما قائل به خدا و پیامبر و آخرت نباشیم، آیا می‌توانیم به گونه‌ای عمل کنیم که احساس خوشبختی داشته باشیم؟ آیا خوشبختی در گرو ایمان به خدا و قیامت است؟ ایمان به خدا و قیامت چگونه می‌تواند […]

چگونه می‌توانیم در هر کاری پیروز واقعی میدان باشیم؟ چه چیزی می‌تواند ما را خوشبخت کند؟ حتی اگر ما قائل به خدا و پیامبر و آخرت نباشیم، آیا می‌توانیم به گونه‌ای عمل کنیم که احساس خوشبختی داشته باشیم؟ آیا خوشبختی در گرو ایمان به خدا و قیامت است؟ ایمان به خدا و قیامت چگونه می‌تواند ما را خوشبخت کند و در دنیا احساس خوشبختی داشته باشیم؟ در مطلب حاضر اهمیت خوشخویی و نقش آن در رسیدن انسان به خوشبختی تشریح شده است.
***
خوشبختی در گرو خوش‌اخلاقی
انسان موجودی است که برترین سطح ادراکات را در میان آفریده‌های هستی دارد. بنابراین، برخلاف دیگران، انواع احساسات، او را در بر می‌گیرد که ریشه در همه سطح عالی ادراکی او دارد. کنش‌ها و واکنش‌های انسانی نسبت به مسائل گوناگون درونی و پیرامونی بسیار لطیف و حساس است؛ زیرا روان انسان به گونه‌ای است که در اوج انعطاف و تاثیرپذیری است و به کوچک‌ترین چیز حتی نسیم بسیار ملایم نیز واکنش نشان می‌دهد و متاثر از آن است.
این سطح عالی از ادراک در انسان موجب می‌شود که عواطف و احساسات او بر خلاف دیگران به سرعت تحت تاثیر عوامل گوناگون قرار گیرد و حالاتی در روان و باطن انسان ایجاد کند که احساس خوشبختی یا بدبختی یکی از این واکنش‌ها است. به عنوان  نمونه قرآن می‌فرماید شخص ممکن است در اوج فقر ذاتی و هویتی باشد، ولی به سبب داشتن ثروت و فرزند بسیار احساس خوشبختی بکند و رفتارهایی همچون تکبر را از خود بروز دهد که بیانگر همین احساس خوشبختی است که البته دروغین و کاذب است؛ زیرا مال و فرزند به دمی ممکن است از میان برود و در یک لحظه فاقد همه آن شود؛ چرا که یک بحران اقتصادی یا زلزله یا حتی کوچک‌تر از آن یک ویروس نادیدنی چون کرونا می‌تواند همه عوامل احساس خوشبختی را از او در یک روز یا هفته بگیرد.(علق، آیات ۶ و ۷) در همین روزها بارها خوانده یا شنیده یا حتی در پیرامون خویش دیده اید که برخی مال و فرزند را به سبب همین ویروس کوچک نادیدنی از دست داده‌اند و دیگر هیچ‌گونه احساس خوشبختی ندارند.
به هر حال، انسان موجودی بسیار حساس با ادراکات بالا و عالی است که او را از دیگران متمایز می‌سازد. این موجود نیاز به چیزی دارد که او را به احساس خوشبختی واقعی برساند؛ یعنی به جایی برساند که بداند عامل اصلی و اساسی خوشبختی واقعی چه چیزی است؟ اگر مال و ثروت نمی‌تواند عامل اصلی و اساسی خوشبختی واقعی و حقیقی باشد، پس چه چیزی می‌تواند این عامل باشد؟
خدا در قرآن بیان می‌کند که حقیقت خوشبختی واقعی در چیز دیگری است؛ یعنی حقیقت خوشبختی نه در مادیات بلکه در معنویاتی است که انسان از آن به عنوان فضایل اخلاقی یاد می‌کند. در راس این فضایل اخلاقی، حسن الخلق یا همان خوشخویی است؛ زیرا این خصلت مهم‌ترین سرمایه انسان برای تحقق حالت احساسی به نام خوشبختی است. این حالت اگر به شکل «ملکه و شاکله» درآید، دیگر هیچ چیز نیست که این احساس خوشبختی را از او سلب کند؛ زیرا روان انسان از مجرداتی است که دسترسی دیگران به آن محال است اگر حال به ملکه و شاکله تبدیل شده باشد؛ زیرا در این هنگام همه هستی و حقیقت انسان که همان روان است به شاخص حسن خلق و خوشخویی چنان آمیخته شده که جزو ذاتیات اوست؛ یعنی همانند چربی هست که جزو جدایی‌ناپذیری روغن است؛ اگر هر جا روغن باشد، چربی نیز هست؛ پس اگر کسی بخواهد این امر ذاتی را از او حذف کند یا جدا سازد هرگز نمی‌تواند؛ زیرا این امر دیگر بیرون از تصرفات دیگران خواهد بود.
بنابراین، هر کسی اگر بخواهد به خوشبختی واقعی و حقیقی برسد و احساس خوشبختی جزو ذاتیات او شود، می‌بایست حسن خلق را با استفاده از عوامل و ابزارها و اسبابی به عنوان شاکله وجودی خویش درآورد.
عوامل ایجادی حسن خلق از نظر قرآن
در اینجا این پرسش مطرح می‌شود که عوامل، ابزار یا اسباب ایجادی ملکه و شاکله وجودی خوشخویی چیست؟ چگونه می‌توانیم خوشخویی را به عنوان شاکله وجودی خود درآوریم تا جایی که هر کاری می‌کنیم با خاستگاه خوشخویی باشد؛ زیرا انسان هر کاری انجام می‌دهد، ریشه در همان شاکله و شخصیت وجودی او دارد (اسراء، آیه ۸۴) و هنگامی که نفس و روان آدمی با شاکله خوشخویی ساخته شده باشد، دیگر هر کاری می‌کند با خوشخویی خواهد بود به طوری که خوشخویی جزو جدایی‌ناپذیر وجودی و رفتاری او خواهد بود.
عواملی چند در ایجاد شاکله از جمله شاکله خوشخویی و خوش خلقی نقش دارد که از جمله مهم‌ترین آنها از نظر قرآن عبارتند از:
۱٫ ایمان به خدا و قیامت: آنچه انسان را در یک چارچوب مشخص و مقدر قرار می‌دهد تا جایی که هرگز به خود اجازه خروج از آن محدوده مشخص را نمی‌دهد، همانا ایمان به خدا و روز قیامت به عنوان روز بازخواست و حساب و کتاب اعمالی است که در دنیا انجام داده است. اگر کسی بداند که روزی می‌بایست پاسخگوی هر کوچک و بزرگ فکر و عمل خویش باشد، به خود اجازه نمی‌دهد تا چارچوب‌های مشخصی که خدا برایش قرار داده نادیده بگیرد و از مرزهای آن خارج شود. اگر همه آنچه انجام می‌دهیم در کتاب و کارنامه وجودی ما ثبت می‌شود (کهف، آیه ۴۹) و می‌بایست در ترازوی باطنی و شاخص‌های آن توزین شویم. (اعراف، آیات ۷ و ۸؛ مومنون، آیات ۱۰۲ و ۱۰۳؛ زلزال، آیات ۶ تا ۸) پس کسانی که بر این باورند که روز قیامتی است که می‌بایست پاسخگوی تک‌تک اعمال خویش باشند، به‌ گونه‌ای عمل می‌کنند که حدود الهی را نادیده نگرفته و آن را ندرند و فجوری نداشته باشند؛ در حالی که مخالفان خدا و قیامت، به این امور بی‌توجهی نشان می‌دهند و اهل فجور و دریدن مرزها و حدود الهی هستند.(قیامت، آیات ۱ تا ۵؛ شمس، آیات ۷ تا ۱۰) از نظر قرآن، مومنان به خدا و قیامت، انسان‌هایی هستند که در اوج خوشخویی هستند؛ زیرا آنان با توجه به آموزه‌های اسلام و قرآن، بر آن هستند تا کارهایی را انجام دهند که رضایت خدا در آن است. این گونه است که صفت رحمانیت و رحمیت در آنان بروز می‌کند؛ زیرا چنین افرادی به عنوان «عبادالله و عبادالرحمن» بر اساس عقلانیت الهی با هر کسی در بهترین حالات برخورد و تعامل و معاشرت می‌کنند. به عنوان نمونه عبادالرحمن در روش زندگی بسیار آسان‌گیر هستند و در مواجهه با رفتارهای زشت و خشونت‌آمیز بی‌خردان و نادانان، با مسالمت و سلامت عبور می‌کنند؛ یعنی به خود اجازه نمی‌دهند تا واکنش ضد سلامت از خود بروز دهند و صلح و سلامت خود و دیگران حتی جاهلان را به خطر اندازند. (فرقان، آیه ۶۳)
۲٫ فضلیت‌گرایی: انسان‌هایی خوشخو خواهند بود که دنبال فضایل اخلاقی هستند و تلاش می‌کنند تا همه فضایل اخلاقی را در تمامیت کمالی آن دارا باشند. بر این اساس تنها بر اساس عدالت و اصل مقابله به مثل عمل نمی‌کنند، به این معنا که جواب بدی را به بدی یا نیکی را به نیکی نمی‌دهند؛ بلکه فراتر از آن با احسان یا اکرام می‌دهند؛ یعنی یا عفو می‌کنند یا حتی از حقوق خویش به آنان ایثار می‌کنند، در حالی که خود به آن نیاز شدید دارند. پس بدی را به بدی پاسخ نمی‌دهند بلکه با نیکی آن را دفع می‌کنند تا شرّ آن دامنگیرشان نشود یا حتی دامن عامل بدی را نگیرد. این گونه است که دشمنی‌ها را به دوستی‌ها تبدیل می‌کنند و دشمنان کینه توز را به دوستان گرمابه و گلستان تبدیل می‌نمایند.(فصلت، آیه ۳۴؛ مومنون، آیه ۹۶؛ قصص، آیه ۵۴) از نظر قرآن، دشمن بشریت ابلیس است که خلاف و نزاع ایجاد می‌کند. پس لازم است تا با احسان و اکرام به گونه‌ای با دیگران برخورد کرد که شیطنت شیطان به نتیجه‌ای نرسد. (اسراء، آیه ۵۳) باید توجه داشت که کسی که بدی را با نیکی به هر شکلی پاسخ می‌دهد در شرایط برتری قرار می‌گیرد و آثار این نیکی در برابر بدی به ‌اشکال گوناگون خودش را در زندگی دنیوی و اخروی و نیز مادی و معنوی نشان می‌دهد.(قصص، آیه ۵۴) این رفتار نیک می‌بایست در همه شرایط از جمله شرایط مجادله علمی و گفتاری با مخالفان و دشمنان و رقیبان نیز به کار گرفته شود و چیزی به نام مجادله و مخالفت‌خوانی، موجب نشود که شاکله شخصیتی تغییر یابد و رفتار نشات گرفته از آن تحت تاثیر قرار گیرد.(عنکبوت، آیه ۴۶) پس اگر به هر دلیلی مخالف، حاضر به پذیرش سخن حق نشد و خواست بر اساس همان عقیده باطل خویش عمل کند، تنها به او گوشزد می‌شود که آنچه گفته شد از باب موعظه است تا در آینده دچار مشکلاتی نشود و جز خیر از سخن و راهنمایی، چیزی برای او نمی‌خواهد. (قصص، آیات ۵۴ و ۵۵)
۳٫ عرف‌گرایی در معاشرت اجتماعی: از دیگر عوامل موثر در خوشخویی که سعادت فردی و جمعی و نیز شخصی و اجتماعی را تضمین می‌کند، عرف‌گرایی است؛ به این معنا که عرف پسندیده اجتماعی را همواره مد نظر در گفتار و رفتار خویش قرار می‌دهند و با دیگران اعمالی را انجام می‌دهند که حتی ممکن است انتظار آن را نداشته باشند. بر همین اساس با رحمت و مهربانی، نرمی به دور از درشتی و تندی، عفو و گذشت، بخشش و انفاق، طلب غفران و آمرزش، مشاوره و مشورت گیری در مسائل و احترام عملی به آنان در این امور و مانند آنها کاری می‌کنند که قلب دشمنان نیز متوجه آنان شود. این اعمال که همه ریشه در ایمان و اعتقاد الهی دارد، موجب می‌شود تا دیگران تحت تاثیر فضایل اخلاقی آنها دگرگون شوند و خوشبختی‌شان را نه تنها تهدید نکنند، بلکه خود عاملی اساسی برای آن قرار گیرند. (آل عمران، آیه ۱۵۹)
۴٫ صبر و شکیبایی: آنچه موجب می‌شود تا انسان در هر حال خوشخویی را حفظ کند و گرفتار بدخویی نشود، ایجاد حالت نفسانی صبر و شکیبایی است؛ زیرا کسی که آستانه تحملش را بالا برده است، در شرایط سخت هرگز رفتاری بیرون از دایره فضایل اخلاقی و خوشخویی از خود بروز نمی‌دهد، بلکه با همان خوشخویی به معاشرت و تعامل ادامه می‌دهد. البته از نظر قرآن، ریشه صبرورزی انسان، همان ایمان به خدای حکیم و علیم است که می‌داند هر چیزی که با آن در زندگی مواجه می‌شود برنامه‌ای الهی در قالب کیفر نسبت به خطا و گناه یا ابتلاء و آزمون است تا ظرفیت‌های وجودی وکمالی او را بیازماید و افزایش دهد. بنابراین، در برابر رفتارهای جاهلانه دیگران صبوری می‌ورزد و از کوره خارج نمی‌شود و خوشخویی خود را تباه نمی‌کند. این گونه است که به بهره‌ای بزرگ می‌رسد  و حقیقت پیروزی و سعادت را در زندگی به دور از هر گونه جزع و فزع و حزن و اندوه و غم و خوف تجربه می‌کند. (فصلت، آیات ۳۴ و ۳۵)
۵٫ رحمت الهی: خوشخویی را باید از عنایات خاص الهی دانست که خدا به افرادی که اهل ایمان راستین و عبادالرحمن هستند هدیه می‌کند. چنین افرادی از سوی خدا دریافت‌هایی خواهند داشت که به وسیله فرشتگان «ملقیات» ذکر، بر آنان وارد می‌شود تا به گونه‌ای عمل کنند که بهترین و نیکوترین وجه از وجوه احتمالی است. در حقیقت بهره عظیم آنان از طریق القائات الهی و الهاماتی است که خدا از طریق فرشتگان به آنها می‌کند و آنان را برای شرایط سخت آماده می‌سازد تا به عنوان مظهر رحمت الهی با دیگران به رحمت و مهربانی و خوشخویی برخورد کرده و معاشرت کنند. (فصلت، آیات ۳۴ و ۳۵؛ مرسلات، آیات ۵ و ۶؛ آل‌عمران، آیه ۱۵۹)
اهمیت حسن خلق در بیان امامان معصوم(ع)
آیات و روایات، انسان پیروز را کسی می‌داند که بر نفس خویش غلبه کرده و خلق بد خویش را به نیک خلقی تبدیل کرده و حسن خلق را در خود ملکه و شاکله کرده باشد. از همین رو حسن خلق به عنوان یکی از برترین فضایل اخلاقی انسان معرفی شده و امام صادق(ع) آن را یکی از ۱۰ صفت انبیای الهی برشمرده است. ایشان می‌فرماید: مکارم اخلاق از مختصات سرشتی انبیای الهی است که اگر آنها را در خود یافتید خدا را شکر کنید وگرنه آنها را از خدا خواسته و برای به دست آوردن آنها تلاش کنید و آنها ۱۰ صفتند: یقین، قناعت، صبر، شکر، حلم، حسن خلق، سخاوت، مروت، غیرت، شجاعت. (اعلام‌الدین فی صفات المؤمنین، ص۱۱۸)
پیامبر(ص) به خوشخویی بسیار اهتمام می‌ورزد و در این باره بارها به‌ اشکال گوناگون سخن می‌گوید و مردم را بدان تشویق می‌نماید. ایشان می‌فرماید که حسن خلق زمامی از رحمت خدا برای صاحب آن است که یک سر زمام به دست فرشته‌ای است که آن را به سوی خیر می‌کشاند (شعب‌الایمان، ج۶، ص۲۷۳۶)، چنانکه حسن خلق، نیمی از دین است (الخصال، ج۱، ص۳۰)، به طوری که کامل‌ترین شما در ایمان، خوش‌خوترین شما است (شعب‌الایمان، ج۶، ص۲۷۱۸) تا جایی که اگر خوش خلقی تجسم می‌یافت، زیباترین مخلوق بود. (بحارالانوار، ج۶۸، ص۳۹۴)  و از سویی بیشترین چیزی که امت من را به بهشت می‌برد، تقوا و حسن خلق است. (الکافی، ج۲، ص۱۰۰) و بهترین شما خوش خوترین شما با همسرانشان است. (الامالی، ص۳۹۲)
از نظر پیامبر(ص) بهشت جای خوشخوها است و بدخلق به بهشت نمی‌رود. این خوشخویی در خانواده خیلی مهم‌تر و اساسی‌تر است؛ زیرا بنیاد اجتماع ملت و امت و بشریت را همین خانواده تشکیل می‌دهد تا جایی که اگر خانواده درست شود، اجتماع و جهان نیز درست می‌شود. یکی از مصادیق بارز خوشخویی، حسن خلق در خانه و با خانواده است که نمود برجسته آن کمک کردن به اهل خانه می‌باشد. در این باره در روایت است: روزی پیامبر شاهدِ پاک کردن عدس توسط امام علی(ع) در منزل بودند، به ایشان فرمودند: یا علی! هر مردی که درخانه به همسرش کمک کند به اندازه هر مویی که در بدن اوست عبادت یک سال را که روزها روزه و شب‌ها نماز شب بخواند، خداوند به او عطا می‌کند و ثوابِ صبر انبیاءِ صابر که داوود و یعقوب و عیسی باشد به او داده می‌شود و نام او در دفتر شهدا ثبت می‌شود و در هر روز و شبی ثواب هزار شهید برای او ثبت می‌شود، به ازای هر قدمی ثواب حج و عمره مقبوله به او می‌دهند، خداوند به عدد هر رگی که در بدن اوست شهری در بهشت به او عطا می‌کند. یا علی ! یک ساعت خدمت به همسر بهتر است از هزار سال عبادت، هزار حج، هزار عمره، هزار مرتبه جهاد در رکابِ پیامبران اولواالعزم، هزار نمازجمعه، هزار عیادت مریض، هزار تشییع جنازه، هزار دینار صدقه، سیر کردن هزار گرسنه، آزادی هزار بنده، پوشانیدن هزار برهنه، عطای هزار اسب جنگی، صدقه هزار شتر سرخ مو، بهتر است از قرائت تورات و انجیل و زبور و قرآن. یا علی! خدمت به عیال در خانه کفاره گناهان کبیره و خاموشی غضب خداست. یا علی! خدمت عیال نمی‌کند مگر صدیق یا شهید یا مردی که خداوند خیر دنیا و آخرت را برای او کنار گذاشته است. (مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۴۸، حدیث۲) در واقع یکی از جلوه‌های خوشخویی در خانه، مدارا و یاری خانواده
است.
امام علی(ع) نیز درباره ارزش و اهمیت حسن خلق در خوشبختی و رضایت الهی می‌فرماید: خداوند اخلاق نیکو را وسیله اتصالی بین خود و بندگانش قرار داده است پس لازم است بر هر یک از شما که به خلقی از اخلاق نیکو چنگ زند.(نزههًْ الناظر و تنبیه الخاطر، ص۵۲)؛ چرا که عنوان معرّف نامۀ عمل مؤمن، حسن خلق اوست.
(تحف‌‌العقول، ص۲۰۰)

کیهان

رسول خوش‌طینت
۲۵ مرداد ۱۳۹۹