حادثه اول تاریخ صدر اسلام : عاشورای سال ۰۰۶۱ در ده محرم
حادثه دوم تاریخ انقلاب اسلامی: آبان سال ۱۳۶۱ با نام عملیات محرم
رکورد تعداد تشیع تاریخ ( ۶۳۴ شهید اصفهانی)
رکورد تعداد شهدای فامیل تقدیم انقلاب دریک عملیات (۸ شهید فشارکی)
دکترسیدجواد هاشمیفشارکی پژوهشگر و مولف کتاب گنجینه معارف شهدا (سفارشها و نواهای آسمانیان فشارکی)
۲۵ ابان ۱۳۹۹
درسال دوم جنگ و مقاومت و دفاع و رشادت ؛ در بعدازظهر روز ۹ آبان ۱۳۶۱ در غرب کشور، گردانهای بسیجی سپاه یکی پس از دیگری به راه افتادند تا پس از غروب خورشید بی رمق بر سیاهیها و تاریکیها یورش برند… رودخانه “چیخواب” و ” دویرج” در پیش بود و نیروها و سیلابها هم هر دو به سمت دویرج در حرکت بودند… در تاریکی هوا عملیات قهرمانانه رزمندگان آغاز شده بود، جز چند نفری که در کنار رودخانه منتظر عبور بودند ؛کسی فرورفتن بچهها را نمیدید… آب که فرو نشست در بین گل و لای و شن زارها، پیکر لالهها جمع آوری شد و این بار دویرج بود که لالهها را دسته دسته میچید تا به ملت ایران و مردم مقاوم اصفهان هدیه دهد.
پرده اول: صبح عاشورای ۶۱ نبرد سپاه کوفه با سپاه امام حسین (ع)با با انداختن نخستین تیر توسط عمر بن سعدرسما جنگ آغاز شد و پس از آن دو گروه بر یکدیگر حمله کردند و ساعتى از روز را به طور دسته جمعى با یکدیگر جنگیدند، به طورى که بنا به برخى اخبار پنجاه و اندى از اصحاب امام حسین(ع) به شهادت رسیدند.سپس اصحاب باقیمانده امام حسین (ع) تک تک عازم میدان شده وپس ازنبرد تن به تن ومبارزه به شهادت رسیدند. وبه والاترین مقام شهدای اسلام در تاریخ مبدل گردیدند.وشدند مظهر مقاومت ؛ ایثار وازادگی .
پرده دوم: عملیات محرم از آغاز بوی کربلا میداد؛ بچهها در این عملیات جور دیگر بودند؛ کربلا حس میشد؛ رزمندگان حسینی شده بودند؛ تمام طراحی و شناساییها انجام شده بود؛ فرماندهان از ردهی تیپ تا دسته نسبت به عملیات توجیه شدند؛ رزمندگان آمادگی لازم را پیدا کردند.و بعداز سیزده قرن ؛ صحنه های کربلا احیا شد.
پرده سوم: در بعدازظهر روز ۹ آبان ۱۳۶۱ گردانها یکی پس از دیگری به راه افتادند تا پس از غروب خورشید بر سیاهیها و تاریکیها یورش برند؛ آسمان در هم فرو رفت و خورشید در پس ابرها مخفی شد، نم نم باران بچهها را بدرقه میکرد؛ آرام آرام به بارش باران اضافه میشد، وقتی هوا کاملا تاریک شد، رزمندگان پشت خط، آمادهی فرمان از قرارگاه ایستادند؛ بارش باران بسیار تند شد و از بین شیارها و تپهها جویبارهایی روانه گشت؛ رودخانه “چیخواب” و ” دویرج” در پیش بود و نیروها و سیلابها هم هر دو به سمت دویرج در حرکت بودند؛ بعضی از فرماندهان و نیروها بر آب، پیشی گرفتند و خود را به آن سوی رودخانهها رساندند و گروهی ماندند، هوا تاریک بود جز چند نفری که در کنار رودخانه منتظر عبور بودند؛ کسی فرورفتن بچهها را نمیدید؛ آنها برای یک لحظه هم توقف نکردند، چون فرمان به حرکت و عبور بود؛ خبر طغیان رودخانه به قرارگاه رسید اما همچنان تاکید بر گذر از رودخانه بود؛ تا اینکه فرماندهان یکی پس از دیگری بر ساحل رودخانه حاضر شدند و دیگر عبور را مصلحت ندیدند، اما کمی دیر شد و حدود دو گردان در رودخانه غرق شدند؛ التهاب رودخانه به سنگر فرماندهی و قرارگاه رسید؛ همه به فکر چارهای بودند و در اینجا چارهای جز توقف نبود این محور با یک روز تاخیر و از دست دادن دو گردان عملیات را ادامه داد؛ رودخانه فتح شد؛ “جبل الحمرین” فتح شد؛ تپه ۱۷۵ با تمام اُفت و خیزهایش و تمام مقاومت و جنگ تن به تن به دست رزمندگان افتاد. “زبیدات” و “شرهانی” تسلیم نیروهای اسلام شد؛ و عملیات تا آخر آبان ماه ادامه یافت؛ رودخانه ” دویرج” به خون خانه تبدیل شد؛ آب که فرو نشست در بین گل و لای و شن زارها پیکر لالهها جمع آوری شد و این بار دویرج بود که لالهها را دسته دسته میچید تا به ملت ایران و مردم اصفهان هدیه دهد…
مرحله نخست عملیات: شامگاه دهم آبان ۶۱ با همکاری تیپ قمربنی هاشم، لشکر نجف اشرف و ۸۴ خرم آباد با رمز یا زینب (س)ˈ به فرماندهی سردار حسن باقری آغاز شد و یک هفته به طول انجامید. رزمندگان اسلام توانستند در کمتر از نیم ساعت شماری از نیروهای عراقی را به اسارت در آورده و ۵۵۰ کیلومترمربع از خاک ایران را آزاد و شهرک طیب عراق را تصرف کنند.
مرحله دوم عملیات، بامداد ۱۱ آبان آغاز شد و نیروهای عراقی به محاصره کامل رزمندگان ایرانی درآمدند و ۱۵۰ کیلومتر مربع از زمینهای اشغالی آزاد شد و تعدادی از نیروهای عراقی به اسارت در آمدند.
مرحله سوم این عملیات نیز شامگاه ۱۵ آبان با هدف تصرف بلندیهای غرب حمرین، جادهها و مراکز مهم عملیاتی آغاز شد و در این مرحله ۳۰۰ کیلومترمربع از خاک عراق و ۳۵ حلقه چاه نفتی تاسیسات عراق به تصرف نیروهای ایرانی در آمد و عملیات محرم صبح ۱۶ آبان خاتمه یافت.
پرده چهارم:
در این عملیات مهم ، یکهزار و ۲۵۰ نفر از شیران بیشه ایران به شهادت رسیدند که بیش از ۷۰۰ نفر آنها از استان اصفهان بودند و سه هزار و ۲۵۰ رزمنده دیگر نیز مجروح شدند.
شهدای اصفهان ؛ شناسایی شده وکاروان شهدا؛ در ۲۵ آبان سال ۱۳۶۱ شکوهمندانه به اصفهان بازگشت ؛ تعداد شهدا بیش از حد تصور بود، حاج حسین خرازی فرماندهی لشگر امام حسین (ع) جهت رعایت طاقت و تحمل مردم اصفهان گفت: آنها را در دو یا سه نوبت بفرستید؛ اولین کاروان در ۲۴ آبان به اصفهان رسید؛ کوچهها و خیابانها از حجله شهدا آذین بسته شده وهمه به انتظار و استقبال پرستوهای مهاجر امدند. مساجد همه پذیرای شهدا بودند؛ در هر محله و کوی و برزن التهاب بود و روحیه بالای مردم و پدر و مادر شهیدان شگفتآور بود.
جامعه مورد مطالعه اقوام فشارکیها ، شامل تمامی اقوام نسبی و سببی (وصلتهای درجه یک صورت گرفته) را شامل میشود، که از میان جامعه فشارکیها ، تعداد ۶۹ نفرتاکنون به شهادت رسیده اند. از این تعداد دو نفر خانم (مادربزرگ ونوه وی ) بودهاند که بر اثر بمباران هوایی دشمن به شهادت رسیده و مابقی جزء رزمندگان بودهاند. محدوده سنی شهدای فشارکی، بین ۱۰ سال الی ۶۲ سال و محدوده سنی شهدای رزمنده، بین ۱۴ سال الی ۵۲ سال بوده است که هشت تن از آنها بعد از ۸ الی ۳۴ سال انتظار، پیکرهای مطهرشان بازگشته و تدفین شده و دو تن دیگر نیزهمچنان بیمزار ماندهاند؛ همچنین یک شهید عزیز( حمیدرضا باب الخانی ) نیز از مدافعان حرم است.
صبح روز موعود فرا رسید؛ ۲۵ آبان ۱۳۶۱ ؛ ۳۸۴ تابوت بر روی دستان مردم به سوی میدان امام در حرکت بود؛ حال و هوای آنروز، قابل توصیف نبود؛ میدان امام خمینی مملو از جمعیت بود؛ همه و همه آمدند تا شهدا را تشییع کنند؛ پنج شهید فشارکی را نیز پس از تشییع گروهی در محلهها و خیابانها تشییع کردند. سه روز بعد نیز ۲۵۰ شهید دیگر در این شهر تشییع شد.و سه شهید فشارکی نیز تشیع شدند و در گلستان شهدا، گل افشان شدند. شهدای والامقام فشارکی در عملیات محرم اسمانی شدند ( یحیی احمدی فشارکی فرزند محمود – نادعلی فشارکی پزوه فرزند عبدالعلی – محمدعلی مطلبی فشارکی فرزند محمدرضا – مهدی مطلبی فشارکی فرزند علی اصغر – نجف علی مطلبی فشارکی فرزند عبدالله – محمد مطلبی فشارکی فرزند رمضان – علی محمد مطلبی فشارکی فرزند عبدالله – مرتضی نقیان فشارکی فرزند ابوالقاسم ) بودند ؛ که در میان آنها دوبرادر همزمان تشیع وتدفین و جاودانه شدند.
- پرده سخن پایانی
بیست و پنجم آبان روز حماسه ایثار استان اصفهان ؛ یکی از روزهای ماندگاردفاع مقدس مردم مسلمان ایران در تاریخ ثبت شد ، روزی که مردان و زنان و مادران و فرزندان شهدا خم به ابرو نیاوردند و راست قامت و مصممتر از دیروزشان در صف ثبت نام و حضور دوباره در جبهه ایستادند که چشم جهانیان بر این عظمت متحیر ماند! این عظمت و بزرگی باید در تاریخ حماسه و ایثار این دیار بماند و فرهنگ آن بر گفتار و کردار مردم و مسولین اثار وضعی متحول کننده ای را از لقلقه زبان به فعل در آورده و لاجرم بردل نشیند و عملا بکار برده شود . آن چیزی که هر شنونده و خواننده ای را به تدبر وا میدارد ، اینست که علل و زمینه های آن حوادث بی نظیر چه بود ؛ که چنان ایثار ومقاومت وشهادتی را شاهد بودیم . و در این سالها چه کرده ایم که از این فرهنگ و اثار معنوی آن فاصله گرفته ایم و چه باید انجام داد تا روحیه ایثار و فداکاری باز درجامعه آفت زده مان عطر اگین و فراگیر شود.
منابع :
- http://rasekhoon.net/forums/thread/801375
- https://www.irna.ir/news/83488349/
- http://javadfesharaki.blog.ir/1397/06/31/
- محمدی ، حسینعلی ؛ کتاب “دویرج” ؛انتشارات دارخوین اصفهان ؛ سال ۱۳۹۲
- هاشمیفشارکی، سیدجواد؛گنجینه معارف شهدا (سفارشها و نواهای آسمانیان فشارکی) , انتشارات وانیا ؛ ۱۳۹۸