در طول هشت سال دفاع مقدس، مدیریت و تدابیر حضرت امام خمینی(ره) همواره راهگشای فرماندهان در تنگناهای پیش روی رزمندگان بود؛ ایشان پس از مشورت با فرماندهان جنگ، تصمیمات مهمی میگرفتند که بسیاری از آن تصمیمها موانع جنگ را برطرف میکرد.این مطلب برخی تصمیمات بنبستشکن رهبر کبیر و بنیانگذار جمهوری اسلامی در سالهای جنگ تحمیلی را بازخوانی میکند.
شکست حصر آبادان
یکی از چهار عملیات بزرگ و برجسته تاریخ دفاع مقدس که یک نقطه عطف در انتقال راهبرد جنگ به شمار میآید، عملیات شکست حصر آبادان است که بلافاصله پس از فرمان امام خمینی(ره) طرحریزی شد. بنابر خاطرات فرماندهان جنگ وقتی امام(ره) در چهاردهم آبان ماه ۱۳۵۹ فرمان تاریخی «حصر آبادان باید شکسته شود» را خطاب به نیروهای مسلح صادر کردند، طرحریزی عملیاتی برای شکستن حصر آغاز شد. امام(ره) در این فرمان تصریح کرده بودند: «من منتظرم که این حصر آبادان از بین برود و [هشدار] میدهم به پاسداران، قوای انتظامی و فرماندهان قوای انتظامی که باید این حصر شکسته بشود؛ مسامحه نشود در آن، حتماً باید شکسته بشود. فکر این نباشند که ما اگر اینها هم آمدند، بیرونشان میکنیم. اگر اینها آمدند، خسارات بر ما وارد میکنند. نگذارند اینها بیایند در آبادان وارد بشوند. از خرمشهر اینها را بیرون بکنند. حال تهاجمی بگیرند.»
به دنبال فرمان امام خمینی(ره)، طرحهای مشترک سپاه و ارتش برای شکستن حصر آبادان شکل گرفت. روز پنجم مهر ۱۳۶۰ رزمندگان اسلام عملیاتی را با رمز «نصر من الله و فتحٌ قریب» آغاز کردند که پس از دو روز با موفقیت به اجرا درآمد. سردار «عبدالله محمودزاده» درباره تأثیر فرمان امام(ره) در جبهههای جنگ میگوید: «بعد از فرمان امام شورا تشکیل شد. در شورا قرار شد که چند نفر به مسئولیت شهید کلاهدوز قائممقام وقت سپاه و شهید صیادشیرازی بروند بررسی کنند و ببینند که چقدر نیرو و امکانات احتیاج داریم و چگونه میشود حصر آبادان را شکست. تیم مشخص شده به منطقه اعزام شدند و شرایط عملیات را بررسی کردند و بعد از مدتی در جلسه شورای سپاه حاضر شدند تا برآوردهای خود را اعلام کنند. نحوه عملیات، محورهای عملیات و میزان نیرو و امکاناتی که به آن احتیاج داریم تا حصر آبادان شکسته شود را اعلام کردند. امام اگر این فرمان را صادر نمیکردند شاید امروز آبادان جزء نقاط ایران نبود.»
گرهگشایی در فتحالمبین
عملیات فتحالمبین از دیگر عملیاتهایی است که به گفته شهید صیاد شیرازی «بیانگر آن است که در این نبرد چقدرروحیه، تفکر و راهنمایی و هدایت امام خمینی نقش سرنوشتساز وتعیینکنندهای در آن داشت.» علی صیاد شیرازی با اشاره به این موضوع که «با تلاش حدوداً سه ماهه، برنامه این نبرد را طرحریزی کرده و نیروهایمانرا از ابعاد مختلف مجهز و آنها را درچهار محور عینخوش، پل نادری دزفول، شوش و رقابیه متمرکز کردهبودیم»، میگوید: «گرم این محاسبات بودیم کهدشمن پیشدستی کرد و قبل از اینکه ما به او حمله کنیم زودتر به ما حمله کرد. بر اثر پیشروی دشمن فشارآنقدر زیاد شد که در قرارگاه عملیاتی کربلا برادران ارتش و سپاه به ایننتیجه رسیدند که ما در این شرایط سخت، در این تنگنایی که واقعاً نمیدانیمچه باید بکنیم؛ برویم از فرمانده معظم خودمان کسب تکلیف کنیم، که چکارباید کرد؟»
شهید صیاد به سفر دو ساعته محسن رضایی به تهران برای کسب تکلیف از امام(ره) اشاره میکند و میگوید: محسن رضایی گفت: «امام خیلی با آرامش، تشریح وضعیتسخت ما را گوش نمودند و تبسمی کردند و بعد از تبسم یک اطمینان قلبیدادند و فرمودند: «هیچ نگران نباشید و همچنان هم باید مصمم باشید کهعملیاتتان را انجام بدهید.» درخواست کردم استخاره بکنند. گفتند: «استخارهلازم نیست، ولی اگر مایلید که از قرآن هم قوت قلب بگیرید به نیت طلب خیر، قرآن را باز کنید و خداوند قلبتان را قوی بکند و حتماً موفقید انشاءاللّه.» به روایت شهید صیادشیرازی: قرآن را که بازکردیم به لطف خداوند متعال سوره فتح آمد. به دنبال این قوت قلب گرفتیم.»
تصرف فاو
عملیات والفجر ۸ از دیگر عملیاتهای سرنوشتسازی بود که با درایت امام خمینی(ره) به تصرف فاو انجامید. سرلشکر رحیم صفوی با اشاره به مسائل و مشکلات پیشرو در عملیات والفجر ۸ میگوید: «با توجه به سوابقی که در عدم موفقیت رزمندگان در عبور از رودخانههای دجله و فرات در عملیات بدر و خیبر داشتیم و با توجه به سرکشی رودخانه اروند، نگران بودیم که مثلاً اگر ما چند هزار نفر نیرو را ازاین رودخانه عبور بدهیم، چه خواهد شد؟ از طرفی برای تثبیت مواضع تصرفشده هم در مقابل خود، دشمن و در پشت سر، رودخانه را داشتیم.»
سردار صفوی با اشاره به این موضوع که «مجموعه این عوامل باعث نگرانی ما شده بود» میافزاید: «روز دوم بهمنماه ۶۴ یعنی چند روز قبل از عملیات والفجر ۸ به اتفاق تنی چند از فرماندهان، از جمله سردار رضایی و سردار شمخانی خدمت حضرت امام رسیدیم. آن بزرگوار با آن حال و سن زیاد حدود نیم ساعت از روی نقشه به دقت توضیحات ما درباره عملیات را ملاحظه فرمودند و نگرانی ما را هم متوجه شدند. سپس فرمودند که: شما به خداوند اعتماد داشته باشید، اصلاً فرمانده کل قوا خداست. همان خدایی که به شما مأموریت داده که نماز بخوانید، همان خدا به شما امر کرده که دفاع بکنید. بروید و مطمئن باشید که پیروزید.»
به گفته سردار صفوی، رزمندگان اسلام با تکیه بر دلگرمی امام خمینی(ره) و اینکه ایشان فرموده بودند شما پیروزید و «بر خداوند توکل کنید» عملیات را شروع کردند و «هنوز یک ساعت از شروع عملیات نگذشته بود که خط اول دشمن در کناره اروند به وسیله لشکر ۲۵ کربلا شکسته شد و به دنبال آن شهر فاو به تصرف سپاه اسلام درآمد.»
بسیج عمومی در مرصاد
فرمان جهاد و بسیج عمومی مردم از دیگر راهبردهای امام خمینی(ره) برای رهایی از تنگناهای جنگ در طول جنگ تحمیلی به حساب میآید. وقتی در اوایل مرداد ۱۳۶۷ و در روزهای پذیرش قطعنامه ۵۹۸، سازمان منافقین با اتکا به ارتش آزادیبخش و کمکهای صدام، و با این امید که «مردم از نظام خسته شدهاند» عملیات موسوم به فروغ جاویدان را پیریزی کرد، فرمان امام خمینی(ره) و سیل گسترده مردمی برای دفاع از کشور، کل معادلات آنان را برهم زد.
سردار «اسدالله ناصح» از فرماندهان عملیات مرصاد با اشاره به حکم امام خمینی(ره) برای تقویت جبهه میگوید: «در جریان عملیات مرصاد به دنبال فراخوان حضرت امام آنقدر نیروی مردمی به جبههها آمد که فرماندهان سپاه امکان تجهیز و سازماندهی همه آنها را نداشتند. مردم از تمامی اقشار، دانشجو، کارگر، معلم و… حتی کسانی که اصلاً به جبهه نیامده بودند در این عملیات اسلحه به دست گرفتند و علیه منافقین وارد عمل شدند.»
سردار سلیمآبادی از فرماندهان مرصاد نیز به یاد میآورد: «آنقدر نیرو آمده بود که جا نداشتیم و فقط تعدادی از این نیروها را جایگزین نیروهای مجروح میکردیم، آنقدر انواع خودرو برای ما ارسال کرده بودند که از هیچ لحاظ مشکلی نداشتیم.»
ذرهبین
۱– در عملیات مرصاد به دنبال فراخوان حضرت امام آنقدر نیروی مردمی به جبههها آمد که فرماندهان امکان تجهیز و سازماندهی همه آنها را نداشتند.
۲– امام اگر این فرمان را صادر نمیکردند شاید امروز آبادان جزء نقاط ایران نبود.
۳– درایت امام خمینی(ره) در دادن دلگرمی و اعتماد به رزمندگان موجب شد عملیات والفجر ۸ به تصرف فاو بینجامد.