خاطره شیرین و خواندنی سردار میر احمدی از دیدار با حسین علائی سردار سیدمجید میراحمدی از همکاران سابق حسین علایی در نیروی دریایی سپاه با بیان خاطره ای شنیدنی از این دیدار اینگونه گفت که : ما با نگرانی در پی انتشار مقاله ۱۹ دیماه حسین علائی و واکنش ها و انتقادات گسترده تصمیم گرفتیم […]
خاطره شیرین و خواندنی سردار میر احمدی از دیدار با حسین علائی
سردار سیدمجید میراحمدی از همکاران سابق حسین علایی در نیروی دریایی سپاه با بیان خاطره ای شنیدنی از این دیدار اینگونه گفت که : ما با نگرانی در پی انتشار مقاله ۱۹ دیماه حسین علائی و واکنش ها و انتقادات گسترده تصمیم گرفتیم با جمعی از فرماندهان و سپاه و قرارگاه نوح(ع) به دیدار و گفتگو با سردار علائی برویم . دوستان و همکاران سابق آقای علایی نگران سوء استفاده ضدانقلاب از این مقاله بودند و همچنانکه آنها هم طبیعتاً مبتنی بر برداشت ها و تفسیرهای ضدانقلابی خود یاوه گويی ها را نسبت به نظام مقدس جمهوری اسلامی سرداده بودند. فلذا ما رفتیم و با ایشان صحبت را شروع کردیم،اما آقای علائی جمله ای گفت که همه ی ما تکان خوردیم ،… ایشان گفت وقتی فرماندهان سپاه اطلاعیه ای را در جواب مقاله بنده صادر کردند و در آخر آن بیانیه سه بیت از شعری که در رثای شهید حاج حسن تهرانی مقدم سروده شده بود آن را خواندم خیلی گریه کردم و گفتم شهدا ما را فراموش نمیکنند و هر گونه غفلت را شهدا به ما تذکر میدهند و به حدی این سه بیت شعر بر من تاثیر گذاشت که یک انقلاب دیگر در من حادث گردید و هر شب شعر کامل آنرا میخوانم و خود را مدیون آن شهید والا مقام میبینم و حالا به این جمله مقام معظم رهبری رسیدم که : “شهدا ستارگاني هستند كه مي توان در همه حال با آنها راه را پيدا كرد…” در هر صورت اگر برداشتی از مقاله من شده است که علاقهمندان به نظام را ناراحت کرده من عذرخواهی می کنم،… .
خبرنگار ما به لحاظ اهمیت موضوع به سراغ شاعر این شعر استاد جعفری که خود از شاعران ولائی و رزمنده و جانباز جنگ تحمیلی میباشند رفته تا گفتگوئی با ایشان از راز و رمز این شعر داشته باشند که خلاصه نوشتار شنیدنی خبرنگار ما با ایشان در زیر می آید:
…….هر چند این قطعه شعر ده بیتی استاد جعفری را در وبلاگ ایشان (همفکر) خوانده بودم اما بعد از اینکه فرماندهان با بصیرت سپاه در پاسخ به یادداشت ۱۹ دی حسین علائی در روزنامه اطلاعات نامه ای را نوشتند و سه بیت از این شعر ایشان را در پایان آن نامه آوردند بدنبال استاد جعفری رفتم تا آن رویای صادقه را که در مورد شهید حاج حسن تهرانی مقدم دیده اند برایمان تعریف کند اما ایشان اصرار داشتند که آنچه در خواب دیده اند همان است که در شعر آمده ولی از ما اصرار و از ایشان تاکید بر همان اشعار … تا اینکه استاد جعفری متقاعد شدند در جواب سئوالات متعدد ما قسمتی از خواب را اینچنین تعریف کنند:
شبی بعد از شهادت حاج حسن خیلی دلم گرفته بود چون واقعا او را دوست داشتم و خاطرات ایشان خصوصا در یادواره سراسری شهدای گمنام سال ۸۴ برایم تداعی عرفان و مقام معنوی او بود ، آن شب برای حاج حسن قرآن خواندم تا اینکه خوابم برد ، در عالم خواب دیدم تا حاجی در مکانی زیبا و مجلل و باغی بزرگ است و اینقدر حاجی نورانی بود که مثل خورشید نور افشانی میکرد ، رفتم جلو و گفتم حاج حسن اینجا کجاست؟ حاجی گفت اینجا بهشت شهداست و کارنامه شهدا با امضا و تائید مقام معظم رهبری و ولایت کامل میشود و هیچکس نمی تواند بدون تایید ولایت اینجا بیاید هر چند تمام عمر خود را در جهاد و عبادت بسر برده باشد . گفتم حاجی فکری بحال ما کن فرمودند از طرف من به همه بگوئید که : جز راه رهبری نیست راه سعادت و راست و ملاک و معیار در آخرت پیمان با ولایت است ، و عشق به امام خامنه ای یعنی عاقبت بخیری … و لذا من هم این شعر را برای حاجی سرودم
دیشب به خوابم آمد روح حسن چو نوری
شأن شهید را او ، می گفت با چه شوری
اینجا ملاک عشق است پیمان با ولایت
باید نمود پرواز تا مرز بی نهایت
میعادگاه معشوق با عاشقان بهشت است
این مرتبت که بینی محصول کار و کشت است
با کاروان مولا هر کس نخواهد آمد
این لطف حقتعالی ، جز از دعا نیامد
مأوای ما شهیدان نزد حسین زهراست
جز راه رهبری نیست راه سعادت و راست
فرزند و خانمانم باید دعا نمایند
با رمز یا حسین بر ، قبر شهید آیند
هر کس ولایتی نیست در دام سخت دنیاست
با تأیید ولایت جای شهید اینجاست
عمری به عشق و مستی با امت و امامیم
همراه کاروان با ، صاحب زمان بیائیم
باید دهیم جان را در راه حفظ اسلام
گردد به قدرت حق دشمن ذلیل و ناکام
ای جعفری شهادت مختص عاشقان است
شرط تعهد ما ایثار مال و جان است