تیپ ۲۷ حضرت محمدرسولالله (ص) در هفدهم بهمن ۱۳۶۰ به فرماندهی «حاج احمد متوسلیان» به جرگه یگانهای رزمی سپاه پیوست. تیپ در همان اوایل تأسیس آماده شد تا در عملیات بزرگ “فتحالمبین” نقشی کلیدی ایفا کند.
تیپ ۲۷ حضرت محمدرسولالله (ص) در هفدهم بهمن ۱۳۶۰ به فرماندهی “حاج احمد متوسلیان” به جرگه یگانهای رزمی سپاه پیوست. تیپ در همان اوایل تأسیس آماده شد تا در عملیات بزرگ “فتحالمبین” نقشی کلیدی ایفا کند. این تیپ با ۹ گردان مأموریت یافت تا با نفوذ در عمق مواضع دشمن، توپخانه سنگین آنها را در ارتفاعات “علی گره زد” از کار بیندازد. در این عملیات، تیپ ۲۷ طی چهار مرحله توانست ضربات سنگینی را در مناطق “تپه چشمه”، “شاوریه”، “بلتای بالا” و پایین به دشمن بعثی وارد کرده و مناطق وسیعی از سرزمینهای اشغالی را آزاد کند.
دومین عملیاتی که تیپ ۲۷ در آن حضور یافت، عملیات “الی بیتالمقدس” بود که کمتر از یک ماه پس از عملیات فتحالمبین طرح ریزی و اجرا شد. در این عملیات تیپ ۲۷ با دوازده گردان پیاده ماموریت داشت تا با پیشروی در عمق ۱۷ کیلومتری خطوط دشمن، خود را به جاده “اهوازـ خرمشهر” رسانده و از آنجا به سمت ایستگاه “نیم نود” و “گرمدشت” پیشروی کند، این مأموریت سخت و مشکل با ایستادگی رزمندگان این تیپ به خوبی انجام گرفت.
در مرحله دوم، تیپ ۲۷ با شکستن دژ دشمن در شلمچه، زمینه آزادسازی خرمشهر را مهیا کرد. پس از آن در مرحله سوم عملیات، تیپ ۲۷ با بستن راه فرار دشمن در محدوده “نهرخین” آنها را به محاصره در آورد. در آخرین مرحله نیز با مقاومت سرسختانهای در مقابل پاتکهای دشمن، آزادسازی خرمشهر را تثبیت کرد.
پس از عملیات پیروزمند “الی بیتالمقدس” تیپ ۲۷ به مأموریت برون مرزی اعزام شد که در همین مأموریت، سردار دلاور اسلام “حاج احمد متوسلیان” ربوده شد .
بازگشت تیپ ۲۷ به ایران مصادف بود با انجام مرحله سوم عملیات رمضان به فرماندهی “حاج محمد ابراهیم همت” که با تمام ساز و برگهایش در این مرحله از عملیات وارد کارزار شد و توانست با شکار تانکهای دشمن در منطقه “پاسگاه زید” ماشین جنگی عراق را زمینگیر کند.
پس از عملیات رمضان، تیپ ۲۷ با ارتقاء به لشکر، به سمت غرب کشور حرکت کرد تا در جبهه میانی وارد عمل شود. عملیات بعدی مسلم بن عقیل (ع) نام داشت که در منطقه سومار به مرحله اجرا درآمد. در این عملیات، لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) با نفوذ از محور “گیسکه” و “سلمان کشته” توانست تا چند کیلومتری شهر مندلی عراق پیشروی نموده و ضربات سختی را به دشمن وارد کند. در مرحله دوم این عملیات که به عنوان عملیات “زینالعابدین(ع)” نامگذاری شد، لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) مجددا نوک پیکان عملیات محسوب میشد که با کشته و زخمی کردن تعداد قابل توجهی از سربازان دشمن و با اسارت گرفتن تعدادی از آنها توانست ماموریت خود را به نحو احسن انجام دهد. سفر به رملستانهای “فکه” و دست و پنجه نرم کردن با موانع گسترده طبیعی و مصنوعی، ماموریت بعدی لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) محسوب میشد. عملیات والفجر مقدماتی با هدف نفوذ به عمق مواضع و انهدام نیروهای دشمن در حد فاصل “تنگهی چزابه” تا “سه راهی فکه” طرحریزی شد. لشکر ۲۷ در این عملیات ماموریت داشت تا با عبور از میادین وسیع مین و کمینهای دشمن، خود را به جاده “فکه-العماره” رسانده و در خیز دوم به مجتمع “نفتی بزرگان” عراق دسترسی پیدا کند.
در مرحله اول رزمندگان لشکر ۲۷ به خصوص گردانهای کمیل،انصارالرسول(ص)، حنظله، و عمار یاسر توانستند پاسگاههای عراقی “رشیدیه”، “صفریه” و “طاووسیه” را تصرف کرده و در کانال دوم عراقیها مستقر شوند.
دو ماه پس از عملیات “والفجر مقدماتی”، عملیات “والفجر ۱” در منطقه شمال فکه (شرهانی -ابوقریب) آغاز شد. لشکر ۲۷ در این عملیات ماموریت داشت تا با تصرف ارتفاعات ۱۱۲ –۱۴۶ و ۱۴۲ دشمن را مجبور به عقبنشینی از مواضع پدافندی خود کند.
یک هفته جنگ بیامان و شبانهروزی در حالی به اتمام رسید که لشکر ۲۷، فرمانده شجاع و دلاور خود “حاج رضا چراغی” را از دست داده بود. پس از عملیات “والفجر یک”، نظر فرماندهان جنگ به سمت جبهههای غرب معطوف شد. از این رو منطقه “شاخ شمیران” و “بمو” برای اجرای عملیات بعدی در نظر گرفته شد. قبل از انجام این عملیات، لشکر ۲۷ به منظور ادامه عملیات والفجر ۳ در منطقه مهران «کله قندی» وارد عمل شد. از سوی دیگر پس از حدود شش ماه، شناسائیهای طاقت فرسا و دقیق، عملیات “بمو” لغو و کلیه یگانها جهت ادامه عملیات “والفجر ۴” که در منطقه عمومی “پنجوین” آغاز شده بود به آن منطقه اعزام شدند.
در مرحله سوم این عملیات، لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) با هدف تصرف ارتفاعات ۱۹۰۴- ۱۹۰۰- ۱۸۶۶ “کانی مانگا” و “دشت پنجوین” وارد عمل شد. رزمندگان لشکر ۲۷، بر روی ارتفاعات کانی مانگا، جنگ سختی را با دشمن آغاز کردند.
جنگی که نزدیک بیست روز به طول انجامید، بیست روز جنگ بیامان با دشمنی تا دندان مسلح. در این عملیات نیز لشکر ۲۷ مانند دیگر عملیاتها چندین سردار دلاور خود را از دست داد. سردارانی چون: اکبر حاجیپور، اصغر رنجبران، مهدی خندان، ابراهیم معصومی و … .
پس از خاتمه عملیات والفجر ۴، بار دیگر نیروهای اسلام به سمت جنوب آمدند تا در “هورالهویزه” عملیات بزرگی را تدارک ببینند. عملیات آبی ـ خاکی خیبر در منطقه عمومی “طلائیه ـ جفیر” آغاز شد. لشکر ۲۷ در این عملیات مأموریت داشت تا در یک جبهه، با شکستن دژ مستحکم عراق در منطقه طلائیه و در جبههای دیگر با نفوذ به جزایر مجنون، دشمن را در حلقه محاصره خود قرار دهد. جنگ سختی بین رزمندگان اسلام و دشمن درگرفت. جنگی که ۱۵ روز به طول انجامید و عاقبت با شهادت فرمانده دلاور و محبوب لشکر ۲۷ شهید “حاج محمد ابراهیم همت” به تثبیت مواضع خودی انجامید.
عملیات خیبر تجربه خوبی بود تا بتوان عملیاتهای آینده را هم طرحریزی کرد، از این رو طرح عملیات آبی ـ خاکی دیگری ریخته شد.
در آخرین روزهای سال ۱۳۶۳، “عملیات بدر” در منطقهی “شرق دجله” آغاز شد. در این عملیات، لشکر ۲۷ به فرماندهی “حاج عباس کریمی” مأموریت داشت تا در حد میانی عملیات، ضمن عبور از آبراه هور، خود را از جزیره جنوبی به جزیره شمالی مجنون رسانده و از آنجا با نفوذ به عمق مواضع دشمن در دشت “الهاله” و رودخانه “دجله” بر بزرگراه “العماره ـ بصره” تسلط پیدا کند.
در این عملیات نیز مانند دیگر عملیاتها سنگینی و فشار دشمن، بر رزمندگان لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) وارد میشد،به طوری که وضعیت به مرحلهای رسید که فرمانده و معاون لشکر با “آرـ پی ـ جی هفت” به شکار تانکهای دشمن پرداختند.با شهادت حاج عباس کریمی، فرمانده لشکر ۲۷، این نبرد نا برابر نیز به پایان رسید.
یازده ماه پس از عملیات بدر،عملیات عظیم “والفجر۸” با عبور رزمندگان اسلام از رودخانه عظیم “اروندرود” شروع شد. در این عملیات،لشکر ۲۷ مأموریت داشت تا از “جاده فاوـ امالقصر” به سمت مواضع نیروهای عراقی پیشروی کند. در مرحله اول عملیات، شهر فاو، تمام حیثیت و آبرویشان به فنا رفته بود،هرچه در چنته داشتند رو کردند تا بلکه بتوانند مواضع از دست رفته را باز پس بگیرند.
اما استقامت و پایداری نیروهای اسلام بالاخص رزمندگان لشکر ۲۷ در محور “امالقصر” باعث شد تا دشمن نتواند به اهداف خود دست یابد.عاقبت، این نبرد نابرابر نیز پس از ۸۰ روز مقاومت و ایثار رزمندگان اسلام و عقب نشینی دشمن به پایان رسید.
پس از عملیات “والفجر ۸” عراق در یک حرکت تبلیغاتی و به منظور دادن روحیه به نیروهای خود، دست به اقداماتی زد که آن را “پدافند متحرک” نامید. در این عملیاتها عراق توانست بر بعضی از مناطق استراتژیک،از جمله شهر مهران دست پیدا کند. با سقوط شهر مهران، امام عزیز، با دم مسیحایی خود در کالبد رزمندگان دمیدند و فرمودند که مهران باید آزاد شود.
در دهم تیر ماه ۱۳۶۵، عملیات کربلای یک با هدف آزادسازی شهر مهران از چند محور شروع شد. لشکر ۲۷ با در اختیار داشتن چندین گردان آماده، مأموریت پیدا کرد تا با گذشتن از خط دشمن، ضمن عبور از رودخانه فصلی “گاوی”، “ده بهروزان” و چندین رده خط پدافندی دشمن، خود را به ارتفاعات “قلاویزان” برساند.
این عملیات نیز با موفقیت کامل انجام گرفت و منجر به آزادسازی شهر مهران گردید. در این عملیات، قائم مقام لشکر۲۷، “حاج سید محمد رضا دستواره” به خیل شهدا پیوست. پس از عملیات کربلای یک و تا قبل از شروع عملیات کربلای ۵، لشکر ۲۷ مسئولیت پدافند از خط مهران را نیز بر عهده داشت.
با اعزام سپاهیان محمد (ص) به جبههها و تکمیل گردانها، لشکر ۲۷ مأموریت پیدا کرد تا نقش کلیدی در عملیات بزرگ کربلای ۵، ایفا کند.
گردانهای لشکر ۲۷، در گام اول با هدف دستیابی به کانال “پرورش ماهی”، رسیدن به جاده “شلمچه ـ بصره” و بستن عقبه دشمن از سمت کانال زوجی از قلب مواضع نیروهای دشمن، پیشروی خود را شروع کرده و با پشت سر گذاشتن مواضع وسیع و غیرقابل نفوذ دشمن در شلمچه توانستند به اهداف اولیه عملیات دست یابند. از طرف دیگر دشمن بعثی، با احساس خطر از نفوذ رزمندگان اسلام، اقدام به پاتکهای سنگین زرهی کرد به طوری که آتش توپخانه و هواپیماهای دشمن لحظهای قطع نمیشد. فشار تانکهای پیشرفته دشمن به حدی بود که یگانهای مجاور لشکر ۲۷، مجبور به ترک مواضع خود شدند. از این رو نیروهای لشکر ۲۷ در یک منگنه فشار قرارگرفته و با تمام توان خود به مقابله با پاتکهای دشمن پرداختند.
در مرحله تکمیلی کربلای ۵ قرار شد رزمندگان لشکر ۲۷ با تصرف دژهای “نونی شکل” ماشین جنگی عراق را در شلمچه از کار بیندازند که در این مرحله متحمل فشارهای سنگین زرهی دشمن شدند. در مجموع، عملیات “کربلای ۵” که از ۱۹/۱۰/۶۵ شروع شده بود، با انجام عملیات “کربلای ۸” تا نیمه دوم فروردین ۱۳۶۶ به طول انجامید. نزدیک به ۱۰۰ روز جنگ بیامان ادامه داشت تا این که با تثبیت مواضع رزمندگان اسلام و تشکیل خط پدافندی، این نبرد سنگین هم به پایان رسید. در این عملیات حاج علیرضا نوری، قائم مقام فرماندهی لشکر به همراه تعداد زیادی از فرماندهان و معاونین گردانها به شهادت رسیدند.
در مردادماه ۱۳۶۶، لشکر ۲۷ مجدداَ جهت انجام عملیات، راهی منطقه غرب کشور شد تا در عملیات “نصر۷” حضور پیدا کند.
در این عملیات، مأموریت لشکر ۲۷، تصرف یال “دوپازا” و تثبیت ارتفاعات دوپازا بود که به نحو احسن انجام گرفت.شرکت در عملیات سخت و طاقتفرسای “بیتالمقدس۲″،در منطقه ماووت، دست و پنجه نرم کردن با دشمن در سرمای چندین درجه زیر صفر منطقه “دلبشک” و “سیدصادق” مأموریت دیگری بود که لشکر ۲۷، آن را نیز به انجام رساند. ارتفاعات سرسبز “شاخ شمیران” عراق،در اولین روزهای بهاری سال ۱۳۶۷ میزبان دریادلان بسیجی بود تا در رزمی دیگر پنجه در پنجه دشمن اندازند. تصرف ارتفاعات “شاخ شمیران”، “شاخ سورمر”، “تیمورژنان” و “سد دربندیخان” از اهداف این عملیات بود که طی چندین روز جنگ بیامان به پایان رسید.
بعد از عملیات “بیتالمقدس۴” عراق با تقویت سازمان رزم خود، به انجام عملیاتهای محدود برای بازپس گیری مناطقی که در تصرف ایران بود اقدام کرد و بعضاَ هم موفق شد. عراق توانست فاو، مجنون، شلمچه، فکه و… را باز پس بگیرد. جهت مقابله با پیشرویهای دشمن، طرح عملیات “بیتالمقدس۷″، در منطقه پاسگاه “زیدـ کوت سواری” ریخته شد، که بلافاصله هم به مرحله اجرا درآمد.
در بیستم خرداد ۱۳۶۷، لشکر ۲۷ مأموریت پیدا کرد تا با عبور از “کانال ادب”، خود را به کانال پرورش ماهی، در منطقه شلمچه برساند.
چند روز پس از این عملیات، دشمن پاتک سنگینی را در منطقه “ابو قریب” آغاز کرد. جهت مقابله با دشمن، رزمندگان “گردان عمار یاسر” به همراه سردار دلاور اسلام “حاج غلامرضا صالحی” به منطقه اعزام شدند که پس از نبردی شدید، عاقبت با شهادت تعدادی از رزمندگان گردان عمار یاسر و سردار دریا دل و باصفا، “حاج غلامرضا صالحی”، قائم مقام فرماندهی لشکر، دشمن به عقب رانده شد.
در آخرین روزرهای تیرماه۱۳۶۷، با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی جمهوری اسلامی ایران، استکبار جهانی و به خصوص عراق در یک بن بست استرتژیکی قرار گرفته و به قولی خلع سلاح شدند. آنها به تصور این که ایران، توان رزمیاش را از دست داده و همین امر باعث شده تا قطعنامه ۵۹۸ را بپذیرد، بر آن شدند تا با هجوم گسترده دیگری، ایران را از پای درآورند. از همین رو نیروهای فریب خورده منافقین با تجهیز و جمعآوری کلیه نیروهای خود از اقصی نقاط دنیا، اقدام به انجام عملیاتی برای اشغال شهرهای غرب کشور به منظور پیشروی و تصرف تهران نمودند. از سوی دیگر نیروهای تقویت شده عراق، با حمله گسترده دیگری ضمن عبور از مرزهای جنوبی تا ۲۰ کیلومتری اهواز پیشروی کرده و درصدد برآمدند تا شهرهای خرمشهر ـ آبادان و حتی اهواز را به اشغال خود درآوردند که بار دیگر نهیب حیدری امام خمینی (ره) به مدد این کشور آمد و با فرمان ایشان، سیل نیروهای مردمی به سوی جبهههای نبرد هجوم آوردند. به گونهای که در کمتر از یک هفته، هم منافقین و هم نیروهای عراقی را تا پشت مرزهای بینالمللی به عقب راندند.
در این مقطع نیز لشکر۲۷، با گسیل بخشی از نیروهای خود برای مقابله با توطئه منافقین و بخشی دیگر جهت مقابله با نفوذ عراق در منطقه شلمچه، نقش چشمگیری در سرکوبی این توطئهها ایفا کرد.
با پذیرش قطعنامه ۵۹۸، از سوی طرفین و مشخص شدن آتش بس، عملاَ جنگ به اتمام رسید اما لشکر ۲۷ تا دو سال پس از جنگ نیز مأموریت پدافند از منطقه “پاسگاه زید” را بر عهده داشت. علاوه بر مأموریت پدافند از منطقه، کار تفحص و جستجوی پیکرهای مطهر شهدا نیز از جمله اقداماتی بود که لشکر ۲۷ پس از اتمام جنگ به آن اهتمام ورزید و تا کنون آن را ادامه داده که در این مسیر نیز شهدایی را تقدیم کرده است.
افزون بر مأموریتهای رزمی، لشکر ۲۷ محمد رسولالله(ص) پس از پایان جنگ در سنگر سازندگی، به فعالیت پرداخت.
در مجموع میتوان گفت: لشکر پرافتخار محمد رسولالله (ص) در طول هشت سال دفاع مقدس و شرکت در چندین عملیات بزرگ و عاشورایی، چهار فرمانده لشکر، ۶ قائم مقام لشکر، دو رئیس ستاد، ۱۰ فرمانده تیپ، بیش ۱۵۰ فرمانده و معاون گردان و هزاران نیروی سپاهی و بسیجی تقدیم انقلاب اسلامی کرده است که هم اکنون نیز با پیروی از رهنمودهای مقام معظم رهبری در سازماندهی،مدیریت، آموزش و انضباط، تعمیر و نگهداری، پشتیبانی و سازماندهی هزاران نفر از بسیجیان، لشکر مصمم است تا راه خونین شهدا را ادامه دهد.