«پهلوان گودگرمدشت، سرگذشتنامه شهید حسین قجهای» به قلم «گلعلی بابایی» در ۲۴۸ صفحه نوشته و توسط نشر «صاعقه» و همکاری «نشر بیست و هفت» در ۳۰۰۰ نسخه منتشر شده است.
* «بیست و هفت در ۲۷» عنوان مجموعه کتابهایی است که به زندگی فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) اختصاص دارد. این کتابها که در قالب سرگذشتنامه منتشر میشود، در نوع خود جامعترین روایتهای موثق از زندگی فرماندهان شهید است.
«پهلوان گود گرمدشت» هشتمین جلد از این مجموعه است و به زندگی شهید «حسین قجهای» میپردازد. این کتاب در ۱۸ فصل به انضمام عکسها و اسناد مرتبط با شهید قجهای است و زندگی این شهید را از فعالیتهای انقلابی تا حضور در جبهههای جنگ تحمیلی علیه ایران تا شهادت روایت میکند.
پایداری حسین قجه ای و نیروهایش، گل سر سبد مقاومت نیروهای قرارگاه نصر۲ محسوب می شد. غروب روز دوم عملیات، رفتم سمت محل استقرار بچههای حسین؛ آن جا، یک خاکریز، عمود بر جاده آسفالت اهواز – خرمشهر وجود داشت که عراقیها، کماندوهای تیپ ۳۳ نیرو مخصوص خودشان را تا پشت آن، جلو میکشیدند و به شکل تن به تن، با نیروهای گردان حسین میجنگیدند. نیروهای گردان سلمان، همگی بسیجیهای اعزامی از سپاه شهرستان کرج بودند و عمدتابچه محصلِ کم سن و سال و خیلی ریز نقش بودند .
حسین قجهای در سال ۱۳۳۷ متولد و در سال ۱۳۵۳ وارد فعالیتهای سیاسی شد. با پیروزی انقلاب به استخدام کمیته درآمد و پس از مدتی سپاه پاسداران زرینشهر را تاسیس کرد. مدتی نیز مسؤولیت توپخانه سپاه مریوان و دزلی را پذیرفت. وی ماهها با گروهکهای ضدانقلابی جنگید و در عملیات محمد رسول الله (ص) با سمت فرمانده عملیات حاضر شد.
قجهای بعد از شرکت در عملیات فتح المبین با سمت فرمانده گردان سلمان فارسی(ع) در عملیات بیتالمقدس شرکت کرد و سرانجام در جاده اهواز – خرمشهر در تاریخ ۱۳۶۱ در سن ۲۴ سالگی به شهادت رسید.
قسمتی از متن کتاب
«گرگ و میش هوای روز چهارشنبه پانزدهم اردیبهشت ۱۳۶۱، من و سید باقر موسوی راه افتادیم به سمت موضع گردان سلمان فارسی، تا از آخرین وضعیت این گردان اطلاعاتی را به دست بیاوریم و برای تصمیمگیری در اختیار فرمانده تیپ قرار دهیم. وقتی وارد محدوده گردان شدیم، حسین قجهای و نیروهایش بدجوری در محاصره افتاده بودند.
فشار دشمن از یک طرف و کمبود نیرو، مهمات، آذوقه و آمبولانس هم از طرف دیگر چنان عرصه را بر حسین تنگ کرده بود، که ما هر آن منتظر بودیم تا نیروهای سلمان خط را رها کرده، به عقب بیایند. دیدیم حسین تنهای تنها وضعیت آشفتهای دارد. تعدادی زیادی از مجروحین و شهدا در اطراف موضع گردان سلمان روی زمین افتاده بودند و به دلیل نبود امکانات، هیچ کاری نمیشد برایشان انجام داد. قبل از اینکه ما چیزی بگوییم، حسین پیشدستی کرد و با حالتی بغضآلود گفت:
فلانی، به برادر احمد بگو یک کاری برای این بچهها بکنند. با دست خالی که نمیشود با تانک و توپ جنگید. بعد با حالتی حزن آلود ادامه داد:
حتما باید یک تیری به سرم بخورد و بعد آنها بفهمند که اینجا هم خبری هست…..»
«پهلوان گودگرمدشت، سرگذشتنامه شهید حسین قجهای» به قلم «گلعلی بابایی» در ۲۴۸ صفحه نوشته و توسط نشر «صاعقه» و همکاری «نشر بیست و هفت» در ۳۰۰۰ نسخه منتشر شده است.