گروه جهاد و حماسه: مناطق اشغالی کردستان و صحنههای مختلف جبهههای جنوب کشور بهویژه عملیات والفجر ۸ و جاده امالقصر (در فاو) شاهد دلاوریهای عاشقانه و جانفشانیهای شهید دستواره است؛ شهیدی که از جمله قاریان قرآن بود و میتوان وی را از شهدای قرآنی نام برد. امروز، ۱۳ تیر مصادف است با بیست و هفتمین […]
شهید دستواره به سال ۱۳۳۸ در خانوادهای مذهبی و مستضعف در جنوب شهر تهران به دنیا آمد و دوران تحصیل دبستان را در مدرسهای به نام باغ آذری گذراند. سپس تا مقطع دیپلم، تحصیلات خود را با نمرات عالی به پایان رساند. وی در تمام طول دوران تحصیل از هوش و حافظهای قوی برخوردار بود.
علاقه عجیب به تلاوت قرآن
گرایش دینی و علایق مذهبی از همان کودکی در حرکات و سکنات شهید دستواره به وضوح نمایان بود و هر روز افزایش مییافت. وی به تلاوت قرآن و شرکت در مسابقات قرائت قرآن علاقه وافری داشت. زمانی که خود هنوز به سن تکلیف نرسیده بود اعضای خانواده را به انجام تکالیف الهی و رعایت اخلاق اسلامی توصیه میکرد و همسایگان، وی را به عنوان روحانی خانوادهاش میشناختند.
با اوجگیری انقلاب اسلامی، همراه با سیل خروشان امت مسلمان در تظاهرات و فعالیتهای مردمی شرکت فعال داشت و چند بار توسط عوامل رژیم منحوس پهلوی دستگیر شد.
حضور فعال در مراسم استقبال از امام(ره)
به واسطه حضور فعال و مستمری که در صحنههای مختلف داشت توسط عوامل رژیم شناسایی و در روز ۱۴ آبان سال ۱۳۵۷ در دانشگاه تهران دستگیر و روانه زندان شد، اما پس از مدتی آزاد شد. به هنگام ورود حضرت امام خمینی(ره) فعالانه در مراسم استقبال از ایشان شرکت کرد و مسئولیت امنیت قسمتی از میدان آزادی را به عهده گرفت. پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی برای پاسداری از دستاوردهای انقلاب به جمع پاسداران کمیته انقلاب اسلامی پیوست و طی چهار ماه خدمت خود در این نهاد انقلابی، زحمات زیادی را در انجام ماموریتهای مختلف و تثبیت حاکمیت انقلاب اسلامی تحمل کرد. سپس به خیل سپاهیان پاسدار پیوست و بلافاصله داوطلبانه طی ماموریتی عازم کردستان شد.
وی همراه فرماندهان عزیزی چون شهید چراغی و حاج احمد متوسلیان، زحمات زیادی را در مقابله با ضدانقلاب به جان خرید. بعد از آزادسازی شهر مریوان در معیت متوسلیان و سایر برادران رزمنده وارد شهر مریوان شد. وی مدتی فرماندهی پاسگاه شهدا، در محور مریوان را به عهده داشت. هنگامی که سردار متوسلیان ماموریت یافت تیپ محمد رسول الله(ص) را تشکیل دهد، وی همراه سایر برادران به سمت جبهههای جنوب عزیمت کرد و در آنجا به علت مهارت در جذب نیرو مامور تشکیل واحد پرسنلی تیپ شد. شهید دستواره به همراه سرداران لشکر محمد رسول الله(ص) برای یاری رساندن به مردم مسلمان و ستمدیده لبنان و شرکت در نبردهای پرحماسه رمضان و مسلم بن عقیل به فرماندهی تیپ سوم ابوذر منصوب شد و تا زمان عملیات خیبر در همین مسئولیت به خدمت صادقانه مشغول بود. در عملیات خیبر بعد از شهادت فرمانده دلاور لشکر محمد رسول الله(ص) – شهید محمدابراهیم همت و واگذاری فرماندهی به شهید عباس کریمی – سیدمحمدرضا به عنوان قائم مقام لشکر ۲۷ حضرت رسول(ص) منصوب شد. پس از شهادت کریمی در عملیات بدر، به عنوان سرپرست لشکر در خدمت رزمندگان اسلام علیه کفار جنگید و در نهایت با انتصاب فرماندهی جدید لشکر، همچنان به عنوان قائم مقام لشکر در خدمت جنگ و دفاع مقدس بود. مناطق اشغالی کردستان و صحنههای مختلف جبهههای جنوب کشور بهویژه عملیات والفجر ۸ و جاده امالقصر (در فاو) شاهد دلاوریهای عاشقانه و جانفشانیهای این شهید عزیز است.
ویژگیهای شهید
از خصوصیات بارز این شهید، خوشرویی، جذابیت، صفای باطن، اخلاص و توکل به خدا بود. به گفته همرزمانش، جایی که وی بود غم و اندوه بیرون میرفت. وی در روحیه دادن به رزمندگان نقش بسزایی داشت. از شجاعت بالایی برخوردار بود. تجزیه و تحلیل حساب شده مسائل جنگ و قدرت تصمیمگیری سریع، یکی از ویژگیهایی بود که در مشکلات، سید را یاری میکرد. با آنکه از نظر جسمی بدنی نحیف و لاغر داشت، خستگی ناپذیری و اعتماد به نفس وی زبانزد خاص و عام بود. در اکثر نبردها به جز مواقعی که مجروح شده بود، حضور داشت و در شبهای عملیات تا صبح در خط اول درگیری با دشمن و در کنار رزمندگان از نزدیک به هدایت عملیات میپرداخت. تا هنگام شهادت ۱۱ بار مجروح شد، ولی هرگز از پای ننشست و با شجاعت کمنظیر تا نثار جان عزیزش به دفاع از اسلام و آرمانهای متعالی حضرت امام خمینی(ره) و حفظ کیان جمهوری اسلامی ادامه داد.
سیدمحمدرضا دستواره در عملیات کربلای ۱ همزمان با آزادسازی شهر مهران در ۱۳ تیرماه سال ۶۵ به فیض شهادت نائل شد.
ایکنا ده تیر ۹۴