پیام بسیجی شهید سید ساعد ( سید مسعود ) هاشمی فشارکی
پیام بسیجی شهید سید ساعد ( سید مسعود ) هاشمی فشارکی

در این نوشتار ، نخست خلاصه ای از شهدای والامقام فشارکی بیان شده و سپس زندگی نامه ، خاطرات و وصیت نامه این شهید عزیز تبیین شده است .
*
دکتر سید جواد هاشمی فشارکی

  • شهدا با مجاهده، فداکاری وایثارجان خود، ازطریق خون اهدایی شان، خود را در جامعه جاوید کرده و برجامعه تاثیرات معنوی میگذارند و محیط را برای دیگران مساعد می‌کنند. و بدین جهت هیچکس حقی به اندازه شهدا بربشریت ندارند .
  • ‌ای خوشا با فرق خونین در لقاء یار رفتن سرجدا پیکر جدا در محفل دلدار رفتن
  • شعر درج شده در وصیت نامه شهید مرتضی غلامی فشارکی وشهید امیرحسین آقاجانی فشارکی )
  • ملتی که کمتر از دوسال از نظام وابسته و ظالم ستم شاهی رهاشده بودودرحال شکل گیری نظام مردم سالاری دینی بود؛ به یکباره با هجوم همه جانبه ارتش بعث عراق به نیابت از غرب وشرق و تمامی دشمنان انسانیت و اسلام واقع میشود.و مردمی ترین و مقدس ترین دفاع جبهه حق علیه باطل در سرتاسرکشور شکل میگیرد و در این راه عزیزترین افراد خون پاکشان را اهدا وکشور وانقلاب را بیمه و تضمین بخشیدند . اصفهان نقش بی بدیلی بخود میگیرد و دراین میان اقوام فشارکی نقش برجسته وممتازی داشتند.
  • الف ) خلاصه ای از شهدای فشارکی
  • اقوام فشارکی‌ها ، شامل تمامی اقوام نسبی و سببی وصلت‌های درجه یک صورت گرفته را شامل می‌شود، که از میان جامعه فشارکی‌ها ، تعداد ۶۹ نفرتاکنون به شهادت رسیده اند وتا کنون ۶۹ شهید تقدیم اسلام وانقلاب کرده است.
  • فشارک نام روستایی باستانی است در حدود ۷۰ کیلومتری شرق اصفهان که با یک جاده ۲۰ کیلومتری از جاده اصلی اصفهان نایین به سمت ارتفاعات شمال جاده منشعب می‌شود. – در اصل “بهشارک” بوده است که به معنی شهر کوچک بهشتی میباشد . که پس از آن به بشارک و فشارک تبدیل شده است. – در اصل “پیش ارک” بوده است که پس از آن به پیشارک و فشارک تبدیل شده است(وجود محلی به نام قلعه کهنه فشارک و فشارک کهنه در نزدیکی آن این نظریه را تقویت میکند). فشارک در مختصات جغرافیایی ۳۲ درجه و ۵۰ دقیقه شمالی ۵۲ درجه و ۲۱ دقیقه شرقی در دامنه جنوبی رشته کوه‌های مرکزی ایران (کرکس) و در ارتفاع ۲۱۹۰ متر از سطح دریا قرار دارد و قله کوه فشارک(کوه مَس یا کوه مارشنان) به ارتفاع ۳۳۳۰ متر در مناطق مختلف قابل مشاهده بوده و برروی آن تاسیسات پدافند هوایی مستقر می باشد .
  • شهدای والامقام فشارکی ، به ترتیب الفبا دارای این نام خانوادگی‌ها می‌باشند : اثنی‌عشری – احمدی فشارکی – اشجع – آقاجانی فشارکی – باب الخانی – بورانی – جعفری فشارکی – حاج شریفی – حقیقت – حسینی فشارکی – خوشبخت – سلمانی فشارکی – سوریان –شمس –  عظیمی اصفهانی – علیمرادی – غلامی فشارکی –  فشارکی – محمدی فشارکی – مطلبی فشارکی-  هاشمی فشارکی
  • محدوده سال تولد شهدا: بین سالهای ۱۳۰۳ الی ۱۳۵۰ بوده است .
  • بیشترین فراوانی سال تولد شهدا: متولدین سالهای ۱۳۳۸ الی ۱۳۴۶ بوده است .

( همانها که امام خمینی در قیام ۱۵ خرداد فرموده بود: سربازان من در دامان مادرانشان هستند)

  • محدوده سنی شهدای فشارکی: بین ۱۰ سال الی ۶۲ سال بوده است .
  • محدوده سنی شهدای رزمنده: بین ۱۴ سال الی ۵۲ سال بوده است .
  • از این تعداد دو نفر خانم که مسن‌ترین و خردسالترین شهید هستند مادر بزرگ (شهیده فاطمه مطلبی فشارکی) و نوه ( طیبه مطلبی فشارکی) بوده‌اند که بر اثر بمباران هوایی دشمن به‌ شهادت رسیده و مابقی جزء رزمندگان بوده‌اند.
  • یک شهید عزیز( حمیدرضا باب الخانی ) نیز از مدافعان حرم بوده ومابقی در جنگ تحمیلی به شهادت رسیده اند .
  • ۵۲شهید در گلستان شهدای اصفهان ، شش شهید در گلزار شهدای فشارک ، سه شهید در قطعه شهدای بهشت زهرای تهران ، سه شهید در ریحان اباد ورامین ، یک شهید درجعفراباد ورامین و یک شهید نیز در گلستان شهدای امامزاده عباس اسلامشهر چهاردانگه تهران به خاک سپرده شده اند. سه شهید والامقام نیز بی مزارند .

  • ب) وضعیت شهید سید ساعد در آمار شهدای فشارکی 
  • بیشترین تعداد شهدای فشارکی از لحاظ سن،۱۸ ساله با ۱۰ شهید بوده ولی بیشترین فراوانی محدوده سنی شهدای فشارکی ، بین سنین ۱۶ الی ۲۲ سال بوده ؛ که این شهید عزیز نیز در این گروه سنی قرار دارد . (سنینی که امام خمینی سالها پیش از انقلاب اسلامی “در قیام ۱۵ خرداد ” از آنان به‌عنوان به عنوان یارانی که در گهواره هستند یاد کرده بود)
  • شهدای ۲۱ ساله: ۵ شهید – شهید اصغر بورانی – شهید رضا جعفری فشارکی – شهید محمد مطلبی فشارکی – شهید سید ساعد(مسعود) هاشمی فشارکی – شهید رحیم مطلبی فشارکی
  • شهدای گرانقدر فشارکی در سال ۱۳۴۰ پا بدنیا نهاده‌اند، به عبارتی در زمان حیات خود با شهید سید ساعد همسن بوده‌اند ، شهید محمد مطلبی فشارکی -رمضان – ۰۶/۰۶/ ۱۳۴۰، شهید مهدی مطلبی فشارکی – علی اصغر- ۱۰/۰۵/۱۳۴۰، بودند .
  • تنها شهید مهندس و تنها معلم شهید فشارکی، شهید سید ساعد بوده است . طلبه شهید؛ غیر از ایشان ؛شهید رسول محمدی فشارکی و حسین محمدی فشارکی بوده اند.
  • طولانی‌ترین وصیت‌نامه شهدای فشارکی، وصیت نامه شهید سید ساعد با ۲۵۰۶،کلمه در ۸ صفحه و نیم می‌باشد. رده دوم طولانی‌ترین وصیت‌نامه ، شهید حسین اثنی عشری نایینی، با ۱۵۵۷ کلمه و رده سوم طولانی‌ترین وصیت‌نامه شهدا ، شهید رسول محمدی فشارکی، با ۱۵۰۶ کلمه می باشد.
  • شهدای سادات: سید عباس هاشمی فشارکی- سید ساعد هاشمی فشارکی – سید حسین حسینی فشارکی
  • بیشترین تعداد آیه وحدیث در وصیت‌نامه شهدای فشارکی، با تعداد۲۰ آیه وحدیث درمتن وصیت‌نامه شهید سید ساعد هاشمی فشارکی استناد شده است. هم چنین بیشرین تعداد شعر نقل شده در متن وصیت نامه شهدای فشارکی با ۶ شعر توسط این شهید عزیز می‌باشد.
  • شهدایی که دارای دو نام بوده‌اند: شهید سید ابوالفضل (سید عباس) هاشمی فشارکی، شهید سید ساعد(سید مسعود) هاشمی فشارکی، شهید حسن (حسین) اثنی عشری، شهید حکمت‌الله (اکبر) غلامی فشارکی.
  • در سال ۱۳۶۱، نوزده شهید فشارکی تقدیم انقلاب اسلامی می‌گردد که بالاترین تعداد شهید در سال را رقم می‌زند: شهید سید ابوالفضل هاشمی فشارکی ؛ در عملیات فتح المبین به واسطه انفجار مین با هدیه چشم و دستشان در پنجم فروردين ۱۳۶۱ در جبهه شوش دانیال به شهادت رسید، شهید اکبر مطلبی فشارکی ، در عملیات فتح المبین و در۱۲ فروردین سال۱۳۶۱ به شهادت رسید. شهید جعفر جعفری فشارکی ، در عملیات بیت المقدس ۲۳/۰۲/۱۳۶۱ به شهادت رسید. شهید علی اشجع ، در عملیات بیت المقدس دهم اردیبهشت سال ۱۳۶۱ درعملیات آزاد سازی خرمشهر به شهادت رسید.شهید جعفر جعفری فشارکی  ، در عملیات رمضان منطقه شلمچه در۲۴/۴/۱۳۶۱ به شهادت رسید. و پیکر مطهرش ۱۶ سال بعد به وطن بازگردانده می‌شود.شهید رضا احمدی فشارکی ، در تاریخ ۲۳/۴/۶۱ در عملیات رمضان به شهادت رسید.شهید مرتضی مطلبی فشارکی ، در سال ۱۳۶۱ سه ماه بعد عملیات آزاد سازی خرمشهر (بیت المقدس) به شهادت رسید.شهید سید ساعد هاشمی فشارکی ، در عملیات مسلم ابن عقیل در منطقه سومار دهم مهرماه سال ۱۳۶۱ بر اثر اصابت گلوله خمپاره در ناحیه صورت توسط نیروهای بعثی شهيد و روح بلند ایشان به لقاء حق نایل می‌گردد.شهید مهدی مطلبی فشارکی  ، در تاریخ پنجم اسفند ماه هزار و سیصد و شصت و در عملیات کربلای پنج شرکت و در منطقه شلمچه با اصابت ترکش به ناحیه شکم به فیض شهادت نائل گردید.شهید نجف علی مطلبی فشارکی  ، در تاریخ یازدهم، آبان سال ۱۳۶۱ در منطقه‌ی عملیات چم هندی به همراه برادرش علی به شهادت می‌رسند.شهید علی محمد مطلبی فشارکی  ، در عملیات پیروزمند محرم در منطقه چم هندی ۱۱/۸/۱۳۶۱ به شهادت رسید.شهید محمد مطلبی فشارکی ، برادر شهید نجف علی مطلبی فشارکی  ،در عملیات پیروزمندانه محرم شرکت نمودند و در همین عملیات در تاریخ ۱۱/۸/۱۳۶۱ به فیض شهادت نائل آمدند. شهید مصطفی مطلبی فشارکی[۱]  ، در عملیات محرم پس از مرحله اول عملیات و گذشتن از رود خانه دو یریج در حالی‌که هفت نفر از اقوام و تعدادی از دوستانش شهید شده بودند در مرحله دوم عملیات در منطقه شرهانی تپه‌های ۸۷ مفقود الاثر گردید. شهید حکمت الله ( اکبر) غلامی فشارکی ، ابتدا مفقود الاثر گردید و پس از ۱۶ سال پیکر مطهر بازمی‌گردد. شهید مرتضی نقیان فشارکی – در عملیات محرم در تاریخ آبان۱۳۶۱منطقه چم هندی به فیض شهادت نائل گردید. شهید یحیی احمدی فشارکی  ، در عملیات محرم که با رمز یا زینب (س) شروع شد در منطقه عین خوش در حین عبور از رودخانه دعوت حق را لبیک گفت و در تاریخ ۱۱/۸/۱۳۶۱ به درجه رفیع شهادت نائل گردید. شهید محمد علی مطلبی فشارکی  ، در تاریخ سی و یکم شهریور ۱۳۶۱ به فیض شهادت نائل گردید. شهید مهدی عظیمی اصفهانی  ، در تاریخ پنجم آذرماه هزار و سیصد و شصت و یک به جبهه سومار در منطقه میان تنگ اعزام شد و هنگام دیده بانی زیر رگبار گلوله‌های دشمن کافر بعثی قرار گرفت و به فیض عظیم شهادت نائل گردید و درگلستان شهدای بهشت زهرا آرام گرفت.شهید امیر حسین آقاجانی فشارکی  ،در تاریخ ۱۱/۱۱/۶۱ در منطقه چزابه مجروح گردید و پس از تحمل درد و رنج ناشی از مجروحیت در تاریخ۱۸/۱۱/۶۱ به فیض شهادت نایل شد. 
  • ج ) زندگی‌نامه شهید سید ساعد هاشمی فشارکی 
  • نام پدر:حاج سیداسماعیل    تاریخ تولد: ۲۰/۰۴/۱۳۴۰  تاریخ شهادت: ۱/۰۷/۱۳۶۱
  • شهید مهندس سید ساعد هاشمی فشارکی معروف به سید مسعود، در بیستم بهمن سال ۱۳۴۰ در خانواده‌ای مشهور به علم و تقوا در فشارك دیده به جهان گشود. پدرش حاج آقا سیداسماعیل و مادرش خانم اعظم السادات نام دارد. پدر وی از فرهنگیان متعهد و پیش کسوت شهر اصفهان بوده و پدر بزرگش مرحوم حجه السلام حاج سید محمد، امام جماعت مسجد جامع فشارک، بزرگ مردی بود که قریب به شصت سال، بدون هیچ چشم داشتی، عمر شریفش را صرف حل و فصل امور مسلمین و ترویج شریعت محمدی (ص) نمود.

  • از همان اوان کودکی علاقه آموختن در وی بقدری زیاد بود، که پدر را وا داشت، تا در سن پنج سالگی با گرفتن شناسنامه‌ای دیگر، با نام سید ساعد، او را راهی گلزار علم و ادب نماید. دوران ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت به پایان رسانید و سپس وارد دبیرستان ادب اصفهان شد.
  • با شروع انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام (ره) حضور مستمر در اجتماعات، تظاهرات و فعالیت‌های سیاسی، مذهبی داشته و در تحصن تاريخي منزل آيت الله خادمي شركت نمود.
  • سال ۱۳۵۷ کنکور را پشت سر می‌نهد و در رشته مهندسی مکانیک پذیرفته شده و سال دوم دانشگاه صنعتی اصفهان را گذراند. در آن روزها جّو دانشگاه بسیار نا مساعد بود و شهید سید ساعد به اتفّاق همفکرانش با استدلال و منطق و قلم به جنگ منافقین می‌رود و با عضویت در کمیته وحدت حوزه و دانشجو، همگام با شهید مفتح با برپایی جلسات مختلف می‌کوشید، تا بین طلاب و دانشجویان اتحاد و ارتباطی عمیق و ریشه دار ایجاد نماید. وی به همراه هیئتی ۳۰ نفره از دانشگاه در دومین گردهمایی انجمن‌های اسلامی دانشجویان و طلاب که در قم برگزار گردید شرکت نمود، وموجب شکوه و حضور پرشور دانشجویان در آن گردهمایی گرديد.

  • بعد از پیروزی انقلاب در اواخر سال  ۱۳۵۷ وارد امورتربیتی آموزش پرورش شده و چهار سال به معلمی می پردازد . و سپس در رشته مکانیک در دانشگاه صنعتی اصفهان مشغول تحصیل شده بود .
  • ایشان در روز دهم مهرماه سال ۱۳۶۱ بر اثر اصابت گلوله خمپاره در ناحیه صورت توسط نیروهای بعثی شهيد و روح بلند ایشان به لقاء حق نایل می‌گردد. و در گلستان شهدای اصفهان ماوا می‌گزیند.

  • در نخستین همایش شهدای امور تربیتی که در ۷ اسفند ماه سال ۹۳ در برج میلاد تهران برگزار شد از به نمایندگی آن ۴۱۱ شقایق امور تربیتی که ۳۲ نفر از خانواده های شهدا از جمله شهید سید ساعد هاشمی فشارکی به نمایندگی از سایر شهدای استان اصفهان تجلیل شد .
  • هماکنون دبیرستان دوره دوم دخترانه نمونه دولتی شهيد سيد ساعد هاشمی واقع در ناحیه ۳ اصفهان در خیابان شهید نیکبخت شرقی، کوچه شهید کریمیان بنام آن شهید والامقام می باشد ، تا دانش آموزان این دبیرستان با نام وراه این شهید مانوس شده و سیره وراه شهدا را در اینده دنبال کنند .
  • د ) برخی از ویژگی های شهید سید ساعد هاشمی فشارکی
  • بسیجی شهید سید مسعود سیمایی روحانی داشت و همیشه سکوتی غریب و حجبی عجیب در سیمایش هویدا بود علاقه زیادی به روحانیت داشت، و پس از انقلاب فرهنگی به جمع طلاب حوزه علمیه تهران پیوست. و پس از مدتی کوتاه با عنوان مدرس در علم منطق وارد حوزه علمیه اصفهان شد.و بسیار مصمم بود که در حوزه علمیه به تحصیل و تدریس بپردازد. اما بنا به دلایلی نا معلوم تغییر جهت می‌دهد، و با عنوان مربیگری تربیتی جذب اداره آموزش و پرورش ناحیه ۳ اصفهان می‌شود. و به تربیت و رشد جوانان و نوجوانان آن ناحیه می‌پردازد. و در این راه به علت داشتن شخصیت علمی و اخلاقی بسیار مفید و موثر واقع می‌گردد.
  • وی در خلال کار و فعالیت همواره مترصد فرصتی مناسب بود، تا عازم جبهه‌های نبرد حق علیه باطل گردد. تا اینکه در نوروز سال ۱۳۶۰پس ازگذراندن دوره ويژه آموزش امدادگري و اخذ تشويق نامه، آماده اعزام به جبهه می‌شود. و چند ماه بعد در تابستان ۱۳۶۱ پس از تعطیلی مدارس از سوی کمیته امداد و درمان به لشکر عاشورای تبریز می‌پیوندد. و در عملیات مسلم ابن عقیل در منطقه سومار شرکت می‌نماید .
  • در سال ۶۰ در سفری که به اصفهان داشتم ، ایشان اشتیاق زیادی از ایشان نسبت به افزایش بصیرت و آگاهی دانش آموزان یافتم ، به دعوت ایشان در مدرسه شان حضور یافته و درجمع دانش آموزان همه کلاسها ، راجع به مسایل مختلف روز کشور بخصوص فعالیتهای منافقین در زمان جنگ تحمیلی صحبتی داشتم و بعد ایشان میکروفن را گرفت و نتیجه گیری هایی از صحبت های بنده برای دانش اموزان ارایه کرد ؛ که نشان از ذکاوت و اهتمام وی داشت . ( سید جواد هاشمی فشارکی )
  • میخواستم برای شهید یک لباس کاموایی ببافم. اما اواسط کار متوجه شدم به پرزهای کاموا حساسیت دارم. مدام عطسه می کردم و گلویم اذیت می شد. بالاخره صبرم بسر آمد و بسراغ برادرم رفتم و گفتم: داداش من نمی توانم این لباس را کامل کنم چون به کاموا حساسیت دارم. برادرم بدون آنکه ناراحت شود گفت: ایرادی ندارد دیگر نباف. ( خاطره ای از خواهر شهید )
  • کمک به دانش آموزان بی بضاعت : سید ساعد از اینکه بچه های نیازمند و فقیر را می دید بسیار احساس ناراحتی و نگرانی می کرد. به همین دلیل تصمیم گرفت برای اینکه بصورت غیر مستقیم به آنها کمک کند، با بکار گیری آنها در کار نقاشی ساختمان مدارس هم به آنها کار یاد بدهد و هم کمک کند تا پولی بدست بیاورند. و به من میگفت : مادر این بچه ها غذای گرم ندارند که بخورند و با خرید مواد اولیه از من می خواست که برایشان غذا بپزم و برای آنها می برد. ( راوی: خانم سیده بتول هاشمی فشارکی مادر شهید ) 

  • ه ) وصیت نامه  شهید سید ساعد هاشمی فشارکی
  • »بسم الله الرحمن الرحيم »« وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ»[۲]
  • و اين جملات را در لحظه‌اى مى نويسم كه ساعتى به نبرد مانده است و در شبى مى‌نويسم كه اميد زنده ماندن تا شب ديگر را ندارم كه رسول اكرم مى‌فرمايد، «أفضلُ الشُّهَدَاءِ الذين يقاتلون في الصَّفِّ الأَولِ فلاَ يَلْفِتُونَ وُجُوهَهُمْ حَتَّى يُقْتَلُوا، أُولَئِكَ يَتلَبطُونَ فِي الْغُرَفِ الْعُلَى مِنْ الْجَنَّةِ»[۳]
  • “و برترين شهدا آنانى هستند كه در خط مقدم به شهادت رسند و تا هنگام كشته شدن روگردان نبرد نباشند و اينان كسانى هستند كه در غرفه‌هاى بلند بهشت آرميده‌اند و خداوند به رويشان لبخند زند و براى آنان حسابى نيست.”
  • آرى،من نيز صف اول را برگزيده‌ام، و روى بر نمى‌تابم، تا آنكه جنازه پاره پاره شده‌ام را به موطنم باز آرند. اما قبل از هر سخنى بايد اين را بگويم، كه چرا به جبهه آمدم،و چرا شهادت را برگزيدم، و چرا از درس و مدرسه بريدم، و جنگ و پيكار را بر آن مقدم دانستم؟ و چرا موقعيت بزرگى كه اينك در مقابل رو داشتم ؟ و تا چند صباح ديگر با بازگشائى دانشگاهها مى‌توانستم ادامه تحصيل بدهم ؟ و با استفاده از فعاليت تحصيلى به دور از هياهوى نبرد و جنگ در گوشه‌اى خزيده و تنها به درس خواندن و ادامه تحصيل بپردازم، اما چرا چنين نكردم؟ پاسخ به اين سؤال كه شايد در ذهن تمام دوستان آشنايان و اقوامم بيايد، شعرى است، كه اميرالمؤمنين على بن ابيطالب در روز ورود به صفين و امام سيد الشهدا در روز ورود به صحراى كربلا با خويش زمزمه مى‌كرده‌اند است:
  • ” فَإِنْ تَکُنِ الدُّنْیا تُعَدُّ نَفیسَةً *** فَدارُ ثَوابِ اللّهِ أَعْلى وَ أَنْبَلُ
    وَ إِنْ تَکُنِ الاَبْدانُ لِلْمُوتِ أُنْشِأَتْ *** فَقَتْلُ امْرِىء بِالسَّیْفِ فِی اللّهِ أَفْضَلُ
    وَ إِنْ تَکُنِ الاَرْزاقُ قِسْماً مُقَدَّراً *** فَقِلَّةُ حِرْصِ الْمَرْءِ فِی الرِّزْقِ أَجْمَلُ
    وَ إِنْ تَکُنِ الاَمْوالُ لِلتَّرْکِ جَمْعُها *** فَما بالُ مَتْرُوک بِهِ الْحُرُّ یَبْخَلُ” [۴]

” اگر چه دنيا و آنچه در آن است زيبا و دوست داشتنى است،

اما خانه آخرت زيباتر و برتر است.

و اگر قرار است اموال كه فرد در دنيا جمع آورى مى‌كنند،

بايد بگذارند و بروند، پس چه بهتر آنها را در راه خدا انفاق كند.

و اگر قرار است روزى از اين دنيا بروم،

پس چه بهتر كه در راه خدا با شمشير قطعه، قطعه شوم.”

و اين بود كه هر سه را برگزيدم، تكه تكه شدن جسم را در راه خدا انفاق مال در راه خدا و ترجيح آخرت به دنيا را

  • من راهى را برگزيدم كه در آن پاسخ به سؤال نكير و منكر قبل از موت ودر صحنه رشادت و نبرد است كه رسول اكرم (ص) مى فرمايد: «كفا بالبارقه فوق رأسه فتنه»[۵] شهيد در زير برق شمشيرى كه بالاى سرش بود آزمايش را پس داده است.من راهى را انتخاب كردم كه در صف اول بشهادت برسم، خط مقدم نبرد راهى كه افتخار شهيد معركه بودن را داشته باشم.كه مولوى در وصف شهيد معركه مى گويد:

“خون شهيد از آب اولي تر است     اين خطا از صد ثواب اولي تر است” [۶]

  • براى مردان الهى و براى انسان كه خود را و جانش را به خداوند فروخته است، مرگ طبيعى ننگ است كه اميرالمؤمنين(ع) مى فرمايد: «لالف ضربه بالسيف احب الى من ميته على فراش»[۷]:” هزار ضربت بر تن من بخورد بهتر است از آن كه در بستر بيمارى بميرم.”
  • مرا با مرگ در راه خدا آشنائى است، آن گونه كه طفلى را با پستان مادرش به….

” اى كه مى‌ترسى زمرگ اندر فراز    هان زخود ترسانى اى جان هوشدار

زشت روى توست نه رخسار مرگ   جان تو همچون درخت و مرگ، برگ”[۸]

  • از همه جالب‌تر و شگفت انگيزتر در مورد مرگ و شهادت، شعر امام السيدالشهداء است كه در روز عاشورا مى فرمايند:

“سامضی و ما بالموت عارعلى الفتى اذا ما نوى حقا

و جاهد مسلما و واسى الرجال الصالحين بنفسه

و فارق مثبورا و باعد مجرمافان عنت لم اندم

وان مت لم الم كفى بک ذلا ان تعيش و ترغما ” [۹]

“من به سوى مرگى مى‌روم كه مرگ براى جوانمردان ننگ نيست،

 آنگاه كه مرگ در راه عقيده اسلام و هدف حقانيت باشد

 و مرد بخواهد با ايثار جانش از مردان نيك حمايت كند و جنايتكاران مخالف نمايد

و از دشمنان خداوند دورى گزيند من جانم را در طبق اخلاص گذارده

و دست از زندگى مى‌شويم اگر زنده ماندم پشيمانى ندارم”

 آرى اين مستى است كه پرستش و اعتقاد ما به هستى است كه جز خدا را نبينيم كه چه خوب گفت علامه طباطبائى:

“همى گويم و گفته‌ام بارها          بود كيش من مهر دلدارها

پرستش به مستى است در كيش مهر   برونند زين جرگه هوشيارها ” [۱۰]

  • چرا مرگ در راه خدا و شهادت را با آغوش باز پذيرا نباشم؟ مگر نه آنكه عمرى را پس از هر نماز صبح در فشارك پدربزرگ [۱۱]زيارت عهد را برايم نمى‌خواند؟ كه نويد فرج و عشق به انتظار ظهور آقايم حجة ابن الحسن(عج) را در دلم زنده كنم و در آن مناجاتش كه با اشكش همراه بود نمى‌خواند؟
  • « اللهم ان حالى بينى و بينه الموت الذى جعلتة على عبادك حتما مقضيا، فاخرجنى من قبرى مؤتزرا كفنى شاهرا سيفى مجرداقناتی»[۱۲]: “خداوندا ! اگر مرگى كه براى تمام بندگانت حتم قرارداده‌اى، ميان ديدار من و آقايم فاصله انداخت، درآن روز كه منادى ندا مى‌دهد: اى اهل قبور برخيزید، و يارى و مهد امام زمان(عج) آيند، قبور شهدا شكافته مى‌شود. و شهدا در حالى كه كفنى خونين بر تن و شمشيرى از غلاف درآمده، بردست دارند و در دستى ديگر نيزه‌اى، به يارى و مهد امام زمان(عج) مى‌شتبابند.”
  • من امشب آماده مى‌شوم، كه فردا در صف شهداء معركه باشم. تا بلكه به لطف خداوندى در يوم روز ظهور آخرين ذخيره الهى، سربازش باشم. در حاليكه “خون، كفنم را رنگين كرده” است. و اين مقامات وعده داده شده كجا و مدرك مهندسى و ثروت دنيا و خود دنيا و مافيهاى آن كجا همه‌اش به عشق يك ديدار او كه مولايم است زير پا مى گذارم.
  • “در طريقت پيش ممالك هر چه آيد خير اوست

در صراط مستقيم اى دلى كسى گمراه نيست

بر در ميخانه رفتن كار يكرنگان بود

خود فروشان راه نيست

هرچه هست از قامت ناساز بى اندام ماست

ور نه تشريف تو بر بالاى كس كوتاه نيست” [۱۳]

  • آرى، اگر رهبر بزرگى انقلابمان امام خمينى مى گويند: آنان كه حلقه ذكر عارفان و دعاى سحر مناجاتيان حوزه‌ها و روحانيت را درك كرده‌اند، در جلسه حضورتان آرزویی به جز شهادت نديده‌اند. اشاره به اين قسمت ازدعاى سحراست كه مى‌خوانيم: «اللهم برحمتك فى الصلحين فادخلنا و فى علیين فارفعنا و قتلا فى سبيلك (مع وليك ) فوفقنا»:” خداوندا بما توفيق بده كه در راه تو و به‌همراه ولى تو كشته شويم و به فيض شهادت نائل شويم”
  • «اللهم احملنا فى سفن نجاتك و متعنا بلذيذ مناجاتك و اودزنا حياض حبك و اذقنا حلاوة ودک و قربك و اجعل جهادنا فيك و همنها فى طاعتك و اخلص نياتنا فى معاملتك»[۱۴]

“خدايا، ما را در كشتى‌هاى نجات جاى ده و لذت مناجاتت را بما بچشان. و ما را به سرچشمه پاك دوستى با خود وارد ساز و از شيرينى دوستى و قرب خود به ما بچشان و جهاد ما در راهت و تلاشمان را در فرمانبرداريت قرار ده.و نيت ما را در اعمال خالص گردان.”

  • و اما سخنى چند درباره دانشگاه، دانشگاه‌هائي كه اينك پس از مدت‌ها در آغاز باز گشائى آنها هستيم و اميدواريم اينكه با بازگشائى آنها در آنجا فضائى اسلامى حاكم باشد. من در زمانى به تحصيل در دانشگاه پرداختم، كه در اطاقهاى آن بجاى علم و تحصيل اطاق جنگ و فرماندهى شعبات گروههاى چريكى در كردستان و خوزستان و محل جاسوسى و خيانت و وطن فروشى بود و نه دانشكده،
  • گفته رسول خدا(ص) ريشه تمام نيكي‌هاست.اين يك اصل اساسى و غير قابل انكار است، كه سرنوشت يك كشور و يك ملت و يك نظام بعد از توده‌ها در دست طبقه تحصيل كرده است و اين را كسى نمى‌تواند،انكار نمايد،كه…. تو تنها با بدست گرفتن اين قشر تحصيل كرده است، كه مدت‌ها به زنجير بردگى و استعمار مى كشد. غرب زدگى و شرق زدگى ناشى از روشنفكرانى كه به عنوان تحصيل و پيشرفت مملكت به خارج رفته‌اند. اما مسخ فرهنگى و معنايى شده‌اند، دزدانى كه با چراغ به دزدى آمده‌اند. افرادى كه چند صباحى به دور از فرهنگ اسلام و استشمام هواى وطن بوده‌اند و اينك پيام آور غرب و شرق‌اند و برخى كه از اين حد هم فراتر رفته‌اند، به غرب و شرق نرفته، كعبه آمالشان غرب و شرق است.
  • شما نمى توانيد ترديد بكنيد، كه جهانخواران غرب و شرق براى بدست آوردن مقاصد شوم خود كه ايجاد استعمارى نو در جهان سوم است. بهترين راه هجوم به فرهنگ و ادب كشورهاى ضعيف است،كه اين را با تربیت معلمين و استادان غربى و شرقى و بكار گماردن آنها در دبستانها و دبيرستانها و دانشگاهها بدست مى‌آورند. مهمترين نمونه اين معلمين مدارس راهنمايى و حتى ابتدائى كه بيش از آنكه ايرانى باشند، غربى‌اند را در مدت كوتاه تدريسم ديده‌ام.اين مسخ فرهنگى و معارف كار تازه‌اى نيست، آنها با تأسيس بيمارستان مسيح و…. در خود اصفهان از سالهاى ما قبل از جنگ دوم جهانى به دنبال اين هدف بوده و هستند كه به دست قشرى از بوميان هر مدت بى سروصدا بلكه با شوق و رغبت ملتى را به دام استعمار و بردگى…. فرهنگى و تهى كردن صنعت و كشاورزى بكشانند. و چقدر كه در اين امر خاصه در ايران موفق بوده‌اند، اينك ملتى را در روبرو داريم مسخ شده از صنعت و مسخ شده از فكر صنعتى ملتى را داريم، با صنعتى مونتاژ و ملتى را داريم با ذكر اينكه ايرانى نمى‌تواند.
  • راه به جاى دور نرويم، همين فشارك ۱۰ سال پيش نه ما قبل از زمان اصلاحات ارضى چقدر گندم و گوشت را توليد مى كرد اينكه چقدر، ۱۰ سال ديگر مى‌ترسم، كه نامش از صحنه روزگار قلم كشيده و تپه اى از خاك با خانه هاى مخروبه نباشد، اگر روند همين باشد.نمى آيند فرياد بزنند، اى مسلمان تو مكتبى را دارى كه در قرآنش اگر اشتباه نكنم، بيش از صد و پنج بار واژه معلم آمده است و نمى‌گويند. اى دانشجو، تو كسى هستى كه بگفته رسول اكرم(ص) آنچه در زمين و آسمان است، دعا گوى تو‌اند. و هر آنكس در حال تحصيل مرگش فرا رسد،بين انبياء الهى و او، بيش از يك درجه فاصله نيست.
  • دانشگاهى كه مى‌بايست، به دنبال اين خونها و رنجها بازگشايى شود، بايستى دانشگاه باشد،كه به تعبير امام صادق(ع): “علماء شیعتنا مرابطون فی الثغر الذی یلی إبلیس و عفاریته یمنعهم [یمنعونهم‏] عن الخروج على ضعفاء شیعتنا”[۱۵]: “دانشمندان شيعه مرزبانانى هستند كه از يورش شيطان و عفریتهای آن بر پيروان ناتوان ما جلوگيرى مى‌كنند.”
  • تاكنون اكثريت افرادى كه از دانشگاههاى ما فارغ التحصيل شده‌اند، دانشورانى‌اند خود فروخته، از فرط غرور و آگاهانى‌اند بى‌مسئوليت و سگانى‌اند لب تشنه نبوده‌اند، كه دل به جز رياست، شهرت و خوشى و راحتى به چيز ديگرى نداشته‌اند. كه به تعبير قرآن مجيد: « فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَث » [۱۶] كه علامه طباطبائى در الميزان در تفسير اين آيه از امام محمد باقر نقل مى كند،كه منظور اين آيه ” بعلم است كه حتى نفرين به رسول خدا و امت صالح مى كنند، به جهت ثروت دنيا” و آنچه اعظم و اكثر محصول دانشگاههاى ايران بوده است، مثل دانشمندان يهود بوده است. كه تنها حمل كتب هاى علمى و مطالب علمى سودى ديگر نبرده است. و جز رنج مشقت براى بخاطر سپردن و نگه داشتن مطالب و فرمودها در مخز مثل حمارى است،كه كتابى را بر دوش كشد. اما خميرى از گنجينه معلومات او به كسى نرسيد.كه خداوند در سوره جمعه مى‌فرمايد. «مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا»[۱۷]…. تحصيل كرده ما نبوده‌اند كه مايه خمير براى مردمان ما مي‌باشند. چند سال است،كه دانشگاههاى ما ليسانس كشاورزى، دكتراى كشاورزى بيرون مى‌دهند به همان نسبت… كشاورزان را داشته، اين نبوده است كه خميرى از آموخته هايش به جامعه بدهد…. امام رضا عليه السلام مى‌فرمايد: “شخص فقيه و دانشمند كه خدمت به جامعه كند و وجودش براى اجتماع سودمند باشد، و مردم را از چنگال دشمنان نجات بخشد، كه به اين چنين دانشمند و فقيه گويند در روز قيامت صبر كند، و براى آنان كه از آگاهى و علم تو بهره گرفته‌اند شفاعت كن”.
  • اميدوارم در بهاران، بازگشايى دانشگاهها هوايى را تنفس كنيد، آكنده از اسلام و در راهى جز در…. شرفت ايران و عظمت اسلام گام برنداريد.
  • « رَبَّنَا لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ » [۱۸]: ” خداوندا نلرزان قلوب ما را پس از آنكه بما راه نمودى و به ما رحمت بى پايان خود را ببخش كه تو بسيار بخشنده‌اى.”
  • و اما سخنى با پدر مادرم، اى پدر بزرگ‌وار اى مادر گراميم ! آن هنگام كه تن در خون غلطيده ما را ديديد اشك…. نكنيد،كه شما را صابر و بردبار يافته‌ام. من شما را به صبر مى‌خوانم كه اميرالمومنين در سوگ رسول اكرم مى فرمايد، «إِنّ الصَّبْرَ لَجَمِيلٌ إِلاَّ عَنْکَ، وَإِنَّ الْجَزَعَ لَقَبِيحٌ إِلاَّ عَلَيْکَ، وَإِنَّ الْمُصابَ بِکَ لَجَلِيلٌ، وَإِنَّهُ قَبْلَکَ وَبَعْدَکَ لَجَلَلٌ» [۱۹] همانا كه شكيبايى بسيار زيباست. جز در وفات رسول خدا (ص) جزع زشت است. و پس از وفات رسول خدا (ص) تمام غمها آسان و سبك است.كه همان‌گونه كه اميرالمؤمنين (ع) مى‌فرمايد، شكيبا باشيد و صابر.كه اين زيباست و جزع و اشك نريزيد، كه زشت است و بدانيد كه شهادت من براى شما آزمايش است، اگر چه براى من سعادت و رستگارى است كه خداوند بندگانش را به كاهش در مال و محصولات و از دست دادن فرزندان آزمايش مى‌كند. و هميشه اين آيات از قرآن مجيد را بخوانيد كه مى‌فرمايد. « أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ.وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ» [۲۰]: “و آيا مردمان چنين پنداشتند،كه به صرف آنكه گفتند ما ايمان آورده ايم رهايشان مى‌كنند، و براين ادعا امتحانشان نكنند.هرگز چنين نيست. و ما امت‌هايى كه قبل از شما بودند، را آزمايش كرديم، تا خداوند دروغگويان را از راستگويان معلوم كند.”
  • خداوند در اين امتحان الهى كه بسعادت و رستگارى مرا در آن قرار داده است، راه پيروزى و سعادت شما را نيز نشان داده است.كه مى‌فرمايد:« وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ » [۲۱]: “صبر پيشه سازيد كه خداوند با صابران است و بسيار نماز بخوانيد كه ياد خدا آرمش بخش دلهاست.”
  • در پايان سخن از تمام دوستان و خويشاوندانم مى‌خواهم، كه اگر از من خطائى ديده‌اند مرا ببخشند، كه خداوند بخشنده و مهربان است.
  • رَبِّ اغْفِرْ لي‏ وَ لِوالِدَيَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ لا تَزِدِ الظَّالِمينَ إِلاَّ تَباراً[۲۲]«خداوندا ! مرا و پدر و مادرم و هر مؤمنى كه بر در خانه من وارد مى‌شود و مردان و زنان مؤمنه را بياموز و بر ستمكاران جز تباهى ميفزاى.« والسلام
  • و) پیام شهید سید ساعد هاشمی فشارکی

رسالت و وظیفه‌ی آموزش و پرورش و معلمین و دانش‌آموزان دانشگاه‌ها و دانشگاهیان در قبال خون شهدا، در وصیت شهدا چنین است:

  • تلاش معلمان جهت ارتقای نظام آموزش و پرورش و تربیت دانش آموزان شایسته و انقلابی
  • تلاش دانش‌آموزان جهت فراگیری علم برای ساختن اینده کشور
  • تلاش مسئولین جهت اسلامی شدن محیط دانشگاهها
  • ارتقای جایگاه والای استاد و دانشجو در راستای تعالی بخشی اسلام
  • رسالت دانشگاه‌ها به مرزبانی علم نافع
  • پرهیز از سپردن امور به تحصیل کردگان غرب‌زده و شرق‌زده . کسانیکه کعبه آمالشان غرب و شرق است.
  • و….
  • ز) سخن پایانی:

خون شهیدان حقوقی برگردن همگان دارد ؛  رسالت همه مردم عمل به وصیت آنان و تداوم راه شهداست . شهدا حاضرند وناظر و فردا مطالبه گر از عملکرد فردی و رفتار اجتماعی ما خواهند بود . که در صورت عمل به وصایا، می‌توان گفت که اساتید، معلمان، دانش‌آموزان و دانشجویان، ادامه دهنده‌ی راه شهدا در سنگر علم و دانش هستند.

 

مشخصات کلی شهید:

نام و نام خانوادگی: سید ساعد هاشمی فشارکی

تاریخ تولد : ۱۳۴۰-۴-۲۰

محل تولد: اصفهان

مدرک تحصیلی: لیسانس

محل اشتغال: مدرسه

تاریخ اعزام به جبهه: مهر ۱۳۶۰

محل اعزام: اصفهان

نحوه شهادت: جهاد در جبهه‌های حق علیه باطل

تاریخ شهادت: ۱۰/۷/۱۳۶۱

محل شهادت: سومار عملیات مسلم ابن عقیل

محل دفن شهید: گلستان شهدای اصفهان

اصفهان, تخت فولاد, خیابان سجاد ، بین هم و ضرغامی ، گلستان شهدا

مدت حضور در جبهه: ۱ سال

یگان : بسیج

مسئولیت : راننده آمبولانس

تحصیلات : مهندسی مکانیک

محل تحصیل : دانشگاه صنعتی اصفهان

محل اشتغال : دبیرستان

شهید آینده، شهید………. ……….. ………….. ………… می باشد

خداوندا ! اين دفتر و كتاب شهادت را همچنان به روي مشتاقان باز و ما را هم از وصول به آن محروم مكن. امام خمینی (ره)

در سال‌های آتی درجبهه‌های مقاومت اسلامی، شهدای فشارکی‌ها تقدیم انقلاب جهانی اسلام خواهد گردید:

تقدیر دفتر شهادت: …………….در سال……..در منطقه…………….به شهادت رسید.

منابع

  • گنجینه معارف شهدای فشارکی(سفارشها و نواهای آسمانیان) ، ستاد یادواره شهدا ، سیدجواد هاشمی فشارکی ، انتشارات وانیا ، ۱۳۹۷،
  • ستاد یادواره شهدای فشارکی، شکوه ایثار، پایگاه بسیج شهدای اسلام، بی جا، زمستان ۱۳۹۱
  • پایگاه اطلاع رسانی دانشگاه اصفهان              http://www.ui.ac.ir
  • پایگاه اطلاع رسانی بنیاد شهید استان اصفهان      http://bonyadshahid.ir
  • پایگاه اطلاع رسانی فشارک به نشانی net
  • http://farzandanezahra.com/وصیت-نامه-شهید-سيد-ساعد-هاشمي-فشاركي.html
  • خبرگزاری پانا

http://www.pana.ir/news/327899/comment

  • پایگاه خین

http://khayyen.ir/shahid/322

  • گنجینه ازمون

https://gama.ir/school/detail/6053/

  • هاشمی فشارکی ، سید جواد ، به نشانی

https://javadfesharaki.blog.ir/1398/08/26/1%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF

  • دبیرستان دوره دوم دخترانه نمونه دولتی شهيد سيد ساعد هاشمی ناحیه ۳ اصفهان واقع در اصفهان خیابان شهید نیکبخت شرقی، کوچه شهید کریمیان

https://gama.ir/school/detail/6053/%D8%B4%D9%87%D9%8A%D8%AF%20%D8%B3%D9%8A%D8%AF%20%D8%B3%D8%A7%D8%B9%D8%AF%20%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C

  • تصویر هوایی گلستان شهدای اصفهان

https://neshan.org/maps/32.625173,51.688748,19.0,0.0/places/c6sbZaZyPxny6p

زیر نویس : 

[۱] فرزند رمضان

[۲] (ای پیامبر !) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند ! بلکه آنان زنده‌اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند. سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۶۹

[۳] میزان الحکمه ج ۶ ص ۷۲ وکنزالاعمال ج ۴ ص ۴۰۱

[۴] اگر (لذّات) دنیوى با ارزش به شمار آید، سراى پاداشِ الهى (بهشت) از آن برتر و ارزشمندتر است و اگر بدن‌ها براى مرگ آفریده شده، شهادت در زیر ضربات شمشیر در راه خدابهتر است و اگر روزى‌ها به تقدیر الهى تقسیم شده، حریص نبودن در طلب روزى زیباتر است و اگر اموال و دارایى براى واگذاشتن جمع آورى مى شود، چرا آزاد مردان (در بذل و بخشش آن) بخل بورزند؟) تاریخ ابن عساکر (شرح حال امام حسین(علیه السلام))، ص ۱۶۳ و بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۷۴٫

[۵] کنزالاعمال ج ۴ ص ۴۰۲ و میزان الحکمه ج ۶ ص ۶۵

[۶] خون شهیدان را ز آب اولی‏تر است ** این خطا از صد ثواب اولی‏تر است‏  – مولوی ” مثنوی معنوی” دفتر دوم

[۷] نهج البلاغه خطبه ۱۲۳ و میزان الحکمه ج ۶ ص ۶۴

[۸] «مثنوي‌» طبع‌ ميرخاني‌، ج‌ ۳، ص‌ ۲۸۸ و ۲۸۹

[۹] بحارالانوار ج ۴۲ ص ۳۲۸ والارشاد ج۲ ص۸۱

[۱۰] بخشی از شعرعلامه طباطبایی

[۱۱] مرحوم حجه الاسلام سیدمحمد هاشمی فشارکی امام جماعت فشارک

[۱۲] دعای عهد

[۱۳] دیوان حافظ غزل ۷۱

[۱۴] مفاتیح الجنان – مناجات مطیعیین

[۱۵] میزان الحکمه ج ۸ ص ۴۰ والاحتجاج ج ۲ ص ۳۲۲

[۱۶] مثل او همچون سگ (هار) است که اگر به او حمله کنی، دهانش را باز، و زبانش را برون می‌آورد، و اگر او را به حال خود واگذاری، باز همین کار را می‌کند. سوره الأعراف آیه شماره ۱۷۶

[۱۷] وصف حال آنان که علم تورات بر آنان نهاده شد (و بدان مکلف شدند) ولی آن را حمل نکردند (و خلاف آن عمل نمودند) در مثل به حماری ماند که بار کتابها بر پشت کشد (و از آن هیچ نفهمد و بهره نبرد). آیه ۵ سوره جمعه

[۱۸] سوره آل عمران آیه ۸

[۱۹] صبر و شكيبايى زيباست ولى نه درباره تو و جزع و بى تابى زشت است اما نه بر فراق تو. مصيبت وفات تو بسيار سنگين و هر مصيبتى پيش از تو و بعد از تو در برابر آن كوچك و حقير است. حکمت ۲۹۲ نهج البلاغه

[۲۰] سوره عنکبوت ایه ۲ و۳

[۲۱] سوره بقره ایه۴۵

[۲۲] سوره نوح آیه ۲۸