در این نوشتار به رحلت پدر شهید و نیز زندگی نامه فرزند شهید وی پرداخته شده است .
*
دکتر سید جواد هاشمی فشارکی
انا لله وانا اليه راجعون
با نهايت تأسف حاج میرزا یحیی محمدی فشارکی فرزند مرحوم میرزا علی محمد (پدر شهیدوالا مقام مسعود محمدی فشارکی) دار فانی را وداع گفتند. و مراسم تشییع و تدفین وی در روز دوشنبه ۱۹ مهر ماه ۱۴۰۰ در مزار فشارک برگزار شد .
درگذشت ابو الشهید حاج میرزا یحیی محمدی فشارکی را به خانواده محترم و وابستگان و اقوام فشارکی تسلیت عرض نموده، برای ایشان از درگاه خداوند متعال مغفرت و برای بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل خواهانیم. ازخداوند یکتا رفع درجات آن بزرگوار در بهشت اعلا و مزید فضل و رحمت پروردگار بی همتا برایشان و طول عمر بازمانگان آن مرحوم همراه با سلامتی و حسن عاقبت شان خواهانیم
روحشان شاد و راه فرزند شهیدشان پر رهرو باد
زندگینامه شهید مسعود محمدی فشارکی :
شهید مسعود محمدی فشارکی در دوازدهم خرداد ۱۳۴۶، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش آقایحیی، کارگر بود و مادرش زهرا بيگم نام داشت.
ايام طفوليت را در آغوش گرم مادري دلسوز و مهربان از خاندان سادات طباطبایی فشارک به آرامي پشت سر نهاد مادري كه چراغ راه هدايت و سعادت مسعود بود. و هر روز به وي درس ايمان و آزادگي ميداد.
مسعود از همان كودكي با قرآن انس و الفت زيادي داشت.وی دوران ابتدايي را در تهران با موفقيت به پايان رسانيد. و پس از اتمام دوره راهنمايي در اصفهان وارد دبيرستان نبوي منش شد. در دوران تحصیل فردي بسیار مستعد و باهوش اما شلوغ و بازیگوش بود. و در جمع خانواده حاج میرزا یحیی از همه زیرکتر و پر جنب و جوشتر بود و بیشتر اوقات با طرح موضوعی جالب موجب سرور و شادی اعضای خانواده میشد.
مسعود اهل فعاليت و علاقمند به ورزش بود و از همان کودکی به فوتبال علاقه خاصي داشت. و اخلاق خوب او باعث شده بود، تا بچههای محل را دور هم جمع کند، و یک تیم فوتبال قوی تشکیل دهد.
شهید مسعود محمدی روحیهای بسیار لطیف داشت. و همیشه به کودکان احترام میگذاشت. و با دادن هدیهاي هر چند كوچك به کوچکترها آنها را شاد و خوشحال میکرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران جذب بسیج محله شد. و بیشتر اوقات خود را در بسیج میگذراند. ایمان استوار و اخلاق و ادب وی زبانزد دوستانش بود. و در بسیج او را بهعنوان یکی از بهترین نیروهای حزب اللهی میشناختند. شهید مسعود محمدی هر چقدر بزرگتر میشد، نسبت به حفظ دستاوردهای انقلاب و همچنین تزکیه نفس و انجام فرائض دینی حساستر و دقیقتر میشد، گو آنکه خود را برای پرواز آماده میکرد.
دوران جنگ تحمیلی چندین بار برای آموزش تکمیلی و اعزام به جبهه به پادگان آموزشی غدیر مراجعه نمود.ولی هر بار سپاه بخاطر پائین بودن سن او از پذیرش وی امتناع میکرد. تا اینکه با اصرار و سماجت زياد در سن ۱۴ سالگی( که تا پایان دوره راهنمایی درس خوانده بود) موفق به اتمام دوره تکمیلی آموزشی گردیده و به عنوان بسیجی اعزام به جبهههای نبرد حق علیه باطل گردید.
ایشان چندین بار در مناطق مختلف عملیاتی حضور پیدا نمود و سرانجام در پانزدهم اسفند۱۳۶۲ در سن ۱۶ سالگی، در عملیات خیبر در طلاییه بر اثر اصابت ترکش به سر، شهيد شد. پیکرش مدتها برجای ماند و پس از تفحص، تشییع و در گلستان شهدای اصفهان آرام گرفت.