شهید حسین فهمیده تنها نوجوان دفاع مقدس نیست بلکه در بررسی شهدای نوجوان جنگ با یک جامعه بزرگ ۳۶ هزار نفری روبرو هستیم.
جنگ تحمیلی با آغاز هجوم سراسری ارتش صدام به شهرهای ایران و هدف قرار گرفتن «مردم» بهعنوان پشتوانه و ماهیت اصلی انقلاب اسلامی و طولانی شدن آن به مدت هشت سال، به یک منبع عظیم تربیتی برای گروههای مختلف اجتماعی تبدیل شد بهطوریکه با در نظر گرفتن رویکردهای مختلفی از جنگ، روزبه روز شهدا حرفهای بیشتری برایمان دارند.
مسئله ارائه الگوهای تربیتی برای قشر نوجوان کشور نیز از این مسئله مستثنا نیست. شاید در اولین لحظهای که بخواهیم از جنگ و شهادت برای نوجوانان بگوییم، یاد و خاطره نوجوان ۱۳ سالهای در ذهن ما مرور میشود که به مقابله با تانکهای عراقی پرداخت؛ اما شهید محمدحسین فهمیده تنها نوجوان جنگ نیست، بلکه ما در بررسی تعداد شهدای نوجوان جنگ با یک جامعه بزرگ ۳۶ هزار نفری روبرو هستیم از جمله شهید «مرحمت بالازاده» ۱۱ سالهای که حکم جهادش را از دستان مقام معظم رهبری گرفت، شهید «رضا پناهی» ۱۲ ساله بهعنوان یک کماندوی کوچک، شهید «بهنام محمدیراد» نوجوان ۱۳ سالهای که مردانه در خرمشهر ایستادگی کرد تا شهر سقوط نکند، شهید «مهرداد عزیزاللهی» نوجوان ۱۴ ساله که برای پیوستن به اطلاعات جنگ، شوخی ۲۵ هزار قدم حرکت به سمت مواضع دشمن را با جدیت و حیرت سایر رزمندگان انجام داد و به یکی از نیروهای خبره و پرقدرت اطلاعاتی تبدیل شد [۱]، شهید «حسن محمدرحیمیها» نوجوان ۱۵ ساله که پیکرش ۱۳ سال بعد تفحص شد و هزاران شهیدی که برخی مانند شهید «بهمن بیگزاده» چند برابر سنشان طول کشید تا باقیماندههایی از پیکرهای پاکشان به آغوش مادرانشان بازگردد.
البته از یاد شهید «علی بلورچی» ۲۰ ساله با رتبه پنجم کنکور و قبولی در رشته مهندسی برق دانشگاه شریف نباید غافل شد که با آن وصیتنامه عارفانهاش، تنها بخش کوچکی از واقعیتهای نوجوانان جنگ را روایت میکند. بیان نکات خاص درباره نوجوانان دفاع مقدس بسیارند. کسانی که از خیلی بزرگترها شجاعتر، معنویتر، در انجام کارهای سخت پیشروتر و با شور و حرارت افزونتری بودند.
در واقع چنین ویژگیهایی از صفات خاص نوجوانان جنگ تحمیلی بود و اکنون شاید درکش خیلی سخت باشد که شهید «حسین نادری» با ۱۸ سال سن فرمانده گردان ۴۱۶ عاشورا در لشکر ۴۱ ثارالله (ع) باشد. همچنین بسیاری از بازماندههایی از بزرگمردانِ کم سن و سال جنگ که در سنین ۱۲ – ۱۳ سالگی وارد جبهه شدند، پس از پایان جنگ نیز موی در عرصه جنگ و جهاد سپید کردند و همچنان تکلیفمدارانه مشغول به فعالیت هستند.
ذکر عظمت و روح بزرگ نوجوانان در دفاع از شهرها و روستاهای خود و مواجهه با چهره سخت و خشن جنگ، پیش از اینکه باعث دلخوشی ما به چنین گذشتهای از تاریخ انقلاب اسلامی باشد، با در نظر گرفتن وضع موجود، بیشتر باعث حسرت دلسوزان عرصه فرهنگی، اخلاقی و تربیتی جامعه میشود که با داشتن چنین اسطورههای تعالیبخشی، از معرفی درست آن به نوجوانان محروم ماندهایم.
منبع:
[۱]- جادههای سربی، محمدمهدی بهداروند، سوره مهر، تهران ۱۳۹۴، ص ۱۶۲-۱۶۳.
انتهای پیام/ ۱۴۱