شهید علی چیتسازیان از فرماندهان دوران دفاع مقدس در سخنانی به حقیقت مرگ اشاره کرده و به تشریح وظیفه مردم ومسئولان در قبال شهدا میپردازد.
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل موزه لی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ، جمله معروف «تنها کسی میتواند از سیم خاردار دشمن عبور کند که در سیم خاردار نفس خویش گیر نکرده باشد» که در سالهای گذشته زینت بخش معابر و خیابانهای شهر تهران بوده متعلق به شهید علی چیتسازیان از فرماندهان دوران دفاع مقدس در لشکر انصارالحسین (ع) همدان است که بارها رهبر معظم انقلاب اسلامی به این شهید و جمله معروف وی در صحبتهای خود اشاره کرده اند.
شهید چیت سازیان متولد سال ۱۳۴۱ در بود، دوران ابتدایی و راهنمایی را در شرایط سخت فقر و تنگدستی خانواده گذراند، اما روح حقیقتجو و ضمیر روشنش، او را در مسیری قرار داد که یک شبه ره صدساله را طی کند. همزمانی انقلاب با ورودش به هنرستان باعث شد تا از طریق مدرسه وارد بسیج شده و آموزشهای لازم را در پادگان قدس همدان دنبال کند. با هوشی که از خود نشان داد به فرماندهی مرکز آموزش نظامی منصوب شد.
با آغاز جنگ تحمیلی فرماندهی گردان انصارالحسین (ع) همدان را برعهده گرفت و با قبول مسوولیت آموزش تکهای کوهستان به مناطق عملیاتی رفت. وی سپس به فرماندهی اطلاعات و عملیات یگان انصارالحسین (ع) منصوب شده و در عملیاتهای والفجر ۲، والفجر ۵، والفجر ۸ شرکت کرد. علی چیت سازیان در عملیات «کربلای ۴» و «کربلای ۵» نیز به عنوان فرمانده محور عملیاتی لشکر انصارالحسین (ع) حضور داشت.
سرانجام این سردار ملی و سرباز فداکار اسلام عزیز در روز چهارم آذر ۱۳۶۶ حین انجام یک مأموریت گشت شناسایی به شهادت رسید در حالی که قبل از او برادرش در این راه به شهادت رسیده بود. این شهید در سخنانی در بین نیروهای لشکر انصارالحسین (ع) اشارهای به مسئولیت سنگین شهدا پس از شهادتشان بر دوش افراد زنده اشاره دارد و میگوید: همین شهدایی که جلوی ما هستند می بینیم که بارها مجروح شدند و دو مرتبه برگشتند به خط مقدم راحت به ما میگویند ما دیگر رفتیم. مسوولیتهای سنگین ما برگردن شماست. ما هرچه کشیدیم و مشقت دیدیم حالا بقیهاش را شما باید بکشید، شما باید تمامش کنید. یک روز ما را هم میگذارند توی این قبرها، مادری که خیلی انسان را دوست دارد، پدری که خیلی دوست دارد، مالی که اندوختهای، کسی دیگر بالای سر انسان نمیآید. همه جمع میشوند در فرصت کوتاهی در قبر میگذراند خداحافظی میکنند، مادری که پسرش را خیلی دوست دارد رویش خاک میریزد، فقط ما میمانیم و اعمالمان در آن زیر..