با موافقت پدر شهید عبدال زاده پیکر پاک و مطهر این شهید والامقام که سال ۱۳۹۵ به عنوان شهید گمنام در شهر هنزاء از توابع رابُر استان کرمان دفن شده بود، برای همیشه مهمان مردم هنزاء شد.
خانواده شهید در این خصوص اظهار داشتند:
از خانه که حرکت کردیم همه خواهران و برادران گریه می کردند که بیایند اما نمی شد. خواهش و التماس کردند که حتما کریم را با خوتان بیاورید به همین خاطر بلیط برگشتمان برای صبح سه شنبه گرفتیم و قرار بود پیکر شهید را هم با خود به دزفول برگردانیم.
آمدیم کرمان و مصمم بر انتقال پیکر شهیدمان بودیم. هنگام ورود به شهر رابُر هم همان تصمیم قبلی را داشتیم، اما وقتی نزدیک هنزاء رسیدیم کم کم نظرمان عوض شد.
وارد هنزاء که شدیم تصاویری دیدیم که کلا نیت و نظرمان را فراموش کردیم. استقبال بی نظیری که همه مان را به حیرت واداشته بود. پدر می گفت در این هشتاد و دو سالی که از خدا عمر گرفته ام، چنین واقعه ای و چنین برنامه ای به چشم ندیده ام. وقتی شور و شوق و محبت مردم را دیدیم ، خجالت کشیدیم که حرفی از انتقال پیکر شهید بزنیم. برخی از مردم روی دست و پایمان می افتادند که ما از این دو شهید حاجت گرفته ایم. زار می زدند و می گفتند شما را به خدا شهیدمان را نبرید. با گریه التماس می کردند که شهید مهمان شهرشان بماند. بغض و گریه نمی گذاشت که حتی یک کلام حرف بزنیم. تصاویری از محبت و عشق مردم دیدیم که تا کنون جایی ندیده بودیم. مردم خوب و مهربان و دلگرم و سرشار از عاطفه ای بودند.
از مردم تا مسئولینشان التماس می کردند که کریم را نبرید. بگذارید بماند. مثل فرزندان خودمان هوایش را داریم.
با آن همه واقعه ای که دیده بودیم، تصمیم ما عوض شده بود، اما هنوز منتظر تصمیم پدر بودیم.
از دزفول تماس گرفتند که چکار کردید؟ کریم را می آورید؟ گفتیم: « ما خجالت می کشیم که به این مردم بگویم که میخواهیم شهیدمان را ببریم!»
گفتند: « یعنی چی! خب بروید و با مسئولان و بزرگانشان صحبت کنید!»
گفتیم : « اینجا نیستید که ببینید و بدانید چه خبر است! یک چیزی می گویید و یک چیزی ما می بینیم!»
بعد از تماس تلفنی با دزفول بود که پدر بدون مقدمه گفت: « کریم همین جا می ماند»،
گفتیم: «پدر جان مطمئنی؟ فکرهایت را بکن! »
پدر گفت: «مطمئنم؛ کریم همین جا می ماند! خوب جایی است!»
همین شد که رفت و به مردم هم گفت که کریم همانطور که این پنج سال مهمان شما بوده است، از حالا به بعد هم مهمان شما می ماند و ما از برگرداندن پیکر کریم به دزفول منصرف شدیم. پدرم گفت: « شما مردم دیار کریمان هستید! کریم من را هم کریم بدارید!»
یاد آن خواب مادر افتاده بودیم. سال ۹۵ همان حوالی پیدا شدن کریم که ما از واقعه بی خبر بودیم، مادرمان کریم را خواب دیده بود و درخواب به مادرمان گفته بود: «من برگشته ام و در یکی از شهرها به خاک سپرده شده ام. جای من خیلی خوب است. نگران من نباش»
و دیگر کریم ماند و ما برگشتیم. کریم برای همیشه مهمان مردم هنزاء شد.
لازم به ذکر است که پاسدار شهید عبدالکریم عبدال زاده متولد ۱۳۴۳ در سن ۱۸ سالگی در مورخ ۲۲ بهمن ماه ۱۳۶۱ در عملیات والفجر مقدماتی و در منطقه فکه جاویدالاثر گردید و در گلزار شهدای بهشت علی دزفول مزار یادبودی برای او ساخته شد.
پیکر این شهید والامقام سال ۱۳۹۵ توسط گروه تفحص کشف گردید و به دلیل عدم وجود مدارک شناسایی به عنوان شهید گمنام در منطقه هنزاء شهر رابر استان کرمان طی مراسمی باشکوه به خاک سپرده شد.
آبان ماه امسال هویت این شهید والامقام توسط آزمایشات تخصصی DNA ، شناسایی و مراتب به خانواده ایشان ابلاغ کردید.