قافلة عشاق منزل به منزل ره سپردند و در يك فجر صادق به روشناي نور رسيدند . او دلشورة غريب غربت داشت و از شوق ديدار دولت ، طاقت از كف مي داد . آغوش نيازش ، بوي عطر نجابت و اجابت مي داد . حرم دلش ، جاي خداوند دل و همة سينه اش […]
به گزارش نويد شاهد،”محسن ” در آذر ماه ۱۳۴۲ در تهران در خانواده اي با فضيلت و تقوا چشم به گيتي گشود . از كودكي از بيماري سختي رنج مي برد . شش سالش بود كه به آمادگي رفت . در هفت سالگي وارد مدرسة يغماي جندقي شد . وي از كودكي روحي كنجكاو داشت . به مسجد و نماز علاقه نشان مي داد و مكبر مسجد محلشان بود .
محسن در سال ۱۳۵۲ با موفقيت دورة ابتدايي را به پايان مي برد و وارد مدرسة هدف مي شود . به سال ۱۳۵۵ پس از گذرانيدن دورة ، راهنمايي تحصيل ، در هنرستان بزرگ تهران در رشتة برق ثبت نام كرده ، به تحصيل ادامه مي دهد .
فعاليتهاي شهيد پيش از پيروزي انقلاب اسلامي
محسن ، كه از كودكي به مسائل ديني و عشق و علاقه نشان مي داد ، با اوج گيري انقلاب اسلامي ، پر شور و خستگي ناپذير ، وارد فعاليتهاي انقلابي مي شود همان با تحصيل ، دل به موج انقلاب مي سپارد . از نوشتن شعار بر روي در و ديوار گرفته تا پخش اعلاميه هاي حضرت امام (ره) و شركت در راهپيماييها و تظاهرت ، شبانه روز و خستگي ناپذير خود را وقف انقلاب و آرمانهاي آن مي كند .
فعاليتهاي شهيد پس از پيروزي انقلاب اسلامي
محسن ، پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تن و جان در زلال جاري انقلاب مي شويد و با دلي پر اميد ، كمر به خدمت عاشقانه مي بندد . با شروع تحركات ضد انقلاب در كردستان ، درس و تحصيل را رها مي كند و پس از گذرانيدن آموزش عمومي در پادگان امام حسين (ع) همراه گروهي راهي مريوان مي شود . وي براي ماموريت سه ماه اعزام ميگردد : اما بنا به احساس وظيفه و تعهد و نيازي كه به وي بود ، بيش از آن ميماند و به مبارزه عليه گروهكها ادامه مي دهد . پس از مدتي ، به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلام در مي آيد و در مريوان مردانه ايثار گري مي نمايد .
فعاليتهاي شهيد در دوران دفاع مقدس
نوراني پس از شروع جگت حميلي عراق عليه ايران ، همراه با شهيد “ناهيدي”راهي جبهه مي شود و در جبهه اي ديگر ، عليه دشمنان انقلاب به مبارزه مي پردازد . وي پس از مدتي كه به مرخصي بر ميگردد ، مردد از اينكه به تحصيل ادامه دهد به جبهه برگردد ، تفالي به قرآن مي زند و بر اساس آية قرآن ، جبهه و جهاد را بر مي گزيند دوباره به جبهه باز مي گردد و با عليرضا ناهيدي و يار ديگري رزمنگان بسيج و سپاه ، تيپ ذوالفقار از لشگر ۲۷ محمد رسول الله (ص) را تشكيل مي دهند . پس از شهادت عليرضا ناهيدي ، نوراني به عنوان فرماندةتيپ منصوب مي شود و كارآيي و لياقت خود را بيش از پيش به منصه ظهور مي رساند . وقتي گروهي از لشگر ۲۷ براي رويارويي با رژيم اشغالگر قدس ، به لبنان اعزام مي شود ، نوراني نيز همراه گروه ، راهي سوريه و لبنان مي شود و مدتي در آنجا انجام وظيفه مي كند . به دنبال فرمان حضرت امام (ره) از سوريه به كشور باز مي گردد و راهي جبهه هاي داخلي براي مقابله با دشمنان داخلي و خارجي انقلاب اسلامي مي شود .
نوراني ، در اكثر عملياتها با توانمندي بالا شركت مي جويد و به عنوان فرماندهي لايق ، نيروها را در محورهاي مختلف هدايت مي كند . در خرداد ماه ۱۳۶۲ با خواهر همرزم و دوست صميمي اش ، شهيد عليرضا ناهيدي ازدواج كرده ، همسرش را نيز همراه خود به اسلام غرب مي برد و با حداقل وسايل زندگي ، زندگي مشتركش را با همسر مومن و فداكارش آغاز مي كند .
از وقتي كه فرماندة تيپ ذوالفقار مي شود ، فرماندهان كمتر اجازه مي دهند خط مقدم برود و اين برايش دلتنگي مي آورد.
چگونگي شهادت
شهيد محسن نوراني ، پس از سه سال مبارزه بادشمنا ن انقلاب اسلامي ، در جبهه هاي غرب و جنوب ، سرانجام در روز ۲۱ مرداد ماه ۱۳۶۲ ، در حالي كه كمتر از يك ماه از ازدواجش مي گذشت ، از سوي اسلام آباد به سمت قرارگاه مي رفت كه در يك كمين گروهك (( كومله)) به شهادت مي رسد و به آرزوي ديرين خود نايل مي آيد .
منبع:نرم افزار چند رسانه اي شهيد محسن نوراني
انتهاي پيام