پس از یک دوران رکود که خالی از ابتکار بود، انجام عملیات خیبر بازتاب وسیعی در سطح منطقه و جهان ایجاد کرد. حامیان عراق در منطقه و جهان، یکباره مشاهده کردند که تاکتیک ویژه ایران، بار دیگر بر تدبیر خط دفاعی پر مانع عراق غلبه کرده است. ازاینرو شدیداً نگران پیروزی احتمالی ایران در جنگ شدند.
«پس از فتح خرمشهر در ادامه اتخاذ استراتژی تنبیه متجاوز، جمهوری اسلامی تلاش زیادی برای تجدید روند پیروزیهای نظامی در سال ۱۳۶۱ به عمل آورد که به دلایلی این مهم امکانپذیر نشد.
گرچه بعد از عملیات رمضان و تا اواخر سال ۱۳۶۲، ابتکار عمل در دست جبهه خودی بود، اما موفقیت چشمگیری به دست نیامد؛ زیرا رشد نیافتن سازمان رزم و پرداختن همهجانبه به مسئله جنگ، مانعی جدی برای اقدام لازم در مقابل ارتش کاملاً مدرن و تقویتشده عراق بود. بااینحال رزمندگان اسلام با انجام حملات ایذایی متوسط و بزرگ سعی نمودند که ضمن ابتکار عمل در صحنه جنگ، به نقاط ضعف دشمن نیز دست یابند، تا از آن طریق مجدداً برتری لازم را به دست آورند.
به همین لحاظ بعد از عملیات والفجر مقدماتی، پس از بحثها و گفتگوها وتاملاتی که انجام شد؛ منطقه هورالهویزه برای عملیات بزرگ خیبر در سال ۱۳۶۲ انتخاب گردید.
دشمن تصور نمیکرد که ایران در هورالهویزه که دارای وسعت زیاد و فاصله قابلملاحظهای از ساحل تا هدفهاست، دست به عملیات بزند. چون ایران طی چهار سال گذشته، هیچگاه در آنجا اقدام به انجام عملیات آبی-خاکی نکرده بود.
تا قبل از انجام عملیات خیبر، رسانههای گروهی عراق و حامیان آن تبلیغات وسیعی را در مورد تواناییهای ارتش عراق و جلوگیری از حملات ایرانیان، آغاز کرده بودند و رژیم صدام صریحاً اعلام میکرد که هرگونه عملیات نیروهای ایرانی به داخل عراق را با شکست روبرو خواهد ساخت.
جایگاه عملیات در استراتژی نظامی ایران
از لحاظ استراتژی نظامی و اهداف آتی جنگ، عملیات خیبر بهمنظور تصرف بصره بود. جبهههای جنوبی به خاطر اهمیتشان در سرنوشت جنگ، در استراتژی نظامی از چند لحاظ موردتوجه واقع میشدند:
۱-بهعنوان مناطق واسط برای رسیدن به بصره
۲-بهعنوان محل عملیاتی که مستقیم باهدف تصرف بصره انجام میشد.
نقش عملیات در تحقق راهبرد تنبیه متجاوز
مسئولین سیاسی نظامی معتقد بودند که انجام عملیات موفق بزرگ در جبهه جنوب به میزان قابلملاحظهای در تحقق تنبیه متجاوز بهعنوان استراتژی جنگ در بعد سیاسی مؤثر خواهد بود. ازاینرو عملیات خیبر که در شمال بصره انجام شد، حائز اهمیت استراتژیک بود.
دلایل انتخاب منطقه عملیاتی و موقعیت آن
پیچیدگی و پر مانع بودن خطوط دفاعی عراق در جبهه جنوب و استحکامات و تعداد خاکریزهای آن موجب شد که فرماندهان سپاه در پی منطقهای برای عملیات باشند که امکان استفاده از توانایی خودی امکانپذیر باشد و از انجام تک جبههای پرهیز شود.
منطقه هورالهویزه عمدتاً دارای این ویژگی بود. در واقع، رزمندگان اسلام میتوانستند؛ یکبار دیگر حمله به دشمن را توأم با غافلگیری از جناح و بدون برخورد با خطوط پر مانع، انجام دهند. علاوه بر این، دلیل دیگری که موجب انتخاب منطقه عملیاتی خیبر شد، بیتوجهی دشمن به آن بود، چراکه عراق تصور میکرد که ایران از این نقطه حمله نخواهد کرد.
منطقه عملیاتی خیبر از لحاظ موقعیت جغرافیایی در شمال بصره واقعشده و جزایر شمالی و جنوبی مجنون، مهمترین نقاط هور هستند که از لحاظ اقتصادی و نظامی بسیار حائز اهمیت میباشند.
وضعیت دشمن
همانگونه که بیان شد، چون ارتش عراق تصور نمیکرد که ایران از منطقه هور دست به عملیات بزند، در آنجا خط دفاعی مشخصی که شامل ردههای مختلف پدافند، موانع و استحکامات باشد، نداشت.
در داخل جزایر مجنون، نیرویی در حد یک گردان از جیش الشعبی قرار داشت. در محور شمالی (العزیز-رطه) و محور جنوبی (القرنه) نیز نیروهای مرزی بهعنوان افراد پاسگاه مستقر بودند. فقط در محور طلائیه که قرارگاه فتح عمل میکرد، خط دفاعی مستحکم توأم با موانع و کانال وجود داشت. در محور زید نیز که قرارگاه کربلا وارد عمل میشد، موانع و خطوط دفاعی دشمن از پیچیدگی خاصی برخوردار بود.
شرح عملیات
برای آنکه غافلگیری در انجام عملیات بهطور کامل رعایت شود، قبل از تاریخ ۳ اسفند ۱۳۶۲، چند عملیات فریب در محورهای جنوب، میانی و غرب انجام شد. در محور اصلی نیز یک روز جلوتر، نیروها وارد هور شده و در داخل آبراه تا حد ممکن به جلو رفتند.
آغاز عملیات
بههرتقدیر، در تاریخ ۳ اسفند ۱۳۶۲ ساعت ۲۱:۳۰ عملیات خیبر با رمز “یا رسولالله” آغاز شد. در مرحله اول قرارگاههای نصر و حدید موفق شدند در محور الغدیر و القرنه هدفهای خود را تصرف کنند.
در جزایر شرایط مطابق برنامه تحقق نیافت، عدم پاکسازی جزایر تا ۳:۳۰ نیمهشب، مانع از آن شد که نیروهای بعدی بتوانند برای حمله بهطرف طلائیه بروند؛ لذا در شب اول عملیات الحاق انجام نشد.
در محور زید، قرارگاه کربلا، کمترین موفقیتی به دست نیاورد و صبح عملیات یگانهای ارتش به عقب آمده و در خط قبل از عملیات مستقر شدند.
جنگ تمامعیار در جزیره
وضعیت فوقالذکر مانع از آن بود که یگانهای سپاه بتوانند در محورهای القرنه و الغدیر بمانند، زیرا عدم امکان پشتیبانی آنها و باز نشدن راه زمینی و همچنین حضور سریع دشمن که با اعلام آمادهباش در مرکز استان العماره و انتقال یگانهای ارتش عراق همراه بود، با زرهی و اجرای آتش، فشار زیادی بر آن محور وارد میکرد، ازاینرو قرارگاههای نصر و حدید بهناچار به داخل جزیره شمالی عقبنشینی کردند.
ازاینپس جزیره محور کنش و واکنش طرفین میدان نبرد بود و این در حالی بود که به دلیل عدم تثبیت مواضع بهدستآمده در جزیره و مشکل پشتیبانی آتش، تجهیزات و تأمین نیروی انسانی، نسبت به سرنوشت جزیره نیز شدیداً احساس خطر میشد.
برای خارج شدن از این وضع حاد، سپاه تصمیم گرفت، مجدداً تمام توان خود را متوجه باز کردن محور طلائیه نماید، درحالیکه تلاشهای قبلی در این محور، ناکام مانده بود.» [۱]هرکس در طلائیه ایستاد، اگر در کربلا هم بود میایستاد
«تمرکز آتش دشمن در طلائیه که زمینی بسیار محدود را شامل میشد، فوقالعاده بود. چنانکه شهید حجتالاسلام میثمی که در آنجا حاضر بود؛ میگفت «هرکس در طلائیه ایستاد، اگر در کربلا هم بود، میایستاد.»
آنچه ضرورت مقاومت در طلائیه را موجب میشد، اهمیت آن برای کل عملیات بود؛ چراکه در صورت الحاق و پاکسازی، عقبه خشکی برای نیروهای خودی وصل میشد و عملیات در ابعاد جدیدی گسترش مییافت. بدین منظور پسازآن که محور زید با عدم موفقیت مواجه شد، فرمانده لشکر امام حسین (ع) فراخوانده شد تا مأموریت طلائیه به وی ابلاغ شود.
امشب شب عاشورا است
در این میان پسازآن که مأموریت یگان مزبور از سوی فرماندهی جنگ تعیین شد؛ شهید حسین خرازی فرمانده لشکر امام حسین (ع) تمامی کادرهای یگان تحت امر خود را فراخوانده، در تاریکی مطلق اظهار داشت: امشب شب عاشورا است؛ نماینده امام دستور داده در طلائیه عمل کنیم؛ ما با تمام توان لشکر به دشمن خواهیم زد؛ هرکس میتواند، بماند و هرکس نمیتواند، آزاد است که برود.
در آن شب، جنگی سخت درگرفت که تا صبح به طول انجامید. باآنکه محور طلائیه تا شش کیلومتر به دست نیروها باز شد و یک تیپ از دشمن متلاشی شد، ولی فضای کوچک منطقه مانور و آتش انبوه و بسیار زیاد دشمن عملاً امکان الحاق و پیشروی را ناممکن ساخته بود؛ لذا از این به بعد، نظرها عمدتاً به حفظ جزایر مجنون معطوف شد» [۲]«از طرف دیگر اوضاع نابسامان جبهه موجب تزلزل عمومی گردیده بود و حفظ جزایر نیز در هالهای از ابهام و تردید قرار داشت.
در تاریخ ۸ اسفند ۱۳۶۲ پسازآن که اخبار اوضاع جبهه به تهران منتقل شد؛ آقای هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی که فرماندهی جنگ را به عهده داشت به منطقه آمد و بهسرعت خود را به سنگر فرماندهی سپاه رساند. وی به برادر محسن رضایی اظهار داشت: ما اعلام کردیم که هرکس، هرچه در چنته دارد به میدان بیاورد.
برادر محسن رضایی: ما هم گفتهایم که افراد تا حد فرمانده لشکر باید بجنگند. حتی اگر سازمان رزم سپاه مختل شود.
به هر صورت از توقف محور طلائیه تا شروع حمله به جزایر، حدود پنج روز جبههها حالت عادی داشت و تلاش خاصی از جانب دشمن ملاحظه نمیشد.
جزایر حتماً باید نگهداشته شود
در بعدازظهر ۱۴ اسفند ۱۳۶۲ بیت امام به قرارگاه اطلاع داد که فرمانده سپاه به تهران بیاید. همچنین گفته شد که امام فرمودهاند «جزایر حتماً باید نگهداشته شوند، هر طور که شده.»
این دستور، تحولی اساسی در سرنوشت عملیات ایجاد کرد و سپاه این بار هر آنچه را که در اختیار داشت، اعم از فرماندهان و باقیمانده سازمان یگانها، وارد صحنه کرد. فرمانده سپاه اظهار داشت: از جزیره بیرون نمیرویم حتی اگر سازمان سپاه از بین برود.
خودم میآیم آر. پی. جی میزنم
برادر شمخانی قائممقام فرمانده کل سپاه به فرماندهان لشکرهای عاشورا و حضرت رسول اظهار داشت: بروید جزایر را حفظ کنید، این دستور امام است و من خودم میآیم، آر. پی. جی میزنم. بههرحال احتمال پاتک به جزایر زیاد است.
مطابق پیشبینی امام و فرماندهان، پس از چند روز رکود، در ۱۶ اسفند ۱۳۶۲، عراق پاتک به جزیره جنوبی را بهوسیله اجرای آتش سنگین، بمباران وسیع هوایی و استفاده از هلیکوپتر، تانک و نیروهای پیاده، آغاز کرد.
حمله عراق در ۱۶ اسفند ۱۳۶۲ بدون نتیجه پایان یافت، اما در روز ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ از صبح مجدداً حمله را آغاز کرد.
عراقیها نیز از جنگ روانی استفاده کرده و اعلام کردند که اگر جزایر را خالی نکنید، آنجا را به موشک میبندیم و بهشدت بمباران میکنیم.
این جزیره طلسم شده!
روز ۱۸ اسفند ۱۳۶۲ دوباره عراق حمله خود را با شدت هرچهتمامتر آغاز کرد و سپاه و بسیج با آنچه در دست داشتند، پایداری و استقامت کرده و مانع از پیشروی دشمن شدند. شرایط و مقدورات، بسیار سخت و محدود بود. ضمن آنکه دشمن استفاده از سلاحهای شیمیایی را هم وارد صحنه کرده بود. برادر رشید از جزیره به قرارگاه آمد و در مورد آنجا گفت «وضع خراب است. دشمن رخنه کرده و هر شب دارد پیش میآید. عراق دائماً نیرو میآورد و شدت عمل به خرج میدهد. نیروهای ما در خط خسته شدهاند. آتش دشمن بهشدت زیاد است. جاده، آب، غذا و نیرو کم است. پلیت و الوار برای ساختن سنگر، نیست و لودر و بلدوزر برای احداث خاکریز وجود ندارد. نیروها در خط، آر. پی. جی و کلاشینکف دارند و از ادوات استفاده میکنند. از شدت حمله دشمن، بچهها دیگر قادر نیستند فکر کنند. این جزیره طلسم شده و ما هر کاری میکنیم با مشکل مواجه میشویم.»
در همین اوضاع، آقای انصاری از بیت امام (ره) در تماس با قرارگاه، جویای وضعیت شد. حجتالاسلام محلاتی؛ نماینده امام در سپاه به ایشان گفت «به امام بگویید، شب حمله است، دعا بفرمایند.»
روز ۱۹ اسفند ۱۳۶۲ نیز عراق بازهم حملات خود را از سر گرفت؛ اما این بار هم رزمندگان اسلام با گوشت و پوست و دادن خون، ماشین جنگی ارتش بعثی را متوقف کردند. شهادت فرماندهی، چون حاج همت، یاغچیان، حمید باکری، اکبر زجاجی، بهروز غلامی و… بهایی بود که برای حفظ جزایر پرداخته شد.
طی این سه روز، اوج حماسه و استقامت و شهادتطلبی سپاهیان و بسیجیان به نمایش گذاشته شد. جزیره سمبل پایداری و استقامت شده بود.
بههرتقدیر، حمله ۷۲ ساعته عراق با شکست مواجه شد. این ناکامی موجب توقف حملات دشمن گردید و بالاخره در پی فرمان امام (ره) جزایر حفظ شد.
بازتاب سیاسی
پس از یک دوران رکود که خالی از ابتکار بود، انجام عملیات خیبر بازتاب وسیعی در سطح منطقه و جهان ایجاد کرد. حامیان عراق در منطقه و جهان پس از آرامشی که در پی طوفان سلسله عملیات طرح کربلا که آخرین آن رمضان بود، برایشان ایجادشده بود، یکباره مشاهده کردند که تاکتیک ویژه ایران، بار دیگر بر تدبیر خط دفاعی پر مانع عراق غلبه کرده است. ازاینرو شدیداً نگران پیروزی احتمالی ایران در جنگ شدند.
تشکیل اجلاسها، اظهارات مقامات سیاسی، مصوبات سازمانها، تحریم تسلیحاتی ایران و … الگوی این تحلیل هستند.
آمریکا در اولین اقدام خود که در واکنش نسبت به وضعیت جدید جنگ نشان داد، مورفی معاون وزارت خارجه را بهمنظور بررسی اوضاع جنگ تحمیلی به خاورمیانه فرستاد.
روزنامه والاستریت ژورنال نیز نوشت: تهیه طرحهای جدید، چارهاندیشی در مورد جلوگیری از سقوط صدام است. ترنر، رئیس سازمان سیا اظهار داشت: عراق از لحاظ اقتصادی و نفرات در وضع وخیمی قرار دارد.
واکنش بینالمللی دیگری که پس از عملیات خیبر انجام گرفت، تصویب قطعنامه ۵۵۲ توسط شورای امنیت سازمان ملل بود که در تاریخ ژوئن ۱۹۸۴ (۱۱ خرداد ۱۳۶۲) صورت پذیرفت.» [۳]مهمترین بندهای این قطعنامه عبارت بودند از:
– بند ۲؛ بر حق کشتیرانی آزاد در آبهای ساحلی و مسیرهای دریایی برای کشتیهایی که بین کلیه بندرها و تأسیسات دولتهای ساحلی غیر درگیر در جنگ در حال تردد هستند، تأکید دارد.
– بند ۳؛ از کلیه دولتها میخواهد تا به تمامیت ارضی دولتهای غیر درگیر در مخاصمات احترام بگذارند و حداکثر خویشتنداری را مبذول دارند و از اقداماتی که ممکن است به تشدید و گسترش مخاصمات بینجامد، اجتناب کنند.» [۴]«در سطح منطقه، شورای همکاری خلیجفارس دوباره تشکیل جلسه داد. موضوع جلسه، اتخاذ استراتژی نظامی و چگونگی پایان دادن به جنگ ایران و عراق بود.
ازجمله تحولات دیگری که پس از عملیات خیبر روی داد، فشار اقتصادی و تحریم رسمی تسلیحاتی ایران توسط کشورهای غربی بود.» [۵]
منابع:
[۱]فصلنامه تخصصی نگین ایران، شماره ۴۳، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، زمستان ۱۳۹۱، صفحات ۵، ۶، ۷، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴
[۲]درودیان، محمد، سیری در جنگ ایران و عراق (خرمشهر تا فاو)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ یازدهم، ۱۳۹۱، صفحات ۸۸، ۸۹
[۳]فصلنامه تخصصی نگین ایران، شماره ۴۳، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، زمستان ۱۳۹۱، صفحات ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳
[۴]خرمی، محمدعلی، جنگ ایران و عراق در اسناد سازمان ملل متحد (جلد سوم)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، ۱۳۸۷ صفحه ۱۴۲
[۵]فصلنامه تخصصی نگین ایران، شماره ۴۳، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، زمستان ۱۳۹۱، صفحه ۱۴
انتهای پیام/ ۱۴۱