شهید حاج قاسم سلیمانی: مهدی؛ من مثال میزنم خدمت شما، مهدی عادی نبود! این فرماندهی شما بود توی صحنهی جنگ! وقتی شهید شد توی یک گودال بود، در نوک. اون روز برادر مهدی شهید شده بود، حمید جا مونده بود. من هیچ حس نکردم، یه جوان رعنایی… هیچ حس نکردم؛ هیچ آثاری را از غم […]
شهید حاج قاسم سلیمانی:
مهدی؛ من مثال میزنم خدمت شما، مهدی عادی نبود! این فرماندهی شما بود توی صحنهی جنگ! وقتی شهید شد توی یک گودال بود،
در نوک. اون روز برادر مهدی شهید شده بود، حمید جا مونده بود. من هیچ حس نکردم، یه جوان رعنایی… هیچ حس نکردم؛ هیچ آثاری را از غم در چهرهی او ندیدم.
وقتی میخواستند جنازهی برادر او را بیاورند نگذاشت…! گفت: اگر توانستید دیگران را بیاورید، جنازهی برادر من را بیاورید!