در بخشی از کتاب «دِین» شامل خاطرات بچههای مسجد جزایری اهواز به کوشش «علی مسرتی» به آرزوی شهید «سعید درفشان» برای لحظه شهادتش پرداخته شده است.
ر پی پاکسازی و تأمین منطقه عملیاتی طریقالقدس، تنها دو منطقه «غرب رودخانه کرخه» و «غرب رودخانه کارون و خرمشهر» در اشغال متجاوزان باقی مانده بود. برای انتخاب منطقه عملیات بعدی و نکات مثبت و منفی هر منطقه، بحثهای فراوانی شد و سرانجام منطقه غرب رودخانه کرخه برای عملیات انتخاب شد.
منطقه عمومی عملیات فتحالمبین در غرب رودخانه کرخه قرار داشت که از شمال به ارتفاعات بلند و صعبالعبور «تیشهکن»، «دالپری»، «چاه نفت و تپه سیپتون» از جنوب به ارتفاعات بلند «میشداغ» تپههای رملی و چذابه (شیب) از شرق به رودخانه کرخه و از غرب به مرز بینالمللی در شمال و جنوب فکه محدود میشد.
جادههای آسفالته دزفول به دهلران، عینخوش به چمسری، امامزاده عباس به چاه نفت، جاده تنگه ابوغریب و پلهای احداث شده روی رودخانههای «چیخواب» و «دویرج» از مهمترین راههای مواصلاتی منطقه هستند.
موقعیت منطقه و عوارض حساس آن، به دشمن آرایش خاصی را تحمیل کرده بود که آگاهی نیروهای خودی از آن، زمینه وارد ساختن ضربات سهمگین را بر دشمن فراهم کرد.
عملیات فتحالمبین از نظر نظامی میتوانست چنین اهدافی را تأمین کند:
۱. انهدام نیروهای دشمن برای کاهش توان نظامی او
۲. دستیابی به خطوط پدافندی مطمئن برای برداشت نیرو (آزاد شدن نیروهای خودی از خطوط پدافندی و کسب آمادگی برای عملیات بعدی)
۳. خارج کردن شوش، اندیمشک، دزفول و پایگاه چهارم شکاری از برد توپخانه دشمن
۴. خارج کردن جاده اندیمشک _ اهواز از برد آتش مؤثر دشمن
۵. آزادسازی مناطق مهمی، چون سایت و رادار، جاده مهم اندیمشک _ دهلران و…
۶. تصرف جادههای نفتی منطقه ابوغریب
این عملیات ساعت ۳۰ دقیقه بامداد روز دوم فروردین ۱۳۶۱ با رمز مقدس «یا زهرا (س)» با چهار قرارگاه مشترک فتح، فجر، نصر و قدس آغاز و در سه مرحله انجام شد. پس از هشت روز درگیری، نیروهای خودی با تأمین تمام اهداف مورد نظر و استقرار بر روی ارتفاعات تینه، برقازه، رقابیه و میشداغ دشمن را تا رودخانه دویرج و تیههای ۱۸۲ در جنوب برقازه عقب راندند.
در این عملیات ۲۵ هزار تن از نیروهای دشمن کشته و زخمی و ۱۷ هزار تن دیگر اسیر شدند. همچنین ۳۲۰ دستگاه تانک و نفربر، ۵۰۰ دستگاه خودرو و ۱۶۵ قبضه توپ به غنیمت نیروهای خودی درآمدند و نزدیک به ۳۵۰ دستگاه تانک و نفربر دشمن منهدم شده و ۱۸ فروند هواپیمای دشمن هم سرنگون شدند.
نوشته زیر بخشی از خاطرات علی مسرتی یکی از بچههای مسجد جزایری اهواز و همرزمان او از عملیات فتحالمبین از کتاب «دِین» خاطرات بچههای مسجد جزایری اهواز به کوشش «علی مسرتی» است که انتشارات سوره مهر آن را منتشر کرده است.
متن زیر روایت «صادق آهنگران» مداح اهل بیت (ع) از نحوه شهادت شهید «سعید درفشان» است:
«…شب عملیات فتحالمبین رو به روی سنگر فرماندهی با یکی از دوستانم به نام «سعید درفشان» صحبت میکردم. سعید یک فشنگ در دستش بود و موقع حرف زدن با آن بازی میکرد. داشتیم در مورد رفقایی که شهید شدند صحبت میکردیم. سعید ناگهان ساکت شد و رو به من کرد و گفت: «اگر این فشنگ به موضع سجده، به پیشانی آدم برخورد کند، این سعادت خیلی به آدم مزه میدهد.»
صبح فردا به من خبر دادند که سعید شهید شده است. به سردخانه شوش رفتم. پیکر سعید روی تخت بود. دیدم تنها یک زخم دارد؛ آن هم وسط پیشانیاش. شب آرزو کرد و صبح به وصال رسید…»
منابع
۱. کتاب جنگ؛ بازیابی ثبات/ محمد درودیان
۲. کتاب دِین، خاطرات بچههای مسجد جزایری اهواز/ علی مسرتی
انتهای پیام