سپاه آبادان آن موقع بهجز دو قبضه خمپارهانداز ۸۱ میلیمتری و دو قبضه خمپارهانداز ۱۲۰ میلیمتری، سلاح نیمهسنگین دیگری برای مواجهه با دشمن نداشت اما دست از مقاومت نکشید.
یکی از موضوعاتی که با گذشت چهار دهه از وقوع آن همچنان در پرده ابهام باقیمانده است و تحلیلگران مسائل نظامی، بهسادگی از کنار آن گذشتند، دستور انتقال توپخانه حیدر شهرضا از آبادان به ۱۷ کیلومتری جاده ماهشهر آبادان است.
این اقدام که با مقاومت نسبتاً شدید سروان محمدی فرمانده توپخانه و همچنین افسر شجاع توپخانه ستوان عباسی مواجه شد، در اوج درگیریهای خرمشهر یعنی روزهای ۲۲ یا ۲۳ مهرماه انجام گرفت و آبادان و خرمشهر را از آتش مؤثر پشتیبانی این آتشبار ۱۳۰ میلیمتری که شامل ۶ قبضه توپ کششی میشد، محروم کرد.
سپاه آبادان آن موقع بهجز دو قبضه خمپارهانداز ۸۱ میلیمتری و دو قبضه خمپارهانداز ۱۲۰ میلیمتری، سلاح نیمهسنگین دیگری برای مواجهه با دشمن نداشت. ظاهراً سرهنگ رضوی فرمانده وقت اتاق جنگ که پیش از آن، فرمانده ژاندارمری خوزستان بود این دستور را صادر کرده بود. وقتی سروان محمدی فرمانده آتشبار توپخانه ۱۳۰ میلیمتری گفته بود «اگر مرا اعدام هم بکنید، توپخانه را جابهجا نمیکنم.» این افسر دلسوز، متدین و رشید و همچنین ستوان عباسیِ شجاع و دلاور از جانب فرمانده مافوق خود بهشدت تحت فشار قرار گرفتند و سرانجام مجبور به انتقال توپخانه شدند. البته سروان محمدی در نهایت به سرهنگ رضوی چنین گفته بود: «توپخانه را جابهجا میکنم، ولی این کار از لحاظ نظامی به تمام دلایل، صحیح نیست.»
توجیه سرهنگ رضوی این بود که خرمشهر محکوم به سقوط است و آبادان هم در خطر سقوط قرار دارد؛ بنابراین، احتمال دستیابی دشمن به توپخانه بسیار زیاد است و پس از این جابهجایی، با توجه به اینکه برد توپخانه ۱۳۰ میلیمتری حدود ۲۷ کیلومتر است، از راه دور هم میتواند آبادان را پشتیبانی کند. البته سرهنگ رضوی به خوبی میدانست با توجه به اینکه دیدبانهای ارتش معمولاً از فاصله ۶ تا ۷ کیلومتری دیدبانی میکردند، از تأثیر مثبت آتشباری توپخانه بهشدت کاسته خواهد شد و درنتیجه نه تنها سقوط خرمشهر حتمی خواهد بود، بلکه آبادان نیز بهشدت در معرض آسیب و سقوط قرار خواهد گرفت.
خستگی سرهنگ رضوی فرمانده اتاق جنگ در ۲۲ یا ۲۳ مهر ۱۳۵۹ به حدی بود که رکنالدین جوادی جانشین وقت فرمانده سپاه آبادان و مسعود خوشبخت نماینده سپاه در اتاق جنگ نتوانستند در ساعت ۱۲:۳۰ نیمهشب معاونش را که سرگرد قدبلندی بود قانع کنند تا وی را از خواب بیدار کند و دربار ه دستور انتقال توپخانه حیدر توضیح دهد.
سروان محمدی فرمانده توپخانه حیدر در غروب روز ۲۲ یا ۲۳ مهرماه با دلی پرخون توپخانه را از اروندکنار حرکت داد و به منطقه ذوالفقاری رساند.
منبع: کتاب دشمن پشت دروازههای شهر