بهمنظور تقویت کارکرد «حجاب» باید برنامههای آموزشی و تربیتی مبتنی بر آموزههای دینی باشد، در صورت تحقق این مهم فرزندان ایران اسلامی بهگونهای پرورش مییابند که دختران و مادران ایران اسلامی را ناموس خود میدانند و حاضر هستند برای حفظ ناموس این سرزمین خون خود را نثار کنند، آنگونه که در دفاع مقدس و دفاع از حرم شاهد بودیم.
«ملیحه غیور» مسئول نشر آثار و ارزشهای مشارکت زنان در دفاع مقدس استان خراسان رضوی؛ امروز حیا، عفت و ناموس با همان تعاریف ۱۴۰۰ سال پیش و با تأکید بر قهر الهی تعریف شده و کمتر اهمیت و جایگاه حجاب تبیین میشود.
حجاب در قرن گذشته دغدغه اصلی حکومتهای اسلامی به شمار نمیآمد اما در چند دهه اخیر این مهم بهعنوان موضوع اصلی مورد توجه کشورهای اسلامی قرار گرفته است.
مروری بر آثار سینمایی و تمرکز بر پوشش بازیگران زن و مرد در کشورهای غربی و اروپایی بیانگر این حقیقت است که حیا و عفت بهعنوان یک موضوع بلامنازع در سایر کشورهای جهان نیز مطرح بوده است.
در سال ۱۸۹۷ میلادی اندیشمندان صهیونیست بعد از تسلط بر جوامع مسیحی نقشه راهی را باهدف تفرقهافکنی و استیلا بر ملتهای جهان ترسیم کردند. اولین دستورالعمل این نقشه راه این است که هدف وسیله را توجیه میکند و برای رسیدن به هدف از هر وسیلهای استفاده شود خوب است. در جای دیگر تأکید شده عفت و ناموس را بهوسیله قهرمانان و در آموزشوپرورش توسط آموزگاران از مغزها بیرون آورید که اینها در اجتماع مفهومی ندارد.
از طرفی اندیشمند فرانسوی فرانتس فانون میگوید: «هر چادری که دور انداخته شود افق جدیدی را که برای استعمار ممنوع بوده، برای او میگشاید و پس از دیدن هر چهره بیحجابی امیدهای حملهور شدن استعمار ده برابر میشود.» بازخوانی این گفتارها بیانگر آن است که حجاب و عفاف علاوه بر کارکرد اجتماعی و اعتقادی، از نظر امنیتی و سیاسی نیز دارای اهمیت است. برای حفظ و تقویت کارکرد اجتماعی، امنیتی و سیاسی «حجاب» باید محیط خانه، مدرسه و جامعه کنترل شود.
شاید به جرأت بتوان گفت مهمترین عامل در نهادینه شدن حجاب، عفت و حیا در دختران و پسران، نحوه رفتار و ارتباط پدر با فرزند دختر و مادر با فرزند پسر در خانواده است، بهعبارتدیگر سبک زندگی و شیوه تربیتی فرزندان در محیط خانه بسیار حائز اهمیت است.
در خانوادهای که پدر جایگاه اصلی خود را حفظ کند و در عین اقتدار ارتباطی عاطفی با دختر خود داشته باشد سطح درک متقابل از حیا و حجاب در محیط خانواده ارتقا مییابد. وقتی شأن مادر در درون خانواده حفظ میشود و مادر به پسر خود عشق میورزد درک متقابل از عفت و ناموس در جانودل فرزند نهادینه میشود، اگرچه تحقق این دو مهم نیازمند ارتباط محترمانه و منطقی بین والدین است.
همچنین اگر سبک زندگی مبتنی بر اصول تربیت اسلامی توسط آموزگاران در مدارس بهدرستی تبیین شود نهتنها خود آنها الگوی صحیح برای دانشآموزان خواهند بود بلکه الگوهای مناسبی از جامعه را به جوانان معرفی میکنند، اینگونه خواهد بود که جوان دیگر ترسی از همرنگ و همشکل نبودن با سلبریتیها و غربزدها نخواهد داشت و به سبک تربیتی ایرانی اسلامی خود افتخار میکند.
ادبیات امربهمعروف و نهی از منکر در این دوره برای نسل جوان و مخاطبان مناسب نیست، در این ادبیات فقط تنذیر از عذاب الهی مطرح میشود و جوانان در برنامههای تربیتی صرفاً ایمان را فرامیگیرند و نسبت به کفر هیچ آگاهی پیدا نمیکنند. امام باقر (ع) میفرمایند: «بنیامیه اسلام را اینگونه آموزش میداد ایمان را یاد میدادند و کفر را یاد نمیدادند» و به تعبیر قرآن کریم «فمن یکفر به الطاغوت» به طاغوت کافر شویم و کفر را بشناسیم. جوانان ما بدانند کفر هیچچیز نیست و از اینکه شبیه کافر نیستند ترسی از استهزا نداشته باشند.
جامعه تا کفر را نشناسد بهحق دست پیدا نخواهد کرد. شیوه قیام حضرت ابراهیم (ع) آموزش صحیح در این حوزه بود. آن حضرت ابتدا آنچه منکر بود را معرفی کرد و فرمود ستاره، ماه و خورشید نمیتوانند خدا باشند، سپس بتها را شکست و فرمود: «خدایان شما نمیتوانند از خود دفاع کنند».
برنامههای تربیتی و آموزشی باید از تنذیر و تهدید به سمت روشنگری و تربیت صحیح خانواده سوق داد تا دختران و پسران میهن اسلامی ما بر اساس آموزههای دینی بهگونهای تربیت شوند که به تعبیر فرمایش رهبر معظم انقلاب اسلامی «حجاب و وقار و متانتشان باعث سنگین شدن کفه آبرو و احترام آنها باشد».
ویژگی این سبک تربیتی آن است که فرزندانی در این مرزوبوم پرورش مییابند که دختران و مادران ایران اسلامی را ناموس خود میدانند و حاضر هستند برای حفظ ناموس این سرزمین در برابر بیگانگان خون خود را نثار کنند آنگونه که در دفاع مقدس و دفاع از حرم شاهد بودیم.
اگر وصیتنامه شهدای انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و مدافع حرم بررسی شود خواهید دید اکثر آنها در وصایای خود، بر تأسی زنان ایران اسلامی به سیره عملی حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س) بهخصوص در حوزه حجاب و عفاف تأکید کردند.
حرکت در مسیر دوگانگی، باعث شکلگیری دو جبهه کم حجاب و چادری شده و این بینش را ایجاد کرده که دختران چادری از سایرین جدا و واژه «ما» و «آنها» بر زبانها جاری میشود، این در حالی است که به فرمایش شهید سلیمانی «تمام دختران این سرزمین دختران ما هستند».
تربیت صحیح در خانه و الگوپذیری مناسب در مدرسه و جامعه زنان مرد آفرینی را تحویل اجتماع میدهد که زیبایی خود را در تعهد، تخصص و اندیشه میدانند و آن گروه از مردان جامعه که در کوچه و خیابان به دنبال تماشای چهرههای بزککرده هستند و پیامدی جز درگیریهای فکری به همراه نخواهد داشت به سمت تولید و رشد اقتصادی گام بر خواهند داشت؛ این نوع تربیت ضامن سعادت زندگی دنیا و آخرت جامعه خواهد بود.
انتهای پیام/