جواد کریمیدوزجی، دوم آذر ۱۳۴۵ در تهران متولد شد. دوران کودکی او در پای منبر و مراسم مذهبی و هیئتها گذشت و دورههای تحصیلی خود را در مدرسه ابتدایی نیکپرور، مدرسه راهنمایی فتح، و دبیرستان شهدای هفت تیر تا اخذ مدرک دیپلم تجربی گذراند. جواد در دوران تحصیلات خود در دبیرستان شهدای هفت تیر به […]
طلبهای که در مرصاد سرود شهادت را سر داد
جواد کریمیدوزجی، دوم آذر ۱۳۴۵ در تهران متولد شد. دوران کودکی او در پای منبر و مراسم مذهبی و هیئتها گذشت و دورههای تحصیلی خود را در مدرسه ابتدایی نیکپرور، مدرسه راهنمایی فتح، و دبیرستان شهدای هفت تیر تا اخذ مدرک دیپلم تجربی گذراند.
جواد در دوران تحصیلات خود در دبیرستان شهدای هفت تیر به مبارزه علیه هواداران گروهکها پرداخت و در این حوزه کارهای فرهنگی تاثیرگذاری انجام داد.
او پس از اتمام دبیرستان ابتدا به مدرسه مروی و سپس در مسجد امینالدوله در حضور حضرت آیتالله حقشناس به کسب علوم دینی پرداخت و همراه با مسائل دینی در بسیج فعالیت میکرد.
یکی از دوستان نزدیک او میگوید: جواد همیشه در کار تبلیغ و ترویج و تدریس طلاب در حوزه علمیه فعالیت داشت و محل درآمدش، شهریهای بود که از حوزه دریافت میکرد و بعدها نیز مشخص شد که این مقدار پول را نیز به ایتام انفاق میکرد.
به نقل از دوستان و آشنایان او، ویژگی برتر و برجسته جواد کریمی، اخلاص و عمق ایمان او بود که زبانزد خاص و عام بود و اینکه بسیار علاقهمند به امر به معروف و نهی از منکر بود و بارها بر سر این هدف به وسیله منافقین مجروح و مضروب شد.
او در سال ۱۳۶۵ برای اولین بار به جبههها اعزام شد و پس از مدتی در یکی از عملیاتها، از ناحیه صورت و دست و سینه دچار مجروحیت (سوختگی) شدید شد. وی بهرغم مجروحیت شدید بستر استراحت را رها کرد و به جبهه بازگشت و در عملیاتهای مختلف حضور یافت. شهید کریمی دوزجی در وصیتنامه خود خطاب به پدر و مادرش نوشت: «اول پدر و آقاى عزيز و زحمتكشى كه سمت سرورى و بزرگى اهل بيت و محفل گرم خانوادگى را داريد و آن اين كه مىخواهم تو را در مصائب و ناكاميها و دشواريها صبور مشاهده نمايم و روحم و جانم به صبرت و به بردباريت شادمان شود و ثانيا از بعضى تندخوييها و گستاخيها كه بعضا داشتهام كمال ندامت و پشيمانى را به پيشگاهتان عرضه مىكنم و اميدوارم خداوند به شما عمر با عزت كرامت نمايد دلگير از من به خاطر كمك نكردن در بعضى امور و رنجشها نباشى و بدانى هميشه به يادتان و به فكرتان بوده و مىباشم و شما هم با لبان خندان و شكوفا و با روحى باز به ياد من باشيد و از دعاى خير خودتان هر چند در كنارتان نيستم «جسما» بنده را فراموش نفرماييد و حقير را شاكر و قدردان زحمات و تلاشهايتان براى آسايش خانواده و بنده بدانيد و همچنين اين قدردانى و تشكر را هرچند با كمال خضوع و خشوع توأم است لايق و درخور اين همه تلاش و زحمت شما و مادر عزيز نمىدانم. مادرم كه مرا در دامان پاكش پروريد و با شيرش كه به مهر و محبت و ولايت اهلبيت(ع) آغشته بود و شيره جانش بزرگم نمود و در بسيارى از امور ياريم كرد و به حول و قوه الهى دستم را مىگرفت كه اميدوارم همراه با صبرتان همگى رهروان صديق و عزاداران مخلص و دلسوختهاى براى شهدا باشيد و همواره رهرو طريق شهدا و از آن خيل گلگون كفن تبعيت كنيد و تو اى مادر بچهها را حسين(ع) گونه و زينب(س) وار بار آور و پرورش بده و اين واقعه را خير و نظر و لطف الهى بدان كه به شما و حقير نصيب گرديده و از شما هم به خاطر زحماتتان در اين ايام كوتاه عمر هر چند با لسان الكن و قاصرم قدردانى و سپاسگزارى مىكنم وليكن واقفم و آگاهم كه تقدير شما را فقط حضرت حى تواند كردن و بس.»
جواد کریمی در دوران حضورش در جبههها در لشکر ۲۷ محمد رسولالله(ص) در گردان مالک به رزم مشغول بود و سپس به گردان مقداد منتقل شد.
او سرانجام در عملیات مرصاد به دست منافقین در منطقه اسلامآباد به شهادت رسید.
همرزمان او درباره چگونگی شهادت او میگویند: جواد در خط عملیاتی مرصاد در تنگه چهارزبر حسنآباد پوشش شلیکی برای حرکت نیروهای خودی با تیربار ایجاد کرده بود و در همان منطقه شناسایی شده و مورد اصابت ترکش از ناحیه سر قرار گرفت و به شهادت رسید.
توصیه آخر شهید:
«تلاش و سعيتان بر وحدت كلمه، همان امري كه حضرت امام بر آن تكيه دارند باشد. از مواضع اختلاف دوري گزينيد به ريسمان الهي كه سبب وحدت و اتفاق است چنگ زنيد و در هر مجلسي و محفلي كه برپاييش باعث شوكت و عظمت اسلام است، حضور آگاهانه داشته باشيد.»
سجاد تهمتن
لینک کوتاه :
https://www.isarpress.ir/?p=11041
برچسب ها
این مطلب بدون برچسب می باشد.
ثبت دیدگاه
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.