در این نوشتار چکیده ای از زندگی نامه شهید محمد (بهرام) تندسته تدوین و فرازی از وصیت نامه شهید معرفی شده است .
*
دکتر سید جواد هاشمی فشارکی
شهید محمد بهرام تندسته در بیست و پنجم آبان ۱۳۴۰، در تهران در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود. تاپایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلمش را در رشته اقتصاد گرفت. و به موازات در جلسات قرآن و احکام شرکت میکرد. در ایام مبارزات انقلاب ، بعنوان محصل به فعالیتهای انقلابی مشغول بود . پس از انقلاب به عضویت سپاه در آمد و عضو گردان چهار، پادگان حضرت ولیعصر (عج) بود . این افتخار را یافت که به عنوان محافظ بیت حضرت امام خمینی (ره) انتخاب شود و سپس به خدمت پاسداری مجلس شورای اسلامی درآمد. و هنگامی که جنگ آغاز شد جزو اولین کسانی بود که راهی جبهه شد.
شهید بهرام تندسته، سه سال در جبهه های نبرد حضور داشت و سه بار هم مجروح شد. یک بار پایش آسیب دید. یک بار ترکش به شکم او اصابت کرد و در نوبت سوم از ناحیه کتف مجروح شد .
وی پاسداری شجاع و وظیفه شناس بود و دیدگاهی روشن نسبت به دین و خدمت و انقلاب داشت و در مباحث سیاسی از فصاحت خاصی برخوردار بود.
فرمانده گردان عمار لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) بود که در عملیات والفجر یک در منطقه فکه در بیست و دوم فروردین ۱۳۶۲ در حالیکه تنها بیست روز از مراسم عقدش می گذشت ، به شهادت میرسد .
همرزم شهید نقل می کند : علی اصغر ارسنجانی فرمانده گردان کمیل بود و محمد در عملیات والفجر یک به خاطر کسالتی که داشت، فرماندهی گردان عمار را به عهده نگرفت. مقدار کمی تجیهیزات انفرادی تحویل گرفت و همراه علی اصغر راهی خط شد.
علی اصغر ارسنجانی تا آخر کنار محمد بود. می گفت: من خودم دیدم که توی کانال، تیر سیمینوف مستقیم خورد وسط پیشونیش. دستش توی دستم بود. تند تند نفس عمیق می کشید و نمی تونست چیزی بگه. همون لحظه دستور دادم محمد را سریع عقب ببرن. همین که نیروها داشتن محمد رو عقب می بردن، توپخونه دشمن آتیش سنگینی ریخت و محمد، وسط راه شهید شد! همون آتیش سنگین باعث شد بچه ها نتونن پیکرش رو به عقب ببرند.قزوینی از همرزمان محمد،ساعت و بقیه وسائل جیبش را آورد تا به خانواده اش تحویل دهد.
پیکر مطهرش یازده سال مفقود می ماند و نهایتا بعد از سالها چشم انتظاری بعد پس از تفحص برمی گردد . وتشییع و در گلزار شهدای بهشت زهرای تهران قطعه ۲۹/ ردیف ۱۰/ شماره ۸به خاک سپرده می شود .
خواهر شهید از مادر شهید نقل میکند که ” بارها شاهد بوده که حسین نیمههای شب از خواب بیدار می شد، وضو میگرفت و به نماز میایستاد. بهرام هر روز صبح به پشت بام میرفت و تکبیر میگفت. آن وقت فریضهِ صبحش را به جا میآورد و ورزش میکرد “. بعد به ما خواهر و برادرهایش قرآن یاد میداد. او خصوصیاتی داشت که هر دختر مؤمن و مسلمانی از ازدواج با وی سربلند و مفتخر میشد. همسر جوانش سالهای کوتاه زندگیاش با او را جزو بهترین سال های زندگی عمرش میداند. ”
اسم شناسنامه ای شهید در پیش از انقلاب بهرام بوده ولی امام او را محمد می نامد و وی بعد از آن بشدت علاقمند به نام محمد شده و اگر کسی او را بهرام صدا میزد جوابی نمیداد و میگفت نامم محمد است .
بخشی از وصیتنامه شهید :
باسمه تعالی
“وَالَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا”
آنانکه در راه خدا جهاد می کنند
به راه پر معرفت خویش هدایت می کنیم
در مسلخ عشق جز نکو را نکشند/
روبه صفتان زشت خو را نکشند
اکنون زمان رفتن است
که ما موجیم
و آسودگی ما
عدم ماست
می روم تا ببینم سرنوشت چه بُوَد
الهی راضی ام به رضایت
الهی همانگونه که رسولت
پیامبرت {ص} می گوید :
“اللهم ارزقنی حبّک”
عشقت را در دل ظلمانی
من گناهکار هم بینداز
تا به سوی نور هدایت شوم
“اللّه ولی الذین امنوا یخرجهم من الظلمات الی النور”
“اللّهم اجعل حُبک أحب إلیّ من الماء البارد”
قرار بده دوستی ات را
محبوب تر از شخص تشنه
نسبت به آب خنک و گوارا
اکنون احساس تشنگی شدیدی
نسبت به خدایم دارم
آه چه لذتی دارد
لقاء ربّ العالمین را دیدن
خدا، خدا، عاشقتم
رسانم بر لقائت
ما از خداییم
و به سوی او بازگشت می کنیم
همه چیز از خداست
و هرگاه اراده کند، می ستاند
به آنچه تقدیر کرده، رضا باشید
و معصیتش را مکنید
به آنچه گفته، از جان بپذیرید
تا به کی غفلت
تا به کی ناسپاسی
یک سگ، اگر استخوانش دهند
دمش را به عنوان شکرگزاری و تشکر تکان می دهد
ما اندازه یک سگ هم نیستیم که از این همه نعمت
که به قول مولا علی {ع}
شمارندگان نتوانند شمارش نعمت هایش را بکنند
چگونه ما این قدر ناسپاسی می کنیم
شکر خدا یعنی
نعمت امام و رهبری را ارج نهیم
به امید نجات از منجلاب
غفلت و بی تفاوتی »
منابع :
ایثار پرس ، سی و نهمین سالگرد شهادت شهید بهرام (محمد) تندسته، فرمانده دلاور و محبوب گردان عمار ، ۲۷ فروردین ۱۴۰۱
پایگاه نهضت خاطره گویی ، فریضهِ صبح بهرام! ۳۰ بهمن ۱۴۰۰
سبزیان ، شمسا ، فرزند عمار( زندگی نامه شهید محمد(بهرام) تندسته) ، نشر ۲۷ ، ۱۳۹۷
مرکز اسناد بنیاد شهید استان تهران
مشرق ،تیر سیمینوف وسط پیشانی «بهرام» ، کتاب کشکول خاطرات دفاع مقدس، ۲۳ فروردین ۱۳۹۹
نوید شاهد