تدارکاتچی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس/محسن رفیق‌دوست مردی متواضع که از عنوان‌ها گریزان است
تدارکاتچی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس/محسن رفیق‌دوست مردی متواضع که از عنوان‌ها گریزان است

انقلابیون قدیمی به او تدارکاتچی انقلاب لقب داده اند اما خودش می گوید: «من در این انقلاب سمتی انتخاب کردم که هیچ کس نمی تواند مرا از این سمت عزل بکند؛ من عمله انقلابم.»

انقلابیون قدیمی به او تدارکاتچی انقلاب لقب داده اند اما خودش می گوید: «من در این انقلاب سمتی انتخاب کردم که هیچ کس نمی تواند مرا از این سمت عزل بکند؛ من عمله انقلابم.»

در یکی از جلسات قبل از شروع مصاحبه، صحبتی پیش آمد و از او شنیدم که میگفت در سال ۱۳۲۹، ده ساله بودم که در منزل مرحوم آیت الله کاشانی چای میدادم. در همان سن و سال رفت و آمدهای مرحوم نواب صفوی و اطرافیانش را زیر نظر داشتم و دقیقا یادم است که با مرحوم کاشانی در مورد ترور رزم آرا و نخست وزیری مصدق صحبت میکردند.

حاج محسن رفیق دوست در خانواده ای مذهبی – سنتی در جنوب شهر تهران به دنیا آمد. ده ساله بود که با فداییان اسلام آشنا و در یازده سالگی همراه با جمعی از فداییان اسلام در مسجد لرزاده دستگیر شد. وقتی افسر کلانتری او را در جمع تجمع کنندگان ضد شاه می بیند و با تعجب علت دستگیری اش را جویا میشود، مأمور دستگیر کننده میگوید: «این پسر خیلی شلوغ میکرد!

از همان روزگار است که این پسر شلوغ وارد مبارزه با رژیم شاهنشاهی شد و در سال دوم دبیرستان مهر اخراج بر پرونده او خورد؛ علت اخراج، فعالیت سیاسی بود. علاقه به مسائل سیاسی پای او را به جبهه ملی باز کرد و به شاخه جوانان جبهه ملی پیوست اما این جبهه خواسته این جوان فعال مذهبی را برآورده نکرد، زیرا در این جبهه از اسلام و مسلمانی حرفی به میان نمی آید. مقصد بعدی او نهضت آزادی بود؛ جایی که مبارزان متدین و نمازخوان را در خود جذب کرده بود اگر چه مرام نامه آنان که می گفت «ما ایرانی هستیم و مسلمان برایش ناخوشایند بود و او دوست داشت با کسانی هم مرام شود که مسلمان بودن را بر ایرانی بودن مقدم می دارند این خواسته در سال ۱۳۴۱ با شروع نهضت امام خمینی تحقق پیدا کرد و او بی درنگ و از همان ابتدا در مسیر نهضت قرار گرفت. رهنمود امام برای اتحاد هیئت های مذهبی به تأسیس تشکیلاتی به نام جمعیت هیئتهای مؤتلفه اسلامی منجر شد.

محسن رفیق دوست طی سالهای ۱۳۴۱ و ۱۳۴۲ و اوج گیری مبارزات امام خمینی و قضایای فیضیه در فروردین ۱۳۴۲ و ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ حضوری فعال و مؤثر داشت پس از تبعید امام در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ فعالیت رفیق دوست به سمت شاخه نظامی هیئتهای مؤتلفه سوق پیدا کرد. او در این مقطع با شهید سید علی اندرزگو ارتباط تنگاتنگی داشت. او و اندرزگو سپس به سازمان مجاهدین خلق پیوستند که به سبب آشناییشان با سعید محسن در جلسات سخنرانی آیت الله طالقانی بود رفیق دوست و اندرزگو وظیفه تأمین اسلحه و مهمات سازمان را به عهده داشتند که تا زمان تغییر ایدئولوژی و مارکسیست شدن برخی از کادر اصلی سازمان در سال ۱۳۵۴ ، ادامه یافت. ناگفته نماند که فعالیت حاج محسن در شاخه نظامی او را از ارتباط و رساندن وجوهات به امام در تبعید و همچنین شرکت و برپایی جلسات مذهبی غافل نمی کرد. جلساتی که گاه در منزل او یا پدر ایشان برگزار میشد و مبارزان و روحانیون انقلابی در آن حضور داشتند. رفیق دوست سرانجام در سال ۱۳۵۵ راهی زندان شد. او در سال ۱۳۵۷ پس از آزاد شدن از زندان در تدارک تجمعات و راهپیمایی های بزرگ نقش مؤثری را ایفا کرد. در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی مدرسه رفاه به کانون انقلاب مبدل شد که محسن رفیق دوست از اعضای اصلی آن بود؛ کانونی که مراسم تاریخی استقبال از امام خمینی و دهه فجر انقلاب اسلامی در آنجا رقم خورد.

  • نویسنده : شفیق فکه، شبکه ایثار
  • منبع خبر : اندیشه ناب