سنگرسازی که ۳۴ سال بدون‌سنگر در جزیره مجنون ماند
سنگرسازی که ۳۴ سال بدون‌سنگر در جزیره مجنون ماند

«مرتضی کردی» در عنفوان نوجوانی، از طریق جهاد سازندگی به جبهه اعزام شد و پس از مجاهدت‌های فراوان، ۱۲ مرداد سال ۱۳۶۷ در جزیره مجنون مجروح شد؛ اما به‌دلیل حجم بالای آتش دشمن، همرزمانش نتوانستند او را به عقب بازگردانند؛ لذا وی به شهادت رسید و پیکر مطهرش ۳۴ سال در منطقه ماند.

شهیدان جهاد سازندگی جزو مظلوم‌ترین شهدای دفاع مقدس هستند؛ برای این‌که عنوان سنگرسازان بی‌سنگر را بر آن‌ها نهاده‌اند و این عنوان خود به‌وضوح گویای مظلومیت آن‌هاست؛ چراکه آن‌ها علی‌رغم این‌که برای رزمندگان دیگر سنگر احداث می‌کردند، اما خودشان در زیر آتش و گلوله‌های دشمن، بی‌سنگر بودند.

شهید «مرتضی کردی» یکی از این شهداست که در عنفوان نوجوانی، از طریق جهاد سازندگی به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شتافت و پس از مجاهدت‌های فراوان، ۱۲ مرداد سال ۱۳۶۷ در جزیره مجنون مجروح شد؛ اما به‌دلیل حجم بالای آتش دشمن، همرزمانش نتوانستند او را به عقب بازگردانند؛ لذا وی به شهادت رسید و پیکر مطهرش در همان منطقه ماند تا این‌که این‌روز‌ها بعد از گذشت ۳۴ سال تفحص شد و به آغوش خانواده‌اش بازگشت.

«احمد خداکرمی» یکی از رزمندگان جهاد سازندگی در دوران دفاع مقدس و از همرزمان شهید مرتضی کردی است که ضمن بیان خاطراتی از این شهید والامقام، ماجرای شهادت وی را این‌گونه تشریح کرده است:

«ما در اواخر جنگ تحمیلی به‌دلیل کمبودی نیروی انسانی، خصوصاً در زمینه «مهندسی رزمی» خیلی سختی کشیدیم؛ چراکه تقریباً اکثر نیرو‌های ما شهید شده و یا به‌دلیل آسیب و مجروحیت، آن‌ها را از دست داده بودیم و شرایط سخت بود. تنها راه هم این بود که ما طیف جدیدی از کسانی که علاقه‌مند همکاری با جهاد سازندگی بودند را آموزش دهیم و در خط مقدم جبهه استفاده کنیم؛ لذا عده‌ای از افراد در چنین شرایطی به جهاد سازندگی آمدند و به‌عنوان راننده دستگاه‌های سنگین آموزش دیده و سپس به جبهه‌ها اعزام شدند و در عملیات‌ها و خطوط مقدم از آن‌ها استفاده شد. شهید «مرتضی کردی» نیز یکی از همین افراد بود که علی‌رغم سن کمی که داشت، در گردان مهندسی جهاد سازندگی استان تهران ثبت‌نام کرد، آموزش دید و به جبهه‌ها اعزام شد و در عملیات‌ها حضور بسیاری داشت.

خصلت شهدا همه یکی است؛ یعنی وقتی از شجاعت شهدا سخن می‌گوییم، همه شهدا این شجاعت را داشتند، وقتی می‌گوییم لطافت، همه شهدا لطافت داشتند، اگر می‌گوییم ولایت، همه شهدا ولایتی بودند، اگر می‌گوییم ادب، همه آن‌ها مؤدب بودند، اگر می‌گوییم فرمان‌بر، همه شهدا فرمان‌بر بودند و اطاعت می‌کردند. شهید «مرتضی کردی» نیز یکی از کسانی بود که همه این خصوصیات را همانند شهدای دیگر داشت.

خصلتی که در شهید «مرتضی کردی» جاذبه داشت، متانت و لطافت این شهید والامقام بود که در بین همسنگران خود، مورد توجه قرار گرفته بود؛ او آن‌قدر مؤدب بود که واقعاً گاهی اوقات من از متانت و ادب وی شرمنده می‌شدم.

جزیره مجنون در تابستان بدترین شرایط را از نظر آب و هوا دارد و ما در چنین شرایطی داشتیم در ۱۸ محور، خاکریز و جاده احداث می‌کردیم. در یکی از محور‌های غربی در حال ساختن خاکریز بودیم که شهید «مرتضی کردی» نیز به‌همراه همرزمانش در این محور کار می‌کردند.

شبی که «مرتضی کردی» به شهادت رسید، یکی از شب‌هایی بود که وی به‌همراه همرزمانش رفته بودند و در این محور داشتند خاکریز احداث می‌کردند. نیمه‌های شب تک دشمن با یک هجمه سنگینی آغاز شد؛ به‌طوری که دشمن تقریباً جزیره مجنون را محاصره کرده و تمام راه‌ها و حتی عقبه را هم داشت می‌بست تا کسی نتواند از جزیره خارج شود؛ بنابراین به رزمندگان اعلام کردیم که اگر می‌بینید شرایط نامناسب است، فعلا کار را تعطیل کنید و به عقب برگردید تا ببینیم بعداً شرایط چگونه خواهد شد؛ اما آن‌ها گفتند که نه، ما این‌جا می‌مانیم تا ببینیم که اگر اوضاع خوب شد، تا صبح کار کنیم؛ چراکه کار‌های مهندسی عمدتاً در شب انجام می‌شد؛ چون فاصله ما با خط مقدم دشمن، نهایتاً ۲۰۰ متر یا ۳۰۰ متر بیشتر نبود، آن‌هم به‌طوری که لودر ۲ متر از زمین بالاتر بود و راننده آن نیز هیچ‌گونه حفاظی نداشت.

ساعت ۲ بامداد رزمندگان دیدند که دیگر آن‌جا، جای ماندن نیست و حتی رزمندگان سپاه نیز گفتند که باید جزیره را تخلیه کنید؛ چراکه ما هم به‌دلیل فشار دشمن، در حال عقب‌نشینی هستیم؛ لذا شهید «مرتضی کردی» و همراهانش به عقب برگشته و در همین حال یکی از لودر‌ها و آمبولانس ما را نیز دشمن هدف قرار داد که به شهادت چند نفر از رزمندگان منجر شد.

شهید «مرتضی کردی» در بین راه به‌همراه یکی از همرزمانش بود که یک ترکش به کمر و یک ترکش نیز به جمجمه او اصابت کرد؛ لذا همسنگری که همراه او بود، او را کنار کشید و در یک کانال قرار داد و چند دقیقه کنار وی ماند و خاک‌ها را از سر و رویش کنار زده و لباس خود را روی او انداخت؛ چون در آن شرایط با توجه به این‌که وسیله نقلیه‌ای وجود نداشت و همه پیاده برمی‌گشتند، به‌هیچ‌وجه عقب بردن وی امکان‌پذیر نبود؛ بنابراین بسیاری از رزمندگان در جزیزه مجنون ماندند، آن‌هایی هم که مجروح بودند، یا اسیر و یا شهید شدند و نتوانستیم پیکر مطهر آن‌ها را برگردانیم که بر این اساس، همرزم شهید کردی هم وقتی لباسش را روی او انداخت، خودش به عقب بازگشت؛ چراکه ما شرایط آن را نداشتیم تا بتوانیم کسی را به عقب برگردانیم و یا برای بازگرداندن آن‌ها آمبولانس اعزام کنیم».

انتهای پیام/