دفاع هشت ساله ملت ایران کشور را برای همیشه از هرگونه تعرض احتمالی بیمه کرد. این حقیقت همان چیزی است که امروز در کمین جریان تحریف قرار گرفته است. امروز فراتر از بازگویی حماسهها و خاطرات دفاع مقدس که امری لازم و بجا است، باید دانست که در اتاقهای فکر و اندیشکدههای غربی، فرمان تحریف برای این قطعه نورانی در تاریخ انقلاب اسلامی، صادر و در حال اجراست.
نکته مهم و راهبردی در پردازش چهلمین سالگرد حماسه دفاع مقدس در تاریخ کشورمان، خطی انگاشتن و نقطهای ندیدن این حماسه ماندگار است؛ خطی که سال ۵۹ آغاز شد و همچنان امتداد دارد و همچون ذخیرهای تمامنشدنی در تاروپود جامعه جاریست و دلوجان نسلی که آن را ندیده به خود مجذوب میکند؛ همچنان تولید قدرت میکند و امنیت و بازدارندگی را پس از ۴۰ سال مرهون خود کرده است.
دفاع مقدس یک شناسنامه ظاهری دارد و یک شناسنامه باطنی. شناخت مؤلفههای ظاهری چندان دشوار نیست، رژیم بعثی صدام بهطور رسمی در ۳۱ شهریور سال ۵۹ از جنوب و غرب کشور و پس از پاره کردن قطعنامه ۱۹۷۵ الجزایر توسط صدام، در مرزی به طول ۱۲۰۰ کیلومتر، به ایران حمله سراسری کرد؛ اینکه بدانیم ۲۸۰۰ روز، یعنی از ۳۱ شهریور ۵۹ تا ۵ مرداد ۶۷ روزشمار دفاع مقدس شد و ۵ استان بهطور مستقیم و ۱۱ استان بهطور غیرمستقیم و در مجموع، ۱۶ استان درگیر جنگ بودند؛ قصر شیرین، سومار، مهران، موسیان نفتشهر، خسروی و هویزه ۱۰۰% ویران شدند و گیلانغرب، شوش، سوسنگرد، خرمشهر و آبادان تا ۸۵% ویران شدند؛ اینکه بدانیم ۶۲ عملیات کوچک و بزرگ در دفاع مقدس انجام شد و طی هشت سال، ۲۱۳ هزار شهید، ۵۰۰ هزار جانباز و بیش از ۵۰ هزار آزاده و هزاران مفقودالاثر تنها شمار اندکی از بسیج میلیونی جبهههای جنگ بودند که برای سرافرازی پرچم ایران اسلامی فداکاری کردند و درنهایت تجاوزگر از خاک کشور بیرون رانده شد و برای اولین بار پس از دویست سال اخیر حتی یک وجب از خاک کشور از دست نرفت و سازمان ملل رسماً صدام را بهعنوان آغازگر جنگ به دنیا معرفی کرد. اینها و دهها مسئله دیگر فقط بخش کوچکی از شناسنامه ظاهری دفاع مقدس است، ولی مهمتر از این ظاهر آن حقیقت و واقعیتی بود که به دفاع جنبه قداست داد و کشور را برای همیشه از هرگونه تعرض احتمالی بیمه کرد. این حقیقت همان چیزی است که امروز در کمین جریان تحریف قرار گرفته است. امروز فراتر از بازگویی حماسهها و خاطرات دفاع مقدس که امری لازم و بجا است، باید دانست که در اتاقهای فکر و اندیشکدههای غربی، فرمان تحریف برای این قطعه نورانی در تاریخ انقلاب اسلامی، صادر و در حال اجراست. تحریف به دو بخش ظاهری و معنوی تقسیم میشود؛ در تحریف ظاهری اتفاق خاصی رخ نمیدهد؛ زیرا زمان و مکان و قرائن و شواهد و اسناد مکر تحریف گران را خنثی میسازد، اما در تحریف معنوی تلاش میشود واقعیت دفاع مقدس به چیز دیگری مبدل شود و به شکلی خزنده و نرم و در یک پروسه زمانبر و تدریجی و به صورت قطرهچکانی نسل آتی نسبت به این واقعه بیتفاوت گردند.
یاد و نام و بزرگداشت دفاع مقدس به بازتولید قدرت در کشور کمک میکند، به بزرگداشت ناکامی شکستخوردگان شرق و غرب در برابر یک کشور در سایه وحدت و انسجام و همدلی، به دستاورد پیروزی در سایه اطاعت از، ولی امر، به ضرورت جهادی و انقلابی بودن برای پیروزی و رشد و پیشرفت و اعتلای کشور، به اینکه تفکر لیبرالی را مانعی برای اقتداریابی کشور معرفی میکند و درست به همین دلایل و دهها دلیل دیگر است که بهزعم دشمن، دفاع مقدس نباید در دل و ذهن نسل جوان بهعنوان یک نوستالژی حماسی و اقتدارآفرین باقی بماند.
طراحان تحریف از بیرون و کارگزاران اجرا در داخل هیچگاه تاریخ شروع جنگ را کتمان نمیکنند، ولی در تحریف باطنی اینگونه القا میکنند که عامل اصلی شروع جنگ نه صدام بلکه اقدامات و شعارها و تحریکات ایران بوده که عامل اصلی شروع جنگ بوده است؛ تحریفی که سراسر کذب است، زیرا بر اساس اسناد واقعی، تا قبل از ۳۱ شهریور ۵۹ قریب ۶۳۶ مورد تعرض مرزی از سوی رژیم بعثی عراق به کشورمان ثبت شده است. دست بلند تحریف هیچگاه نمیگوید یک ملت نباید از خود در برابر تجاوز دفاع کند، بلکه موذیانه مقدس بودن دفاع را مورد تشکیک قرار میدهد و حال آنکه واقعیت آن است که ما مورد حمله واقع شدیم و دفاع از آبوخاک و ناموس و کشور ضروری و لازم است. در آموزههای دینی به چنین دفاعی، جهاد و کشتههای آن شهید اطلاق شدهاند و هرگاه نام شهیدی بر تارک یک نبرد درخشید آن نبرد مقدس میشود. جریان مرموز و موریانهوار تحریف برای قلب واقعیتهای دفاع مقدس هیچگاه نمیگوید چرا دشمن تجاوزگر را از خرمشهر بیرون راندید بلکه القا میکند که چرا پس از خرمشهر جنگ را تمام کردید و ۶ سال پس از آن را بیهوده جنگیدید؟ و حال آنکه واقعیت آن است که تجاوزگر پس از عقب رانده شدن از خرمشهر، در موقعیت دیدی بهتر و میدان آتش برتر قرار گرفته بود و اگر از این مواضع عقب رانده نمیشد، ما همچنان در میدان دید و تیر و تهدید و تعرض و اشغال مجدد او قرار میگرفتیم. پس باید به آن سوی مرزها با هدف بازدارندگی رانده میشد. جریان به کمین نشسته تحریف، هیچگاه از اقدامات ددمنشانه ماههای پایانی جنگ توسط امریکا و رژیم بعثی عراق مانند؛ بمبارانهای گسترده شیمیایی یا حمله به هواپیمای مسافربری بندرعباس در خلیجفارس نمیگوید؛ اما علت پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را با تحریف جمله امام مبنی بر نوشیدن جام زهر بهگونهای القا میکند که گویی امام در یک واکنش انفعالی و غیرارادی اقدام به پذیرش قطعنامه کرده است، حال آنکه به تعبیر رهبر معظم انقلاب، این پذیرش در آن مقطع یک حرکت کاملاً مدبرانه و از موضع عقلانیت بود. اقتضاء شرایط جنگ در آن مقطع چنین حکمی را موجب شد و این غیر از آن چیزی است که تحریف میگوید.
در پایان اشاره میکنیم که کلیدواژه تحریف در ادبیات دشمنشناسی از سوی مقام معظم رهبری به یک راهبرد در جنگ ارادهها و جنگ شناختی القایی دشمن تبدیل شده است و اخیراً نیز فرمودند که دشمن برای به ثمر نشاندن تحریم محتاج تحریف است. درواقع تحریف بهعنوان عامل مکمل و همافزا برای فروپاشی از درون نظام اسلامی، بهشدت در دستور کار دشمن قرار گرفته است و بصیرت افزایی و روشنگری و تبیین در این زمینه یک وظیفه ضروری و لازم از سوی همه دلسوزان انقلاب است. ۷۰
منبع: سایت بصیرت
پایگاه بصیرت
ابوالحسن سلطانی زاده*