دکتر سید جواد هاشمی فشارکی در دوره دبستان به مدرسه ای در شرق تهران در قبل از انقلاب می رفتم ، که اسمش ۲۵ شهریور بود . بچه مدرسه ای کلاس سوم و چهارم وپنجم دبستان انروز ها نمی دانست که چرا اسم آن ۲۵ شهریور است . ولی ذهنیت آن باقی بود . بعد […]
دکتر سید جواد هاشمی فشارکی
در دوره دبستان به مدرسه ای در شرق تهران در قبل از انقلاب می رفتم ، که اسمش ۲۵ شهریور بود . بچه مدرسه ای کلاس سوم و چهارم وپنجم دبستان انروز ها نمی دانست که چرا اسم آن ۲۵ شهریور است . ولی ذهنیت آن باقی بود . بعد از آن به سه سال به مدرسه راهنمایی و چهار سال دبیرستان رفتم ، تا اینکه در انقلاب شعله ور شد و از فجایع شاه آگاه شدم . و به عوامل به تعطیل کشاندن دبیرستان و شرکت در تظاهرات انقلاب مبدل شده بودم . تا اینکه دبیرستانی ترک تحصیل شدم و در خیابانها و درگیریها حضور یافته و در انتظامات محل که توسط مسجد سازماندهی شده ؛ در خیابان اصلی شهر یعنی خیابان پیروزی بعنوان نیروی راهنمایی و راهنمایی و نیز انتظامات صف نفت در پمپ بنزین استقرار یافته بودیم . ۲۱ بهمن ۵۷ فرا رسید و به فرمان امام خمینی در خیابان ماندیم و سر چهارراه کوکاکولای پیروزی را مسدود کرده و سنگر گرفتیم و روز بعد به پادگان تسلیحات ارتش و کلانتری ۲۱ حمله ور شدیم و بحمدالله قدرت پوشالی ۲۵ شهریور فرو ریخت و حکومت بدست مردم مسلمان انقلابی به رهبری امام خمینی افتاد و……. اسامی منحوس تغییر یافته و اسامی مناسبتهای انقلابی و اسلامی و شهدا جایگزین شدند تا مصداق فذکر شوند .
نام یکی از میدان های اصلی تهران نیز ۲۵« شهریور» بود . پس پیروزی انقلاب به «رضاییها» تغییر کرد . وقتی سازمان منافقین در فتنه سال ۶۰ علیه نظام ترور وکشتار را آغاز کرد و حادثه ۷ تیر ۶۰ رقم خورد ؛ نام این میدان هم به «۷ تیر» تغییر یافت .
- ۲۵ شهریور سیاه ( شروع حکومت محمدرضا پهلوی ۱۳۲۰ )
پس از تهاجم ارتش سرخ شوروی از شمال و ارتش انگلیس از غرب و جنوب به ایران و اشغال نظامی كشور در جریان جنگ جهانی دوم، رضاشاه پس از ۱۶ سال به امر انگلیس و شوروی كناره گيري كرد و از تهران خارج شد و فرزند وی محمدرضا پهلوی را بر سلطنت نشاندند . و ۳۷ سال کشور وابسته به امریکا و غرب شد .
در جریان اشغال ایران در جنگ جهانی ،زماني كه نيروهاي شوروي و انگلستان به تهران نزديك شده بودند محمد علي فروغي نخست وزير وقت به اتفاق علي سهيلي وزيرامور خارجه کابينه اش به ديدار سفيران انگلستان و شوروي شتافت و به آنان اطلاع داد كه رضا شاه همچنان كه آن دو دولت خواسته بودند كناره گيري كرده و رهسپار اصفهان شده است. همسر و فرزندان رضا شاه قبلا به اصفهان رفته بودند و تنها محمدرضا در تهران مانده بود. ( بیتوته ، ۲۵ شهریور ۱۴۰۰ )
به احتمال زياد در همين ديدار، موافقت دو دولت انگلستان و شوروي با شاه شدن محمدرضا به فروغي ابلاغ شده بود، زيرا كه فروغي پس از آن ديدار، مستقيما به بهارستان رفت و نمايندگان مجلس را از كناره گيري رضا شاه و بر جاي او نشستن محمدرضا آگاه كرد. قبلا قرار بود كه پس از بركناري رضا شاه، دولت هاي اشغالگر ترتيب ديگري براي ايران بدهند و كشور ما تا چند سال توسط يك هيات مديره موقت اداره شود و سپس نوع حكومت تعيين گردد. برخي از مورخان جنگ جهاني دوم نوشته اند كه چون مقامات لندن و به ويژه چرچيل نگران بودند كه پس از انقضاي حكومت هيات مديره (هيات موقت پيشنهادي حاكم بر ايران)، استالين كمونيستها را بر ايران مسلط كند و به علاوه، بررسي خصوصيات محمد رضا پهلوي، او را فردي مطيع و علاقه مند به تفريح و ورزش (بيش از سياست) نشان داده بود اصرار بر شاه شدن فوري او كردند. محمدرضا شاه آمد. ( برترین ها ؛ ۲۵ شهريور ۱۳۹۴ )
با وجود اینکه در آن روز احدی نمیدانست مردم و دول بیگانه این تغییر را چگونه تلقی کنند و با شاه جدید چه رفتاری بنمایند از آن لحظه به بعد با عزمی راسخ هرگونه سختی را تحمل نمود و کمترین ترس و تردیدی به خود راه نداد. چیزی از این مذاکرات نگذشت که دوباره فروغی برگشت و با والاحضرت خلوت کرد. در این اثنا سرلشگر محمد نخجوان، وزیر جنگ، رسید و به حضور رفت. پس از چند دقیقهای برگشت و به ما گفت: «من اولین کسی هستم که به اعلیحضرت همایونی تبریک عرض کردم.» آن وقت تازه فهمیدم شاه استعفا داده و والاحضرت ولیعهد محمدرضاشاه را به وراثت و جانشینی خود تعیین نموده است…( خاطرات نصرالله انتظام؛ شهریور ۱۳۲۰ از دیدگاه دربار، به کوشش محمدرضا عباسی و بهروز طیرانی، تهران: دفتر پژوهش و انتشارات، چاپ دوم، ۱۳۷۱، صص ۷۵-۸۰.)
- ۲۵ شهریور سرخ ( زلزله مرگبار طبس ۱۳۵۷ )
۲۵ شهريور ۱۳۵۷ در جنوب خراسان به مركزيت طبس زمين لرزه اي به شدت هفت و هفت دهم در مقياس ريشتر روي داد كه تلفات تقريبي آن را ۲۵ هزار تن گزارش كرده اند. اين زمين لرزه در جريان انقلاب ايران روي داد و مخالفان سلطنت از ضعف دستگاههاي امداد و نارسايي هاي مربوط براي انتقاد از دولت بهره برداري كردند. درست به همان گونه كه زلزله ماناگوآ انقلاب نيكاراگونه را شدت بخشيد، زلزله طبس هم زبان انتقاد از دولت تهران را باز كرد كه ديگر بسته نشد. ( بیتوته ، ۲۵ شهریور ۱۴۰۰ )