هجمههای زیادی از جانب رسانههای بیگانه و لیبرالهای داخلی علیه «جبهه مقاومت» و مجاهدتهای فرماندهان شهید «جبهه مقاومت» وجود دارد؛ اما در مقابل این هجمهها و فتنهها، ما از گنجینه بزرگی با عنوان «مکتب سلیمانی» که همانا سیره و منش سردار شهید قاسم سلیمانی است، برخوردار هستیم.
سید محمدجواد میرخانی
فتنه تکفیریها در عراق و سوریه را میتوان یکی از بزرگترین فتنههای تاریخ اسلام برشمرد که بر اثر آن، بسیاری از مردم مسلمان بهطور ناجوانمردانهای قتل عام شده و زیرساختهای این کشورها تا حدی زیادی نابود شد.
تکفیریها پس از اشغال شهرها و روستاها در عراق و سوریه، ضمن سر بریدن مردم بیگناه خصوصاً شیعیان و بهبردگی گرفتن زنان آنها، به تخریب حرمهای مطهر اهلبیت (ع) و اصحاب رسول خدا (ص) پرداخته و جمهوری اسلامی ایران را نیز تهدید کرده بودند؛ تا جایی که حتی در نقشههای سرزمینهای آینده دولت اسلامی خیالی خود، برای خاک کشورمان خط و نشان کشیدند؛ بنابراین از ابتدای شکلگیری این فتنه بزرگ، بسیجیان و رزمندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بهصورت مستشاری به این کشورها پای نهاده و در کنار آنها رزمندگانی از دیگر کشورها نظیر افغانستان، پاکستان و… نیز به جبهه مقابله با تکفیریها ملحق شدند و در کنار ارتش عراق و سوریه به مبارزه با گروههای تروریستی پرداخته و اینگونه شد که «جبهه مقاومت» در منطقه تقویت شد.
حضور رزمندگان در جبهه مقاومت و رشادتهای آنها در مقابله با تکفیریها، پس از مدتی همانند دوران هشت سال دفاع مقدس به جامعه رنگوبوی ایثار و شهادت داد و اینگونه شد که آنها مدافعان حرم لقب گرفتند و شهدای «جبهه مقاومت» را نیز شهید مدافع حرم نامیدند؛ اما برخی جریانهای داخلی و پروپگاندای رسانهای آنها، بهدلیل افکار غربگرایانهای که دارند، تقویت «جبهه مقاومت» و حماسههای مدافعان حرم را برنتابیده و همسو با رسانههای غربی، به تخریب آنها پرداختتند.
جریانهای غربگرای داخلی که از سال ۱۳۸۸ با مطرح کردن تفکر «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» سعی کرده بودند تا در راستای سیاستهای دشمن پشتوانه مردمی را از نظام جمهوری اسلامی ایران در زمینه حضور منطقهایاش سلب کنند، با ادامه رویه خود و با سوءاستفاده از مشکلات معیشتی موجود، که بخشی از آنها ناشی از تحریمهای ظالمانه و بخش دیگر آن نیز به سوءمدیریت مسئولان مرتبط میشود، با تحریک احساسات مردم، به ترویج شبهات گوناگون نسبت به حضور «مدافعان حرم» در کشورهای سوریه و عراق پرداختند؛ برای نمونه، ارزش ایثار و مجاهدتهای مدافعان حرم و حضور آنها در «جبهه مقاومت» را در حد گرفتن پول و مسائل مادی کاهش داده و بهدروغ حقوق آنها را مبلغهای نجومی عنوان کردند؛ امّا بعد از شهادت فرماندهان جبهه مقاومت، به برکت خون این شهیدان بزرگوار، بسیاری از فتنهها و توطئههای این جریانها علیه «جبهه مقامت» تا حد زیادی خنثی شد؛ اما با این وجود، هنوز هم هجمههای زیادی از جانب رسانههای بیگانه و لیبرالهای داخلی علیه «جبهه مقاومت» و مجاهدتهای سیدالشهدای مقاومت در داخل کشور وجود دارد که این موضوع ضرورت تبیین چرایی حضور «مدافعان حرم» در کشورهای منطقه، هم از بُعد اعتقادی و هم از بُعد سیاسی را به مسئولان فرهنگی کشور گوشزد میکند.
در این راستا، ما از گنجینه بزرگی که همانا سیره و منش سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی است، برخوردار هستیم؛ همان گنجینه عظیمی که رهبر معظم انقلاب اسلامی از آن بهعنوان یک «مکتب» یاد کرده و بر ضرورت ترویج آن تأکید کردهاند؛ بنابراین ترویج مکتب سلیمانی با بهرهگیری از ابزار قدرتمند رسانه، میتواند راهکاری اساسی در این زمینه باشد.
در این مسیر، «بنیاد حفظ و نشر آثار شهید سپهبد قاسم سلیمانی» یکی از نهادهای فرهنگی است که تاکنون فعالیتهای مثبتی را در جهت ترویج «مکتب سلیمانی» انجام داده است؛ اما لازم است که حمایت همهجانبه از این مؤسسه بیش از گذشته مورد توجه مسئولان فرهنگی کشور قرار گیرد و نباید در این مسیر، به جوسازیهایی که گاهاً از جانب غربگراها علیه این مؤسسه ارزشی ایجاد میشود، توجه کرد.
همچنین به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظلهالعالی)، حضور میلیونی مردم در مراسم تشییع پیکرهای مطهر فرماندهان شهید جبهه مقاومت، نخستین سیلی به دشمن در راستای «انتقام سخت» از عاملان و آمران جنایت خونین بامداد ۱۳ دی سال ۱۳۹۸ در فرودگاه بغداد بود [۱]؛ حضوری حماسی که اتحاد بینظیری را در میان ملت بهوجود آورد و یادآور این جمله معروف بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ایران شد که فرمودهاند: «بکشید ما را، ملت بیدارتر خواهند شد»؛ بنابراین مسئولان و متولیّان فرهنگی کشور نباید بگذارند تا این سیلی سخت ملت ایران به دشمن، به فراموشی سپرده شود و همواره این حرکت بزرگ و حماسی ملت را خصوصاً در ایام سالگرد شهادت فرماندهان جبهه مقاومت و همراهان آنها، پاس بدارند.
و اما؛ دنیای امروز، دنیای رسانه و ارتباطات است و همانگونه که دشمن در جنگ نرم و تهاجم فرهنگی خود از این ابزار بهره میگیرد، لازم است تا مسئولان و متولیّان فرهنگی نیز از ابزار رسانه و فضای مجازی در جهت تبیین و ترویج «مکتب سلیمانی» در جامعه بیش از گذشته تلاش کنند. برای مثال؛ سال گذشته همزمان با نخستین سالگرد شهادت فرماندهان جبهه مقاومت، پویش مرد میدان در فضای مجازی به راه افتاد و تولیدات فرهنگی زیادی در زمینه تبیین و ترویج مکتب سلیمانی صورت گرفت و در رسانهها و شبکههای اجتماعی پخش شد؛ بنابراین امسال و سالهای آینده نیز میتوان شاهد شکلگیری چنین پویشها -حتی بهصورت قویتر – و امتداد آن در طول سال باشیم.
[۱] بیانات در دیدار دستاندرکاران مراسم سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی و خانواده شهید سلیمانی – ۱۳۹۹/۰۹/۲۶
انتهای پیام/ ۱۱۳