دنیای ما این روزها نفس کم دارد! نبض جهان یک در میان میزند، گویی سایهساری از امنیت دنیا کم شده است که دیگر تاب تحمل بر دوش دنیا نیست؟!
عباس جهانتاب؛ دنیای ما این روزها نفس کم دارد! نبض جهان یک در میان میزند، گویی سایهساری از امنیت دنیا کم شده است که دیگر تاب تحمل بر دوش دنیا نیست؟!
پنجشنبه شبی بود انگار همین نزدیک، نبض آسمان از شامگاهش تند میتپید و سوز سرمای هوا بر جان مینشست، آری نیمه شب ۱۳ دیماه بود هنوز، که طوفانی بس عظیم وزید، دنیا بر خود لرزید و از سایبان امنیت جهان تنها دستی عقیق نشان باقی ماند!
دنیای ما دو سال است که گمشدهای بس سترگ را در قلب خود دارد، از زمانی که آرامش گم شد از دنیایی که جهان تمام امنیت و آرامش خود را مدیون سردار دلهایش بود، دنیای استکبار بر نتابید که آرامش در قلب مردم ایرانزمین بماند.
دو سال است چشمهای زلال و روشنبینش به ظاهر بر دنیا نمینگرد تا هرجا نا امنی هست با تیر غضب الهیگونه نشانه رود و هرجا نامهربانی هست با عطوفت مومنانهاش مرهم باشد؛ جهان بیتاب است، اما نمیداند تاب توان این همه غم و سوگ را چرا دیگر بر دوش تحمل خویش برنمیکشد.
دو سال است دنیا به خود میپیچد و نمیداند خون نفس زکیه بر آسمان پاشیده است که ناخوشی دست از سر دنیا برنمیدارد! اما وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ. «و هرگز گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شدند مردهاند، بلکه زندهاند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.»
سردار مهربانی! ما بد بودیم، اما باور داریم پرتو مهربانی چشمهای تو هنوز میتابد بر ما، اما دنیای ما این روزها نفس کم دارد سردار! نبض جهان یک در میان میزند و دستی عقیق نشان کم دارد تا بار دیگر به دریایی بیکرانی از سکون و آرامش برسد. پس دست مهربانیات را از ما دریغ مکن؛ دنیا دیگر تاب این همه بلا را ندارد.
یادداشت/ عباس جهانتاب