بعد از کربلای ۴، رزمندگان اسلام دست به عملیات بزرگی به نام کربلای ۵ زدند. پیروزی آنها موجب شد منافع آمریکا در خلیج فارس به خطر بیافتد. به همین خاطر در سال هفتم جنگ، میدان نبرد به عرصه سیاسی کشانده شد.
عملیات کربلای ۵، نشاندهنده انعطافپذیری سپاه و اوج خلاقیت و جسارت تصمیمگیری فرماندهان آن در شرایط بحرانی آن روزگار است. زیرا ارتش عراق در حالی شکست را پذیرفت که بر پایه تجربیات قبلی و شناخت از تاکتیکها و روشهای رزمندگان اسلام، پرمانعترین خطوط دفاعی را در شرق بصره به وجود آورده بود. اما چرا شلمچه برای اجرای منطقه عملیاتی کربلای ۵ انتخاب شد؟ به این دلیل که از طریق این منطقه، ایران میتوانست به شهر بصره و تأسیسات نفتی و شریان اقتصادی آن دست یابد.
در واقع، منطقه شلمچه یکی از قویترین دژهای دشمن محسوب میشد و ارتش عراق، آن را دیواری غیرقابل نفوذ تلقی میکرد. عبور از موانع نفوذناپذیر دشمن در شرق بصره و تهدید این شهر با حضور در حومه آن، موفقیت جمهوری اسلامی ایران را در جنگ حتمی کرد. نکته جالب توجه اینکه این عملیات، به علت حجم انبوه موانع عراق در منطقه شلمچه، جنگ موانع نامیده میشد.
آماری از نیروهای عملیات کربلای ۵
عرض منطقه عملیاتی کربلای ۵ بین ۱۰ تا ۱۳ کیلومتر و عمق آن بین ۱۲ تا ۱۵ کیلومتر بود. در این عملیات، ۲۴ یگان سپاه شامل ۳۰ هزار پاسدار، ۶۵ هزار سرباز و ۱۲۰ هزار بسیجی شرکت داشتند که این نیروها در سه قرارگاه کربلا، نجف و قدس سازماندهی شده بودند. در پایان این عملیات، هفت هزار و ۶۵۱ نفر شهید (۴۰۰ نفر از آنها فرمانده بودند) ۵۳ هزار و ۲۹۹ هزار نفر مجروح و سه هزار و ۵۲۹ نفر نیز مفقودالاثر شدند. در مقابل نیز ارتش عراق ۹۴ تیپ را وارد عملیات کرد. در این عملیات ۱۶ تیپ به طور ۱۰۰ درصد و ۲۲ تیپ بیش از ۶۰ درصد منهدم شد و باقیمانده یگانها نیز ۱۰ تا ۶۰ درصد آسیب دیدند. این عملیات روز ۱۹ دی ماه سال ۱۳۶۵ با رمز یا زهرا (س) آغاز شد و بیش از ۷۰ روز به طول انجامید.
با شکست رژیم بعث در شلمچه، شرایط جدیدی در عرصه نبرد ایجاد شد، چرا که توانایی نظامی عراق مورد تردید قرار گرفت. این تحلیل قوای نظامی رژیم بعث در رسانههای غربی بازتاب فراوانی داشت و آنها، برتری نظامی ایران در عملیات کربلای ۵ را شوک بزرگی برای عرصه بینالملل دانستند.
نخستین باری که غرب درباره امکانات دفاعی عراق تردید کرد
در این زمینه روزنامه آبزرور، چاپ پاریس نوشت: برای اولین بار از آغاز جنگ تاکنون، ناظران و کارشناسان غربی در مورد امکانات دفاعی عراق دچار تردید شدهاند. زیرا ارتش عراق در عملیات والفجر ۸ در عین ناباوری، فاو را از دست داد؛ اما شکست نظامی در شلمچه با هیچ یک از شکستهای عراق قابل مقایسه نیست؛ زیرا این شکست، آن هم در سال هفتم جنگ و در حساسترین منطقه نبرد، آینده حکومت عراق را در تاریکی فرو برد.
این پیروزی رزمندگان اسلام حتی به عرصه روابط و سیاست بینالملل هم کشیده شد. آمریکا برای اینکه از پیروزی انقلاب اسلامی جلوگیری کند، دیپلماسی منطقهای و بینالمللیاش را فعال کرد و سفرهای متعددی به عراق و کشورهای منطقه انجام داد. به همین خاطر در سال ۱۳۶۶، شاهد ورود رسمی نظام بینالملل در جنگ هستیم که آمریکا در آن نقش محوری و فعال داشت و هدف اصلی این اقدام، ممانعت از پیروزی جمهوری اسلامی بود.
نتیجه عملیات کربلای ۵ از زاویهای دیگر
حتی این تلاشها در شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل نیز جریان داشت و همه این تلاشها، راه را برای تصویب قطعنامه ۵۹۸ فراهم ساخت. علت این امر حتی از نگاه روزنامه گاردین هم مخفی نماند: تحلیلگران پنتاگون که معمولاً عزم و قوه ابتکار ایرانیها را در مقابل مواضع کمتر از آنچه هست، ارزیابی میکردند، دیگر احتمال پیروزی بزرگتر ایران را رد نمیکردند.
روزنامه نیویورک تایمز پس از عملیات کربلای ۵، از شکست راهبرد آمریکا برای تحمیل صلح بر ایران نوشت: اینکه کفه به نفع ایران چرخیده و عراق از برابری با نیروهای ایران عاجز مانده و نه تنها آمریکا و متحدانش، بلکه شوروی نیز خود را در آستانه بازندگی میبیند.
با این وجود یکی از تأثیرات مثبت عملیات کربلای ۵، این بود که برای اولین بار شورای امنیت ناچار به پذیرش قطعنامهای شد که تا حدودی نظرات جمهوری اسلامی در آن اعمال شد و در نهایت روز ۲۰ ژوئیه ۱۹۸۷ میلادی (۲۹ تیر ماه سال ۱۳۶۶) قطعنامه ۵۹۸ تصویب شد.
انتهای پیام/ ۱۴۱