«مسرتی» با بیان خاطرهای از دهه فجر به بیان ماجرای آن ایام در اهواز و میان بچههای مسجد جزایری پرداخت.
کتاب «دِین» به کوشش علی مسرتی و برگرفته از خاطرات گردآوری شده بچههای مسجد جزایری اهواز است که انتشارات سوره مهر آن را چاپ کرده است؛ بخشی از این کتاب که مربوط به اتفاقات دهه فجر در سال ۱۳۵۷ است، انتخاب شده که در ادامه میخوانید؛
«روز ۱۲ بهمن امام خمینی (ره) وارد تهران شدند و تلویزیون گزارش ورود امام (ره) را بهطور زنده پخش کرد. با عدهای از بچههای مسجد در خانه «غفار درویشی» مشغول تماشای این برنامه بودیم.
اغلب مردم هم به تماشای این واقعه بزرگ پای تلویزیونها نشسته بودند. وقتی عوامل رژیم شاه باعث قطع پخش برنامه ورود امام (ره) شدند، با مردم به خیابانها رفتیم و شعارهای انقلابی سردادیم. کمتر کسی فکر میکرد که رژیم ثروتمند و تا دندان مسلح شاه (که مورد حمایت آمریکا بود) ۱۰ روز بعد (۲۲ بهمن) به طور کامل سقوط کند.
روز ۲۱ بهمن ساعت چهار بعد از ظهر جلسهای متشکل از فعالان انقلاب در اهواز برای هماهنگی بیشتر در محله پادادشهر و در منزل یکی از بازاریان انقلابی برگزار شد.
اغلب اعضای گروه موحدین و گروه منصورون در جلسه شرکت داشتند. «حمید کاشانی»، من، «سعید درفشان» و «محمدرضا نیلهچی» از مسجد جزایری و «موسی اسکندری»، «علیرضا اژدر» و «محمود مذهب جعفری» از مسجد حجازی و… نیز در این جلسه شرکت داشتیم.
«هادی کرمی» حدود چهار و نیم بعد از ظهر در حال صحبت راجع به این موضوع که «آمریکا در تلاش است که رژیم شاه را به کمک نیروهای مسلح حفظ کند و به همین دلیل اعلام منع عبور و مرور در خیابانها را داده است. باید خودمان را برای یک مبارزه درازمدت آماده کنیم؛ شاید نگذارند این انقلاب تا ۲۰ سال دیگر هم به پیروزی کامل برسد، شاید جنگ داخلی راه بیاندازند و…»
در همین حال «سید کاظم علمالهدی» وارد شد و اجازه خواست تا خبر مهمی را که تازه رسیده است را به اطلاع جمع برساند. او اعلام کرد: «امام خمینی اعلامیهای صادر کرده است و در آن از مردم خواسته است تا به قانون منع عبور و مرور توجه نکنند و به خیابانها بریزند. علمالهدی گفت که در مناطقی از تهران درگیری شدید میان نیروهای گارد شاهنشاهی و نیروهای مردمی رخ داده است.»
با این خبر، سخنان شیخ هادی قطع شد و همهمهای در جمع افتاد. سید کاظم و سید محمود رشیدی مرتب با تلفن آن خانه به تهران زنگ میزدند و از شرایط خبر میگرفتند.
خبر پیوستن خلبانان و همافران نیروی هوایی ارتش به مردم و سقوط تعدادی از پادگانها و مراکز نظامی تهران به دست مردم، همه حاضران را خوشحال و هیجانزده کرد.
قرار شد حاضران متفرق شوند و برای همراهی با مردم تهران و نیروهای انقلابی آماده شوند. این آمادگی به معنای حاضر شدن گروههای مسلح و غیرمسلح برای اشغال مراکز اصلی رژیم مانند شهربانی، ارتش، استانداری، فرمانداری، رادیو و تلویزیون، ساواک و… در مرکز استان بود. آن شب رادیو ایران از تهران پیام پیروزی انقلاب اسلامی را اعلام کرد.