جهادگر شهید سید حسن کاظمی
زندگینامه جهادگر شهید سید حسن کاظمی: در سال ۱۳۴۱ در روستای کوه علیا از توابع شهرستان فریمان دیده به جهان گشود. دو ساله بود که مادرش را از دست داد . تحصیلات ابتدایی را در روستای خود سپری کرد پس از تحصیلات راهنمایی و در سن شانزده سالگی مبارزات حق طلبانه ملت ایران به اوج […]
شهیدمحمد رضا شفیعی
محمد رضا شفیعی در سال ۱۳۴۶ در شهر مقدس قم به دنیا آمد. ۱۴ ساله بود که عازم جبهه شد. ۵ سال در جبهه های جنگ حضور فعال داشت و در ۱۹ سالگی به شهادت رسید. او در جریان عملیات کربلای۴ به اسارت دشمن درآمد. او با بدنی مجروح اسیر میشود. وضعیت جسمانی اش مناسب […]
شهدای گردان مهندسی تیپ۱۸ الغدیر یزد
شهدای گردان مهندسی تیپ۱۸ الغدیر یزد شهدای گردان مهندسی تیپ۱۸ الغدیر یزد
شهدای بصری ، بصیران بصر
۶ اذر ۱۳۹۹ بنام خدای شهیدان کسانی را که در راه خدا کشته شدهاند، مرده مپندارید؛ بلکه اینان زنده و نزد پروردگارشان متنعماند. (آیه ۱۶۹ سوره آل عمران ) «شهید از اسامی خداوند است؛ یعنی آنکه شاهد و گواه بر همه چیز است، و چیزی از او پنهان نمیماند.» معنای دیگر قرآنی شهید، […]
نگرشی اجمالی به جمال نورانی شهدای مسجدجامع جعفریه تهران نو
در نوشتار شمه ای درخصوص شهدای مسجدجامع جعفریه تهران نو ونیز توصیف مسجد پرداخته شده است .
نقش مخابرات «لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص)» در دوران دفاع مقدس
واحد «مخابرات» لشکر ۲۷ محمدرسول الله (ص) نقش بیبدیلی در برقراری ارتباطات بین گردانها و واحدهای این لشکر در دوران دفاع مقدس داشته و درانجام ماموریتهای خود شهدای زیادی را تقدیم انقلاب اسلامی ایران کرده است.
مخابرات زرهی لشگر ۲۷ حضرت رسول (ص)
سال ۱۳۶۳ مخابرات زرهی لشکر ۲۷ شهدای والامقام مخابرات زرهی لشگر ۲۷ حضرت رسول (ص) : شهید مجیدپور بافرانی شهید مصطفی زرچینی شهید داوودشکری شهید محسن (بیژن)عبدلمجیدی شهید سید مهدی قادری شهید محمدمحرمی برادران رزمنده مخابرات زرهی لشگر ۲۷ حضرت رسول (ص) به ترتیب الفبا : ابراهیمی بشکانی حسن ؛ بخششی طیب؛ ترک […]
ناگفتههایی از نقش مجاهدین عراقی در آزادسازی خرمشهر
ابونجم بصری یکی از مجاهدین عراقی است که خاطرات خود را در شکستن حصر آبادان و آزادسازی خرمشهر بازگو میکند.
خانواده ای که در یک سال چهار شهید و جانباز داد
یک روز همسر شهیدی از من پرسید داغ فرزند سختتر است یا همسر؟ من به او گفتم اولاد جگر آدم را میسوزاند، ولی با رفتن همسر، آدم پشتش خالی میشود. جایی میخواهد برود تنها میشود. وقتی حاجآقا بود به همراه هم خیلی صله ارحام میکردیم.